یادداشت از سلیمان محمدی/ استعفایی برای ثبت در تاریخ این استعفا اگر هیچ تغییری هم در وضعیت نابهسامان شهرداری ایجاد نکرده و شورا را هم منحل نکند؛ تنها به احترام خون دهها شهروند و برای اعتراضی عینی به نظارتناپذیری شهردار تهران که وجود شورای شهر را زیرسوال برده است، به عنوان نشانهای از مسئولیتپذیری در تاریخ کشور باقی خواهد ماند.
بالاخره آوار پلاسکو برداشته شد. آواری که شهردار تهران معتقد است برای برداشتنش از سر مردم باید از او تشکر کرد و منتقدانش اعتقاد دارند عملکرد نادرست او بوده که آن را بر سر مردم ریخته است.
ولی این بار محمدباقر قالیباف خیلی خوب نیاورد و همان مدرکی که در گرماگرم آتش رو کرد که شهرداری چندین بار تذکرش را داده؛ سندی شد بر مسئول بودنش در این فاجعه.
حالا ورای همه کشاکشهای رسانهای و واقعی برای شناختن مقصر این حادثه، چند نفری هستند که از همه چیز خبر دارند و معتقدند شهرداری تهران مسئول حادثه است.
این افراد تعدادی از اعضای شورای شهر هستند که چشمشان را روی واقعیت نبستهاند و تا این لحظه هم از اعلام آن پشیمان نشده و یا نظرشان را تغییر ندادهاند.
این اعضا اکنون باید درباره شهردار تهران تصمیم بگیرند؛ اگر همانطور که آنها اعتقاد دارند شهرداری در این قضیه به طور قطع مقصر است، وظیفه آنها چیست؟
البته این وضعیت در شرایط مختلفی تجربه شده است. در تفریغ بودجه سالهای مختلف، املاک نجومی، کمک به خیریههای خاص و نمونههای بسیار دیگری این اعضا بارها اعلام کردهاند که به عملکرد غلط شهردار تهران ایمان دارند اما کاری از دستشان برنمیآید.
در همه موارد فریاد برآوردند و اعتراضشان را کردند اما همان «وضعیت» و «قالیباف» با هم ادامه پیدا کردند. هر جا هم در محفلی درباره چرایی این وضعیت از آنها سوال شد، علنی و غیر علنی گفتند که سند و مدرک هم دارند اما کاری از دستشان برنمیآید، اکثریت با آنها نیست، فشار رویشان است و …
گاهی هم که از چرایی کنارهگیری نکردن از این وضعیت منفعل پرسیده شد، گفتند همین نیم بند هم آنها نگه داشتهاند و اگر عرصه را خالی کنند، دیگر شهر را یا آب میبرد یا …
آیا در بحث فاجعه پلاسکو هم این اتفاق در حال تکرار شدن است؟ اعضایی که به تقصیر شهرداری و حتی شهردار تهران ایمان دارند،آیا میخواهند با سکوت از کنار مرگ شهروندان و آتشنشانان بیگناه بگذرند؟ اگر قرار است نگذرند که همانطور که گفتهاند کمترین حالتش این است که شهردار تهران استعفا دهد یا استیضاح شود.
اما آنچه در ظاهر دیده و در باطن گفته میشود، این است که قرار نیست خانی برود و خانی بیاید. بر فرض صحت این ادعا تکلیف این اعضای شورا چیست؟ آیا باز هم باید بمانند که وضعیت از این بدتر نشود؟ بمانند که چه نشود؟ که پولها به خیریههای خاص سرازیر نشود؟ که املاک به اشخاص خاص واگذار نشود؟ که تفریغ بودجه در سکوت تمام نشود؟ که دهها انسان زنده زنده ذوب نشوند؟ بمانند که چه اتفاقی نیافتد؟ حالا که آنها هستند و همه این اتفاقات در حال افتادن است و چند ماهی هم از عمر این شورا باقی نمانده نمانده است.
در این وضعیت آن دسته از اعضای شورای شهر که ایمان دارند شهرداری در وقوع و مدیریت نادرست این بحران مقصر است چه توجیهی برای ماندن در شورا دارند؟ بمانند تا شهردار همه جا بگوید او که کارهای نیست، همه چیز در شورا مصوب میشود و او هر چه کرده بر اساس مصوبه شورا بوده است؟
این ماندن غیر از بدنامی چه سودی برای آنها دارد؟ این اعضا اعتقاد دارند شهردار تهران برای نشان دادن مسئولیتپذیریش باید از جایگاه خود کنارهگیری کند. اگر این اتفاق افتاد که مسئولیتی متوجه آنها نیست؛ اما اگر شهردار مانند روال معمول، این یکی را هم از سر گذراند و کارش را ادامه داد؛ مسئولیت این اعضا چیست؟ آیا آنها نباید برای نشان دادن مسئولیتشان از سمت خود کنارهگیری کنند؟ استعفا برای اینکه نتوانستهاند وظیفه خود را به درستی انجام داده و به شهرداری نظارت کنند؟
به نظر میرسد پلاسکو میتواند نقطه عطفی در تاریخ مدیریتی و حتی سیاسی کشور ما باشد. حالا گوی و میدان در دستان آن دسته از اعضای شورای شهر است که اعتقاد دارند شهردار و شهرداری تهران در وقوع و مدیریت نادرست فاجعه پلاسکو مسئول هستند. آنها یا میتوانند به وظیفه نظارتی خود عمل کرده و با مسئول این فاجعه برخورد کنند یا نمیتوانند؛ اگر نتوانند برخورد کرده و مسئولیتشان را انجام دهند و باز هم در جای خود بمانند، با آن کسی که معتقدند به دلیل بیمسئولیتی باید استعفا میداده و این کار را نکرده است، تفاوتی ندارند.
حالا این اعضای شورای شهر خود در معرض آزمونی قرار گرفتهاند که پیش روی شهردار تهران گذاشتهاند؛ آزمونی که چکیدهاش همین یک خط است؛ اگر کسی نمیتواند به مسئولیت خود درست عمل کند باید از جایگاهش کنارهگیری کند.
این استعفا اگر هیچ تغییری هم در وضعیت نابهسامان شهرداری ایجاد نکرده و شورا را هم منحل نکند؛ تنها به احترام خون دهها شهروند و برای اعتراضی عینی به نظارتناپذیری شهردار تهران که وجود شورای شهر را زیرسوال برده است، به عنوان نشانهای از مسئولیتپذیری در تاریخ کشور باقی خواهد ماند.