تمرکز تندروها بر چالش اقتصادی دکتر سیدعلی میرباقری استاد دانشگاه

با عبور از پیچ تند «برجام» و نزدیک شدن انتخابات، جریان مقابل دولت محور مخالفت‌ها و تحرکات خود را حول وضعیت اقتصادی متمرکز کرده است. این تغییر تاکتیک از مخالفت هسته‌ای  به سمت مخالفت با سیاست‌های اقتصادی به وضوح بعد از اعلام بسته
ضد رکود دولت قابل مشاهده است.
بر این اساس لازم است در این مرحله اندیشه‌ها و برنامه‌های جریان رقیب دولت در حوزه اقتصادی با دقت و تأمل بیشتر ارزیابی شود.
۱- تجربه سال‌های پرتلاطم گذشته نشان از این دارد که مشکل جریان تندرو با دولت‌های سازندگی، اصلاحات و اعتدال اساساً جنبه سیاسی نداشته است. شاید اگر مشکل و تضاد آنها صرفاً جنبه سیاسی داشت با روش‌های سنتی و مرسوم حل و فصل می‌شد اما چنانکه واقعیت‌های دو دهه گذشته نشان می‌دهد این جریان به این دلیل با دولت‌های تحول‌خواه از در مصالحه درنیامده و به صدای اعتدال و تعامل آنها پاسخ نداده که نزاع اصلی آنها در زمین اقتصاد جریان دارد.
لذا کسانی که از منظر اقتصادی نزاع های سیاسی جناح ها را در ایران تحلیل می کنند به نتایج دقیق‌تری می رسند و نظریاتشان به واقعیت نزدیک‌تر است.
۲- اختلاف اقتصادی جناح مقابل با دولت از آن جهت قابل تأمل است که آنها دارای منافع و سهم سرشار از سفره اقتصاد کشور هستند. بویژه نسل جوان و تندرو این جریان بواسطه هشت سال دوران طلایی فوران دلارهای نفتی و درآمد ۸۰۰ میلیارد دلاری توانست کانون‌های مهمی از اقتصاد را در دست بگیرد و از همین پایگاه قدرت اقتصادی خویش در ایام انتخابات بهره‌های فراوانی جست. به طور خاص در انتخابات خرداد ۹۲ آنها همه مؤسسات و بازوهای مالی خود را وارد میدان کردند تا شاید کاندیداهای مطلوبشان دولت را در دست بگیرند، اما طرفی نبستند.
بنابراین این جریان اساس تشکیل دولتی با ویژگی ها و خاستگاه روحانی را تهدیدی برای منافع اقتصادی خویش می داند. در قضیه هسته ای که به ظاهر بزرگترین اختلاف سیاسی تندروها با دولت بود در اصل مناقشه به منافع اقتصادی این جریان برمی‌گشت. این نکته را شخص رئیس جمهوری بارها گوشزد کرد که مخالفان اصلی توافق هسته‌ای کسانی هستند که با برداشتن تحریم، بازار تجاری‌شان کساد خواهد شد.
۳- همه جریان های سیاسی دریافته‌اند که کلید رضایت و مقبولیت اجتماعی در اقتصاد است و کسانی می توانند به گنج ارزشمند رضایت مردم دست یابند که اعتماد آنها به برنامه اقتصادی خود را جلب کنند. از این رو گفته می شود اقتصاد در ایران تیغ دو دم است که گاهی به پاشنه آشیل جناح های قدرت تبدیل می‌شود و گاه دیگر به سکوی صعود آنها به مدارج قدرت. دست کم در ۲ مرحله از انتخابات گذشته جریان مخالف دولت‌های سازندگی و اصلاحات از تیغ اقتصاد در میدان انتخابات بهره برد. بار اول آنها با این شعار که سیاست دولت سازندگی در برنامه توسعه خود طبقه آسیب‌پذیر را به حاشیه رانده است و بار دوم با این ادعا که دولت و مجلس اصلاحات توسعه سیاسی را بر توسعه اقتصادی ترجیح داده است. هنوز از خاطرها نرفته است که جریان مذکور برای جلب و جذب توده مردم از چه شعارها و تاکتیک‌های پوپولیستی بهره گرفتند. دو انتخابات خرداد ۸۴ و خرداد ۸۸ نقطه اوج استفاده از ترفند «ما برای نجات اقتصاد و معیشت مردم آمدیم» بود.
اما ویژگی‌های همه جریان های پوپولیستی که از حربه معیشت مردم برای جذب آرای عمومی بهره می‌گیرند این است که تاکتیک های آنها تاریخ مصرف معین دارد. آنها با وعده نجات و معجزه در اقتصاد و زندگی مردم می آیند، اما به دلیل اینکه همه اصول و مبانی علم مدیریت و اقتصاد را کنار می گذارند بعد از چند صباح مدینه فاضله موعود آنها به یک سراب تبدیل می‌شود. جریان رقیب دولت فرصت ۱۰ساله مدیریت بر اقتصاد را از دست داده است، تجربه و میراث مدیریت اقتصادی آنها وحشتناک‌ترین بخش از تاریخ زندگی آنان است. لذا بزرگترین نگرانی آنها در مسیر انتخابات اسفند ۹۴ این است که دولت اعتدال بعد از موفقیت در برچیدن تحریم‌ها چشم‌انداز امیدبخشی را در عرصه اقتصاد بگشاید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *