خاتمی: انجام برخی تغییرات در کابینه الزامی است

شرق: محمدرضا خاتمی، نایب رئیس مجلس ششم، در گفت‌وگویی با خبرگزاری «ایرنا»، درباره مجلس دهم، اصلاح قانون انتخابات، ترمیم احتمالی کابینه و برخی از مسائل سیاسی صحبت کرده است که بخش‌های مهم آن در پی می‌آید. 
این انتخابات دو پیام داشت؛ یکی ایجابی به معنای حمایت از برنامه انتخاباتی آقای رئیس‌جمهور در سال ٩٢، یکی هم سلبی. بعد سلبی این پیام رد صلاحیت همه ژنرال‌های اصولگرا و از آن مهم‌تر افرادی بود که در برابر دولت موضع داشتند. 
این مجلس میانه‌رو خواهد بود. البته منظورم میانه‌روی در بین جناح‌های سیاسی کشور است. به این معنی که اگر قاطبه این مجلس اصلاح‌طلب باشند، درصدد حذف اصولگرایان نیستند بلکه می‌خواهند آنها را جذب کنند. اصولگرایان این مجلس نیز به این نتیجه رسیده‌اند که بدون جریان اصلاح‌طلبی امکان حل مشکلات کشور وجود ندارد. 
مجلسی خواهیم داشت که پایه و اساس آن بر همکاری همه نیروهای عاقل و دلسوز کشور است. فارغ از اینکه مجلس آتی چقدر برای اصلاح‌طلبان نفع داشته باشد، منافع مردم و دفع خطرات از کشور را در نظر گرفتیم. البته در این مجلس به خاطر تفاوت در دیدگاه‌های سیاسی، اجتماعی و سیاست خارجی، رقابت‌هایی بین اصلاح‌طلبان و اصولگرایان میانه‌رو وجود خواهد داشت اما مشترکات فراوانی نیز وجود دارد. 
مجلس دهم می‌تواند پایگاهی بزرگ برای تعامل و گفت‌وگو باشد که بازتاب آن به شکل همدلی و همراهی بیشتر در سطح جامعه ترجمه خواهد شد و زمینه را برای رسیدن به شعاری که تحقق آن آرزوی ماست فراهم می‌کند؛ یعنی جذب حداکثری و دفع حداقلی. 
دولت دنبال وکیل‌الدوله‌ساختن مجلس نیست. اگر روحانی می‌خواست چنین کند، با امکاناتی که در اختیار قوه‌ مجریه بود، به‌راحتی می‌توانست نمایندگان مجلس نهم را همراه خود کند و جریان تند افراطی داخل مجلس را در اقلیت بگذارد. ولی دولت فعلی به فکر خرید مجلس نیست. دوم اینکه افرادی که به مجلس راه یافتند، اشخاصی نیستند که اعتبار خود را فدا کنند. 
گذشت زمان نشان خواهد داد که مجلس دهم در صورت مشاهده هرگونه انحراف در دولت، مقابل آن خواهد ایستاد. امیدواریم در مجلس جدید فقط یک آقای مطهری وجود نداشته باشد بلکه چندین و چند نماینده مثل ایشان داشته باشیم که موتور محرکه مجلس برای حفظ اقتدار آن و جلوگیری از انحرافاتی باشد که در سایر دستگاه‌ها ایجاد می‌شود. ان‌شاءالله بعد از سه دوره، مجلسی را خواهیم داشت که در رأس امور باشد. 
در نشست و برخاست‌هایی که با نحله‌های مختلف اصلاحات دارم، می‌بینم همه این افراد از شخص آقای روحانی رضایت دارند و معتقدند ایشان حتی فراتر از حد انتظار ظاهر شده است. البته ما انتقاداتی به برخی عملکردهای دولت یازدهم داریم ولی نامزدمان برای انتخابات دوره دوازدهم ریاست‌جمهوری شخص آقای روحانی است. 
نکته دیگر اینکه اصلاح‌طلبان به‌جد معتقدند باید با تمام قوا پشت سر دولت بایستند تا برنامه‌های خود را پیش برد. چراکه برنامه‌های دولت را قبول دارند و آن را باعث نجات کشور می‌دانند. آقای روحانی و دولتش هم در مجموع نشان دادند که واقعا به این شعارها تعهد و پایداری دارند. اصلاح‌طلبان کمبودها و موانع کار روحانی را می‌دانند. 
آنها مطلع‌اند که شعار تحول در دانشگاه رئیس‌جمهور با مجلسی همراه شد که به وی اجازه انتخاب وزیر موردنظرش را نداد. یا ترکیبی از شورای‌عالی انقلاب فرهنگی وجود داشت که در مقابل برنامه‌های وی می‌ایستاد. با عوض‌شدن مجلس، اعضای شورای‌عالی انقلاب فرهنگی عوض و دست روحانی برای اجرای برنامه‌هایش بازتر خواهد شد. 
توقع اصلاح‌طلبان این است؛ حال که مردم راه را باز کرده و موانع زیادی را از پیش پای دولت برداشته‌اند، روحانی در یک ‌سال باقی‌مانده پیشرفت قابل‌توجهی در تحقق وعده‌های خود داشته باشد. 
به هیچ عنوان در جریان اصلاحات، جدایی و عدم حمایت از دولت جایگاهی ندارد. چراکه هم ما و هم دولت واقفیم شرایط کشور بسیار خطیرتر از آن است که بخواهیم با یکدیگر رقابت یا از دولت عبور کنیم. رمز موفقیت دولت و جریان اصلاحات از سال ٩٢ به این سو، اجماع و ائتلاف با هم بوده است؛ تا اطلاع ثانوی که کمتر از شش سال نیز طول نمی‌کشد چنین اتحادی پابرجا خواهد بود. با خوشحالی باید بگویم نه‌تنها اصلاح‌طلبان از دولت جدا نشده‌اند بلکه تلاش این دو باعث جذب بسیاری از اصولگرایان به ائتلاف امید شده است. 
دو جریان اصلی در مجلس شکل می‌گیرد؛ یکی فراکسیون امید که مجموع اصلاح‌طلبان و اعتدالیون است و دیگری فراکسیون اصولگرایی. پایداری‌ها هم نمی‌توانند مشی تندروی خود را پیاده کنند. آنها وارد رقابتی شدید با جریان اصولگرایی معتدل نمی‌شوند. اما در نهایت احتمالا یک انشقاق بین جریان اصولگرایی پیش می‌آید. بنابراین بعد از مدتی سه جریان اصلی در مجلس خواهیم داشت. این جریان اصلی به لحاظ عده و عده نیست. چراکه پایداری‌ها حتی یک نفرشان هم صدایشان خیلی بلند است. 
فراکسیون امید که اکثریت را خواهد داشت، اصولگرایانی که یک اقلیت نسبی قابل‌توجه دارند و فراکسیون تندروها که درصدد ایجاد مزاحمت و چوب لای چرخ دولت گذاشتن و توقف کارهاست. 
بارها گفته‌ام آقای روحانی باید برنامه‌هایش را به‌جد اجرا کند. وی به قول معروف باید سنگ‌هایش را با مدیران اجرائی وا بکند. به طور مثال به وزیر اقتصاد، صنعت، ارشاد، بهداشت، آموزش عالی، آموزش‌وپرورش و همه بگوید این موارد برنامه من است؛ آیا می‌توانید آنها را عملی کنید یا خیر. دیگر مانع مجلس هم وجود ندارد و موانع بیرونی تا حد زیادی برداشته شده‌اند. اگر اعضای کابینه توان اجرای این برنامه‌ها را نداشته باشند یا اصلا برخی‌شان این برنامه‌ها را قبول ندارند، تغییر حتما باید ایجاد شود. اما ممکن است آنها مجریان خوبی برای این برنامه‌ها باشند و نیازی به تغییر کابینه نباشد. 
ما باید برنامه‌محور کار کنیم نه شخص‌محور. البته با توجه به درپیش‌بودن انتخابات ریاست‌جمهوری، تغییر برخی چهره‌های کابینه می‌تواند پیام امید و مثبتی را به جامعه انتقال دهد. دانشگاهیان، صنایع، کارگران و صنعت‌آفرینان انتظاراتی دارند و حتی انتقاداتی جدی به مسئولان این حوزه دارند که باید حرف آنها را شنید. اگر آنها احساس می‌کنند برای بهبود امور، نیاز به تغییراتی در کابینه و مدیریت‌هاست، باید به سخن آنها توجه کرد. 
به‌عنوان یک فعال سیاسی معتقدم مهم‌ترین فاکتور موفقیت هر دولتی، اراده شخص رئیس‌جمهور است. اگر این اراده تضعیف شود یا مقابل آن سد ایجاد کنند یا اینکه رئیس‌جمهور به هر دلیلی نخواهد وارد عمل شود، اگر قوی‌ترین افراد را هم در کابینه بگذاریم، ممکن است به خواسته‌های خود نرسیم. 
با این تفاصیل، انجام برخی تغییرات در کابینه الزامی به نظر می‌رسد. البته نظر رئیس‌جمهور را دراین‌باره نمی‌دانم. اما با توجه به شناخت کامل و جامع ایشان از اداره کشور، احتمالا بهترین تصمیم را خواهد گرفت. 
حل مسائل اقتصادی حتما یکی از اولویت‌های مجلس خواهد بود. در این رابطه فکر می‌کنم همراهی و همکاری بین دولت و مجلس بهترین نتیجه را خواهد داشت. دولت باید کار کارشناسی انجام دهد و مجلس ریزبینی و نکته‌سنجی کند. 
مجلس جدید دو مسئولیت جدی دارد که شاید از عهده هیچ‌کس برنیاید. یکی در عرصه سیاست خارجی و دیگری سیاست داخلی. در عرصه سیاست خارجی دولت بسیار تنهاست. این مجلس با شناختی که از آن دارم، می‌تواند گشایش بسیار بزرگی در تنش‌زدایی و گسترش روابط خارجی ایجاد کند. 
مجلس دهم می‌تواند نقش‌آفرینی بزرگی هم در سیاست داخلی انجام دهد. سیاست داخلی کشور احتیاج به قانون و دستورالعمل ندارد که فلان کار انجام شود یا نشود. بلکه رفتار مجلس دهم می‌تواند یک الگوی تفاهم و همدلی برای همه ایرانی‌ها باشد. به‌ویژه بعد از تندروی‌هایی که در دو دوره اخیر آن وجود داشت. 
اینکه می‌گویم همه ایرانی‌ها، برای اینکه مجلس نباید صرفا امکان تعامل و گفت‌وگوی جناح‌های سیاسی کشور را در نظر بگیرد بلکه باید پایگاه بسیار مهمی برای گفت‌وگوهای ملی باشد. پرکردن شکاف‌های قومی، جنسیتی، نسلی و غیره مسئله‌ای ملی، نه جناحی است. 
این مجلس می‌تواند به مجلس آشتی ملی تبدیل شود. بحث زنان می‌تواند یکی از مباحث مهم آن باشد. وقتی حدود ١٨ نماینده زن به مجلس راه پیدا می‌کنند، این نشان‌دهنده افزایش تمایل جامعه به حل مسائل زنان است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *