شورای نظارت بر صداوسیما با بودجه ۵. ۴ میلیاردی‌اش چه می‌کند؟!

 

شورای نظارت بر صداوسیما متشکل از شش نفری‌ست که اکثرا پست‌های مهمی را در اختیار دارند. و درکنار مشغله‌های زیاد؛ باید بر کار سازمان عریض و طویل صداوسیما هم نظارت کنند! آن‌چنان که مطرح شده این اعضا به عنوان بازوی نظارتی، مسئول ارائه مستقیم گزارش‌ها و ارزیابی‌های قوای سه‌گانه نظام از عملکرد رسانه ملی به رهبر جمهوری اسلامی هستند؛ اما آیا برای انجام چنین وظیفه‌ای به بودجه ۴ میلیارد تومانی نیاز است؟ ازسویی استفاده‌کنندگان از بودجه‌های عمومی کشور باید به افکار عمومی پاسخگو باشند؛ آیا اعضای این شورا پاسخگو هستند؟

به گزارش خبرنگار ایلنا؛ شورای نظارت بر سازمان صداوسیما براساس اصل ۱۷۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تشکیل شده است و وظیفه‌اش نظارت بر کار این سازمان است. اما تعریفِ دقیق نظارتی این شورا چیست؟ چه اهداف و سیاست‌هایی برای این شورا تعریف شده؟ اختیارات و سیاستگذاری‌های اعضایش تا کجاست؟ چه منابع و آماری را برای پیشبرد اهدافش در اختیار دارد؟ آیا انتخاب اعضایی که همگی پست‌های مهمی در کشور دارند و به سبب مشغله‌ی زیاد، برای نظارت بر سازمانی عریض و طویل که مهمترین ابزار رسانه جمعی کشور محسوب می‌شود؛ مناسب است و آیا آنها می‌توانند کاری از پیش ببرند؟ آیا مشخص است بودجه چند میلیاردی این شورا با شش نفر عضو چگونه و کجا هزینه می‌شود؟ آیا سالیانه گزارش عملکردی از این شورا در اختیار  مردم قرار می‌گیرد که میزان تاثیرگذاری‌اش مشخص شود؟

شورای نظارت بر سازمان صداوسیما متشکل از شش نفر است شامل: دو نفر به انتخاب رئیس‌جمهور کشور، ۲ نفر به انتخاب رئیس قوهٔ قضائیه و ۲ نفر به انتخاب مجلس شورای اسلامی است که به عنوان بازوی نظارتی، مسئول ارائه مستقیم گزارش‌ها و ارزیابی‌های قوای سه‌گانه نظام از عملکرد رسانه ملی به رهبر جمهوری اسلامی هستند. درحال حاضر ابراهیم رییسی و محمدجواد لاریجانی از طرف قوهٔ قضائیه، رحمانی فضلی و حسام‌الدین آشنا از طرف قوهٔ مجریه و سیدرمضان شجاعی کیاسری و حجت‌الاسلام مفید کیایی‌نژاد به انتخاب قوهٔ مقننه؛ درکنار محمدحسین صوفی در سمت دبیر اعضای فعلی این شورا هستند که بر عملکرد سازمان صداوسیما نظارت دارند.

در لایحه‌ای که دولت برای بودجه سال آینده تقدیم مجلس کرده است؛ بودجه پیشنهادی برای این شورای ۴ میلیارد و ۴۶۸ میلیون تومان بوده است. این بودجه نسبت به امسال ۱۶٫۴ درصد رشد را نشان می‌دهد. اما به واقع این بودجه چگونه و کجا هزینه می‌شود؟ آیا صرف هزینه‌های جاری و حقوق اعضا می‌شود یا برای مسائل تحقیقاتی و نظارت بر عملکردسازمان خرج می‌شود؟ گویا وظیفه اصلی این شورا ارائه مستقیم گزارش‌ها و ارزیابی‌های قوای سه‌گانه نظام از عملکرد رسانه ملی به رهبر جمهوری اسلامی است. آیا چنین وظیفه‌ای به چنین بودجه‌ای نیاز دارد؟ اگر وظایف دیگری برای این شورا تعریف شده؛ چگونه است که گزارشی از عملکرد آن ارائه نمی‌شود؟

اسماعیل قدیمی (مدرس دانشگاه و پژوهشگر ارتباطات) درباره وظایف شورای نظارت بر سازمان صداوسیما به خبرنگار ایلنا می‌گوید: اگر شورایی بخواهد به یک سازمان عمومی که وظیفه اطلاع‌رسانی و تنویر افکار عمومی را عهده‌دار است؛ اعمال نظارت کند به یقین باید صد در صد اعضایش اشراف کامل بر قوانین حاکم بر جامعه، مقررات، جنبه‌های حقوقی، گزارش عملکرد سازمان داشته باشند. این شورا باید توانایی اعمال نفوذ را نیز دارا باشد و در سیاست‌ها، راهبردها، برنامه‌ها  و جهت‌گیری‌های صداوسیما تاثیرگذار باشد.

وی بر این اعتقاد است که تجربه‌های سال‌های گذشته نشانگر این موضوع‌ است که تمام شوراهای این چنینی از نظر ساختار، وظایف، اختیار، تخصص، فرصت و وقتی که می‌گذارند؛ عملکرد موفقی نداشته‌اند.

قدیمی با اشاره به دلایل این اتفاق می گوید: بسیاری از اعضای چنین شوراهایی سمت‌های تشریفاتی دارند و در بیشتر موارد نه تنها اشراف کافی بر مسائل را ندارند بلکه از لحاظ اختیارات نیز از حق دخالت در برنامه‌ریزی‌ها، سیاست‌گذاری‌ها، اطلاعات و تحیل بی‌بهره‌اند و اختیار تغییر مسیر را ندارند.

این پژوهشگر ارتباطات ادامه می‌دهد: به همین دلیل است که شاهد عملکردی حرفه‌ای  از  صداوسیما و دیگر سازمان‌های مشابه با وجود چنین شوراهای نظارتی  نیستیم. و این وضعیت باعث ضربه به نظام و به‌وجود آمدن سوءظن در مردم خواهد شد و احساس ضعفی در افکار عمومی ایجاد می‌شود که این شوراها با بودجه‌های میلیاردی در اختیار دارند؛ چه می‌کنند؟

وی با اشاره به این‌که طبیعتا تعیین شورا، تعیین ساختارهای اجرایی و تعیین ساختارهای نظارتی دارای یک فلسفه و منطقی‌ست؛ می‌افزاید: متاسفانه؛ از یکسو اعضای عموم این شوراها به خصوص شورای نظارت؛ به شدت مشغله‌های دیگری دارند و از دیگرسو فاقد یک بدنه‌ کارشناسی‌اند که علاوه بر اشراف داشتن روی حوزه‌ای خاص و حوزه‌های سیاستی و نظارتی به اطلاعات و آمار نیز دسترسی داشته باشند و از اختیار لازم هم برخوردار باشند.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی ادامه می‌دهد: به عنوان مثال کسی که از قوه قضاییه یا مجریه در این شورا عضو است الزامی برای شناخت زبان رسانه‌ها، تئوری‌های رسانه‌ای، اقتضائات و نقش رسانه‌ها ندارد. ارتباط جمعی در تمام دنیا نهاد است و این نهاد توانایی ارزش‌گذاری، هنجارسازی، هنجارشکنی را دارد زیرا یک نهاد رسمی اجتماعی است و از قدرت نفوذ و تغییر برخوردار است.

وی با ابراز تاسف از این‌که در بسیاری از اوقات اعضا؛ فاقد چنین اطلاعاتی هستند؛ ادامه می‌دهد: این شوراها حتی از حضور و پشتوانه کارشناسان نیز بی‌بهره‌اند. تاکیدم دارم که بخشی  از مجموعه‌‌های مدیریتی در هر قلمروی فرهنگی، سیاسی یا اجتماعی باید کارشناسی باشد که اگر مدیران اشراف کافی را در یک زمینه خاص ندارند؛ اطلاعات کافی را از کارشناسان به‌دست آورند.

قدیمی درباره فلسفه وجودی این شورا با ساختار کنونی؛ می‌گوید: من فکر می‌کنم فلسفه وجودی‌اش این است که بر عملکرد صداوسیما مبتنی بر قانون اساسی، قوانین عمومی و قوانین ویژه هر نهاد و سازمانی نظارت داشته باشد.

وی ادامه می‌دهد: کار شورای نظارتی این است که اهداف، سیاست‌ها و راهبردهایی برایش تعیین شود. اما این شورا تا چه اندازه به اهدافی که برایش تعیین شده؛ رسیده؟ یکی دیگر از اقتضائات این شوراها این است که از پشتوانه تحقیقی و پژوهشی برخوردار باشد. اما آیا این شورا کار سازمان صداوسیما را رصد می‌کند و از این پشتوانه تحقیقی و پژوهشی برخوردار است؟ این شورا باید آمار و ارقام و شاخص‌ها و معیارها را در دست داشته باشد. برای قضاوت به همه این ابزارها نیاز است. اما آیا این شورا از چنین ابزاری برخوردار است؟

این پژوهشگر ارتباطات؛ با طرح سئوالاتی می‌گوید: باید دید میزان اختیارات این سازمان چه قدر است؟ از چه منابعی برای کسب اطلاعات برخوردار است؟ چه شاخص‌ها و معیارهایی را برای نظارت تعیین کرده؟ کجا این مسائل مکتوب و مستند شده است؟ این‌ها چگونه در اختیار افکار عمومی قرار می‌گیرد؟

وی با اشاره به این مطلب که تنویر افکار عمومی یکی از وظایف صداوسیماست؛ ادامه می‌دهد: تنویر افکار به معنای کارهایی شعاری و تبلیغاتی نیست؛ بلکه باید در جامعه اعتمادسازی شود. به این معنا که شورا گزارشی از عملکرد سالیانه خود و مطالعات‌اش ارائه دهد. و با استناد به آمار و منابع تحقیقاتی عملکرد سازمان را در تحقق اهدافش تشریح کند. اما این سازوکارها، ساختارها و رویه‌ها را در بسیاری شوراها وجود ندارد و تنها به شورای نظارت بر سازمان صداوسیما معطوف نمی‌شود.

این استاد دانشگاه علامه طباطبایی؛ با بیان این مطلب که من بر اشراف صددرصدی اعضا تاکید ندارم، اضافه می‌کند: حداقل این است که در سیاست‌گذاری، قانون و تحلیل عملکرد اشراف داشته باشند. همچنین اثربخشی که به منجر به تغییر رفتار شود نیاز به سازوکارهایی دارد.

وی؛ تغییر رفتار را وظیفه نهایی هر شورایی می‌داند و می‌گوید: باید روشی به‌کار گرفته شود که منجر به تغییر رفتار شود. و رسیدن به این مسئله نیاز به بدنه‌ای کارشناسی دارد. شوراها باید به دانشگاه‌ها و مراکز علمی متصل باشند و از نظریه‌ها و ابزاهای علمی که برای تعیین شاخص‌ها نیاز است؛ بهره ببرند. باید اساس‌نامه داشته باشند و گزارش عملکرد سالیانه ارائه دهند.

قدیمی؛ نکات مورد اشاره را از اقتضائات مدیریتی دنیا عنوان می‌کند و ادامه می‌دهد: اگر امریکا و کشورهای پیشرفته به جایی رسیده‌اند؛ به دلیل پیاده کردن مدیریت علمی است. آن‌ها گزارش عملکرد دارند، شاخص‌گذاری دارند، بدنه کارشناسی دارند، سازوکارهای نظارتی دقیق دارند و تحقیقات‌شان همه مبتنی بر آمار و اطلاعات است.

این پژوهشگر ارتباطات اضافه می‌کند: مدیریت علمی به این معناست که هر کدام از این کارشناسان باید یکی از ابعاد نظارتی را پوشش دهد و در یک حوزه متمرکز باشد. باید برای نظارت تعریف مشخصی وجود داشته باشد و شاخص‌هایی برای آن در قانون تعریف  شود. مثلا بودجه‌های مصوب کجا هزینه می‌شود؟ آیا نمی‌توان به‌صورت بهینه مصرف شود؟ کجا به اهداف رسیدیم و کدام شاخص‌ها به ما نشان می‌دهد که به اهداف رسیدیم؟

قدیمی با طرح این مسئله که کلمه نظارت به چه معناست؟ می‌گوید: سیاست‌گذاری برنامه‌ریزی، سازماندهی، هماهنگی، نظارت و کنترل یکی از مهمترین ابعاد مدیریت در همه دنیاست. که نظارت و کنترل از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. نظارت و کنترل به این معنا که همه اطلاعات و تجاربی که در نظارت به دست آمده؛ اعمال و اجرایی شود.

وی ادامه می‌دهد: شما در کجا این دقت‌ها و توجه‌ها را می‌بینید؟ همه شوراهای نظارتی کشور باید به دانشگاه‌ها متصل باشند. چارچوب‌های تئوری را بگیرند و کارهایشان را علمی کنند. در همه دنیا این‌گونه عمل می‌شود و براساس آمار و ارقام نظارت می‌‌شود.

این استاد دانشگاه علامه طباطبایی تاکید کرد: چند شغله بودن اعضای شورا معضلی دیگر است. عضویت در شورا یا باید شغل اول اعضا باشد یا دوم. باید برای این کار نظارتی دغدغه داشته باشند. سازمان صداوسیما که نقش مهمی در تقویت همبستگی، روح اتحاد ملی، ارتقای آگاه‌سازی، انگیزه‌سازی و یکپارچه‌سازی کشور دارد؛ به مسائل نظارتی صحیح نیاز دارد.

قدیمی با اشاره به بودجه ۴ میلیارد و نیمی شورای نظارت بر سازمان صداوسیما؛ گفت: به دلیل عدم ارائه گزارش عملکرد از سوی شورا من نمی‌توانم در این مورد به صراحت و دقیق بگویم این مبلغ زیاد است یا کم. شاید این گزارش‌ها منتشر می‌شود اما در اختیار همگان قرار نمی‌گیرد و به نهادهای خاص داده می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: بحث در این است؛ هر سازمان و نهادی که وابسته به بودجه عمومی کشور است باید به افکار عمومی پاسخگو باشد. بنابراین این شورا و شواراهای مشابه باید به‌طور مستمر و مرتب به افکار عمومی گزارش دهند که این بودجه را کجا هزینه کرده‌اند، چه اثربخشی داشته، چه معیارهایی را تعیین کرده. و در واقع نشان دهد این شورا براساس قانون و براساس فلسفه وجودی‌اش عمل می‌کند و اثربخش است. اما اغلب اوقات با چنین مسائلی سطحی برخوردار می‌شود و توجه جدی به آن نمی‌شود.

این پژوهشگر ارتباطات؛ در پایان افکار عمومی را در هر کشوری مهمترین عنصر آن جامعه برای همبستگی اجتماعی، رشد و توسعه دانست و گفت: اگر ما به افکار عمومی بها ندهیم، پاسخگو نباشیم و وسایل ارتباط جمعی را در جریان عملکرد خودمان نسبت به جامعه قرار ندهیم مسلما در انجام کارمان دچار آسیب شدید خواهیم شد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *