بخوانیم و بدانیم «ساداکو و هزار درنای کاغذی»:ساداکو ساساکی، یک دختر واقعی بود که سال‌ها پیش در شهر هیروشیما در کشور ژاپن زندگی می‌کرد.  هنگامی که بمب اتم به هیروشیما برخورد کرد، ساداکو که محل زندگی‌اش با  مرکز انفجار فاصله کمی داشت، به خاطر موج حاصل از انفجار به بیرون از پنجره خانه‌اش پرتاب شد. مادرش که گمان می‌کرد او مرده است، سراسیمه به بیرون دوید اما دختر دو ساله‌اش را زنده یافت

هرجا مراسمی برای «صلح» برپا شود و هرجا اسمی از «صلح» به میان آید، حتما درناهای کاغذی ساداکو هم به خاطر آورده می‌شوند.
آیا داستان این درناها و این دختر را می‌دانید؟
ساداکو ساساکی، یک دختر واقعی بود که سال‌ها پیش در شهر هیروشیما در کشور ژاپن زندگی می‌کرد.  هنگامی که بمب اتم به هیروشیما برخورد کرد، ساداکو که محل زندگی‌اش با  مرکز انفجار فاصله کمی داشت، به خاطر موج حاصل از انفجار به بیرون از پنجره خانه‌اش پرتاب شد. مادرش که گمان می‌کرد او مرده است، سراسیمه به بیرون دوید اما دختر دو ساله‌اش را زنده یافت. ساداکو به نظر سالم می‌رسید ولی در اصل به دلیل قرار گرفتن در معرض تشعشعات اتمی به بیماری لوسمی یا سرطان خون مبتلا شده بود و هر سال آثار این بیماری بیش از سال قبل در او پیدا می‌شد. ساداکو در حالی بزرگ شد که به ورزش دو عشق می‌ورزید. او در مدرسه به عنوان یکی از اعضای ذخیره تیم دو شناخته می‌شد تا این‌که یک روز سرگیجه او که گاهی به سراغش می‌آمد، شدیدتر شد و او بی‌هوش بر زمین افتاد؛ سپس به بیمارستان صلیب سرخ در نزدیکی محل زندگی‌اش منتقل شد و  بالاخره بیماری او تشخیص داده و در بیمارستان بستری شد.
ساداکو با وجود بیماری سختش، نه تنها هیچ‌گاه امیدش را به زندگی از دست نداد، بلکه مایه امیدواری سایر بیماران در بیمارستان بود. یک روز، یکی از دوستان نزدیک او به نام «چی‌زو کو‌هاماموتو» که برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بود، برای او افسانه هزار درنای کاغذی را تعریف کرد؛ افسانه‌ای ژاپنی که بر اساس آن، اگر شخص بیماری هزار درنای کاغذی بسازد، خداوند آرزویش را برآورده می‌کند و بیماری‌اش را شفا می‌دهد. با وجود این‌که ساداکو می‌دانست چند تکه کاغذ بیماری او را بهبود نمی‌دهند، اما این افسانه را به فال نیک گرفت و شروع به ساختن درناهای کاغذی کرد و آنها را به سقف اتاقش در بیمارستان آویخت. ساداکو مدام ضعیف‌تر می‌شد و درد به او امان نمی‌داد اما با این وجود ساختن درناها را تا آخرین روزهای زندگی ادامه داد و توانست ۶۴۴ درنا را با دستان خود بسازد. در پایان، ساداکوی ۱۲ ساله در ۲۵ اکتبر ۱۹۵۵ در حالی که خانواده‌اش به دور او حلقه زده بودند، به خواب ابدی فرو رفت. او توانسته بود ۶۴۴ درنا بسازد.
همکلاسی‌هایش ۳۵۶ درنای کاغذی دیگر ساختند تا تعدادشان به همراه درناهای ساداکو به هزار رسید. بعد، همه آنها را به همراه ساداکو به خاک سپردند. بعد از مراسم تدفین، همکلاسی‌های ساداکو، نامه‌هایش را گردآوردند و آنها را در کتابی با عنوان «کوکی‌شی» که  نام عروسک چوبی ساداکو بود، به چاپ رساندند. این کتاب به سرعت در ژاپن و سپس در سراسر جهان منتشر شد و همه مردم از داستان ساداکو و هزار درنای کاغذیش آگاه شدند. امروز با توجه به علاقه ساداکو به ایجاد صلح در دنیا، درناهای کاغذی ساداکو به عنوان نماد بین‌المللی صلح در دنیا شناخته می‌شوند.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *