دیداری پُر شور و پرثمر با پروفسور مجید سمیعی ذرهای در برابر آفتاب
۱۶ شهریورماه ۱۳۹۵ با قلبی مملو از شور و شوق خود را در بهاری سرزنده و سبز و همراه با شکوفا شدن گلهای رنگارنگ یافتم و تشنه دیدار پرهیختهای جهانی، از بزرگراههای پر رفت و آمد آلمان به اتفاق فرزند دانشمندم دکتر روزبه موحدی، سفرم را ادامه دادم.
سر ساعت تعیین شده ورود ما را به پرفسور سمیعی اطلاع دادند وارد سالن بزرگ و زیبایی شدیم که با قالیهای ریزبافت، مفروش شده بود. پروفسور سمیعی با چهرهای گشاده، متواضعانه منتظرمان ایستاده بود. دفتر ایشان به موزه بیشتر شباهت داشت و کتابخانهای مجهز، قسمتی از اتاق بزرگ مطب را زینت بخش بود که گنجینه ارزشمند علمی و فرهنگی و هنری را به یادمان میآورد.
در محضر ایشان به روان پاک شادروان مهندس افضلیپور درود فرستادیم، پایهگذار دانشگاه کرمان که امروزه یکی از دانشگاههای بزرگ و معروف است و از سراسر ایران برای تحصیل به آنجا میروند. در آن دیدار پروفسور سمیعی گفتند: تصمیم دارم، قدمهای بلندی در راه خدمت به مردم استان کرمان بردارم که خواهش کردم لطفی هم نسبت به زادگاهم «بم» بفرمایند. قول مساعد دادند و فرمودند که به فکر این شهر تاریخی و کُهنسال هم هستند. گفتنی است که پروفسور سمیعی بازدیدی هم از ارگ بم داشتهاند.
روزنامهای متعلق به سال۱۳۱۶ شمسی که در آلمان منتشر میشد و یک نویسنده و محقق آلمانی مفسر آن بود، در کتابخانه پروفسور سمیعی یافتم که نوشته بود: بانوان خانواده سرشناس سمیعی، از روشنفکران و پیشکسوتان تحصیلکرده استان گیلان و ایران هستند که از هر جهت نمونهاند.
من نیز در گیلان و تهران، شاهد بودهام بانوانی از رشت، از خاندان محترم سمیعی مشغول و مسئول مشاغل سنگین فرهنگی و اجتماعی بودهاند و افرادی جدی و میهن دوست محسوب میشدهاند و نیز به دلیل سمت و مسئولیتهای حساس فرهنگیام در تهران، فعالان آنان را میشناختم.
پروفسور سمیعی از زمانی که به آلمان آمدند، همه ساله دو سه بار به وطن و زادگاهشان رشت سفر میکنند و هرگز از راه خدمت به میهن خویش غافل نبودهاند. در پی این دیدار دریافتم که پروفسور سمیعی به چند دلیل مورد احترام خاص و کم نظیر جهانیان هستند؛ فرهیختگی و نجات انسانهای بسیاری را از مرگ، وطن دوستی و حفظ شرف و آبروی ایران و ارائه خدمات شایان در آنجا، تواضع و فروتنی و ادب و نزاکت و صبر و بردباری بدون تظاهر، همه جای دنیا برای ایشان از جهت خدمت به بیماران، یکسان است و تفاوتی ندارد، اما به آلمان علاقه بیشتری دارد، زیرا در آنجا به اهداف عالی خود رسیده که نشانهای از حقشناسی ایشان است پروفسور سمیعی به جز کار اصلی خود یعنی طبابت و عملهای جراحی مغز، هرگز از مطالعه و نوشتن کتاب و تحقیق و پژوهش، غافل نبودهاند و کتابهای زیاد و مقالات مفیدی را به رشته تحریر در آوردهاند و در دسترس دانشجویان و پزشکان و دیگر طالبان علم قرار دادهاند که دستمایهای ارزشمند برای آنان است، از جمله کتاب۱۰۰۰ صفحهای در مورد جراحی ساقه مغز که نشان دهنده علم و تجربه ایشان است.
این دانشمند نامی و پُر تلاش، از تعدادی کشورها لوح و نشانهای افتخار آمیزی کسب کردهاند، از جمله مدالی به عنوان سفیر قاره آفریقا، از طرف فدراسیون جهانی جرّاحان اعتصاب و مدال و نشانهای دیگر که نام ایران را به عنوان یک دانشمند جهانی، بلند آوازه کرده است. بعد از حدود ۷۰ دقیقه که در خدمتشان بودیم و اجازه مرخصی خواستیم، با لحنی گرم و با بزرگواری، ما را بدرقه کردند و با خاطرهای خوش و کلی یادگیری، از خدمتشان مرخص شدیم. با این دیدار در سن کهولت، احساس جوانی کردم و به فرزندم گفتم: ای کاش، بتوانم باقیمانده عمرم را باز هم در خدمت به مردم سپری کنم، هر چند که در مقایسه با پروفسور سمیعی ذرهای در برابر آفتابم.
نصرتالسادات رضوی نیکخو (موّحدی)