روزان گزارش می دهد؛موضوع رابطه با آمریکا در یک مناظره جنجالی
آخرین خبرها حاکی از آن است که در این راه پر فراز و نشیبی که این استاد دانشگاه در پیش گرفته و در مناظرهای که به همت باشگاه خبرنگاران برگزار و منتشر شد، حجتالاسلام والمسلمین حمید رسایی نماینده مجلس،به شدت در مقابل ایشان قد علم کرده به قولی پرچمدار مخالفین عقاید ایشان است.
در این مناظره که چندان هم دوستانه به نظر نمیرسید هر یک از طرفین صریحا عقاید خود را –که هرچه در آنها جستجو کردیم مشترکاتی نیافتیم-بیان کردند که بررسی آن توسط" روزان" به نظر لازم آمده است. دراین مناظره اما در باب مسائلی چون تسخیر سفارت آمریکا، پشیمانی یا عدم پشیمانی تسخیر کنندگان و ارتباط داشتن یا عدم ارتباط با آمریکا هر یک از طرفین نظرات خود را بیان نمودند که البته هر یک از این موضوعات خود مطالعات و مناظرات متعددی را میطلبد.
در این مناظره ابتدا زیباکلام در پاسخ به این سئوال از سوی رسایی که "رابطه با آمریکا آری یا نه؟" اظهار داشت: "مسئله داشتن یا نداشتن رابطه با آمریکا به هیچ وجه با این موضوع که آمریکا در گذشته چه کرده یا در آینده چه خواهد کرد ربطی ندارد. امام خمینی(ره) نزدیک به۱۲ مصاحبه در نوفل لوشاتو داشتند که وقتی از ایشان سئوال شده علت مخالفت شما باشاه چیست گفتهاند برای آزادی بیان، آزادی مطبوعات، آزادی سیاسیون و اجرای حاکمیت قانون و مفاهیمی که ذیل جامعه مدنی و حقوق شهروندی است مبارزه کرده و به دنبال انقلاب هستند.
وی ادامه داد: در اوایل انقلاب پدیده استکبارستیزی و غربستیزی به گفتمان مسلط تبدیل شد. در ادامه رسایی نیز قاعدتا پاسخ را ارائه داد:" از صحبتهای آقای زیباکلام نتیجه گرفتیم که بحث نفوذ امروز بعد از طرح برجام مطرح نشده، بلکه در همان سال ۵۷ وقتی مشخص شد سفارت، لانه جاسوسی است به نفوذ پی بردیم. شاید آقای زیباکلام وقت نکردند اسناد لانه جاسوسی را مطالعه کنند. در این اسناد هم مشخص است که عدهای در صف انقلاب بودند. اما آرزویشان این بود که در آغوش آمریکا باشند. همان سال هم عدهای با بدن از دیوارهای سفارت بالا رفتند اما در اصل آمریکا از قلب آنها بالا رفت و آن را تسخیر کرد. این مسائل بعدها مشخص شد.
وی ادامه داد: آمریکاستیزی از ابتدا در گفتمان انقلاب طرح شده بود. نقطه اصلی انقلاب اسلامی این بود که خودش را به شاه محدود نمیدانست چرا که شاه دست نشانده بود. سانسور، زندانی سیاسی و تمام مواردی را که آقای زیباکلام طرح کردند چه کسی ایجاد کرده بود؟
اما جالب توجه ترین سخنان حمید رسایی آنجاست که اظهار داشتهاند:" اما آرزویشان این بود که در آغوش آمریکا باشند. همان سال هم عدهای با بدن از دیوارهای سفارت بالا رفتند اما در اصل آمریکا از قلب آنها بالا رفت و آن را تسخیر کرد.
به نظر میرسد که روی سخنان حمیدرسایی در این جمله به تسخیرگران خط امامی است که بعدها نام اصلاحطلب را به دوش کشیدند؛ امثال عبدی، اصغرزاده، ابتکار و میردامادی که هر یک برگهای زرین از مدیریت کشوری را در کارنامه دارند. به هر تقدیر بحث تسخیر سفارت از نظر حقوق بینالملل به هیچ وجه قابل توجیه نیست و اینکه برخی به اشتباهی که خود مرتکب شدهاند اقرار میکنند نه از ضعف آنان که به بزرگی آنان بسته است و همین عده درطول سالیان گذشته نشان دادهاند که عقلانیت را در سیاست خارجه دنبال میکنند.
ثانیا در صورتی که آمریکا به نحوی توانسته قلب عدهای را تسخیر کند،آیا بهتر نیست که به جای محاکمه و قضاوت غیابی این افراد تسخیر شده در اذهان خود به دنبال ریشه یابی و چرایی و چگونگی تسخیر این افراد باشیم و به رفع آنها بپردازیم که هر روز تعداد قابل توجه بیشتری تسخیر غرب و آمریکا نشوند؟ ضمنا باید توجه داشت که متهم کردن یکدیگر در داخل به عوامل نفوذی یا تسخیر شده توسط استکبار نتیجهای جز تفرقهانگیزی میان مردم و دو طیفی شدن جامعه نخواهد داشت که این موارد خود آسیبهای جدی در پی دارد.
غیر از این نیز حجتالاسلام والمسلمین حمید رسایی به اقتصاد در دستان دولت هاشمی، رئیس دولت اصلاحات، دو سال دولت روحانی و دوران نخست وزیر زمان جنگ اشاره میکند. درحالی که جمع آمار ارقام درآمدهای نفتی در تمام این سالها اصلا به آمار و ارقام درآمدهای نفتی هشت سال دولت آقای احمدینژاد برابری نمیکند و در کنار آن آمارهای فساد هشت ساله حاکمیت راست گرایان نیز با اقتصاد در دستان هاشمی و رئیس دولت اصلاحات نیز برابر نیست! نگاهی گذرا به آمار رشد اقتصادی بخصوص در دولت اصلاحات و همچنین سرعت سازندگی در دولت هاشمی در کنار تخریب گریهای دولت مهروزی شاید این نتیجه را در بر داشته باشد که اصولگرایان لااقل در این زمینه باید زبان در کام گیرند و کمتر سخن برانند.
با سلام خیلی مطلب خوبی بود آقای رسایی جواب نوارد
اقای محمد دوست مجازی من
ممنون از اینکه نظرتان را دادید