بچه‌ها خسته‌اند! یادداشتی به قلم: دکتر مصطفی جلالی فخر (متخصص داخلی و منتقد فیلم)

۱) این یک هشدار جدی ست؛ کادر درمان خسته شده‌اند. در شرایط خیلی سخت و با اضطراب دائم ابتلا و مرگ، دست و پنجه نرم می‌کنند. و آن‌ها هم آدم‌اند. خسته می‌شوند. و مثل همه جان‌شان را دوست دارند. دیشب، دوست متخصص بیهوشی‌ام در آی‌سی‌یو گفت، وقتی می‌بینم ما در چنین شرایطی پای کار ایستاده‌ایم و مردم از سفر نوروزی خود نگذشته‌اند، کم می‌آورم. از وقتی آن مصاحبه را شنیدم که یک مسافر نوروزی به صراحت می‌گوید “آره من خودخواهم” دست و دلم به کار نمی‌رود. دلم شکسته است. چرا کسی به فکر ما نیست؟

۲) بیماری و مرگ پزشکان و پرستاران، علاوه بر این‌که نیروی انسانی کارآمد را کم می‌کند، روح و روان بقیه را فرسوده می‌کند. چند روز پیش، دوست/ رفیق/ همدوره‌ای دانشگاهم که با هم کشیک می‌دادیم و کلی با هم شوخی و یاد ایام داشتیم، کرونا گرفت و مرد. به همین سرعت و تلخی. و کم نیستند همکارانی که دوستان خود را از دست داده‌اند. حتی اساتید بیمارستان مسیح دانشوری هم نگرانی خود را اعلام کردند. این در حالی ست که نه دولت به وظیفه خود در حد انتظار و قاطعانه عمل می‌کند و نه مردمی که قرنطینه را رعایت نمی‌کنند.

۳) همکاران اپیدمیولوژی هشدار داده‌اند که آماده موج دوم کرونا باشیم. این در حالی ست که کادر فعال درمان خسته‌اند و نیروی تازه نفسی هم در کار نیست. ما از تمام کسانی که قرنطینه را رعایت می‌کنند و پیام‌های مهربان برای ما می‌فرستند سپاسگزاریم اما علاوه بر این، به قاطعیت دولت در برابر هموطنان بی‌معرفتی نیاز داریم که خودخواهانه و نابخردانه، نه به جان خود می‌اندیشند و نه به ما. و به خیلی ضرورت‌های دیگر نیازمندیم. یادمان باشد که این کرونای لعنتی به خیلی دلایل که فعلا بماند، حداقل تا خرداد ماه پیش ماست. یادمان نرود تمام جهان گرفتار است و چه بسا تاریخ به قبل و بعد از کرونا تقسیم شود. و یادمان باشد پزشک و پرستار را نمی‌توان شبیه سبزه هفت‌سین، به سرعت تولید کرد!

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *