خاطراتی در باره شهرستان تربت حیدریه اجتماعی، فرهنگی وتاریخی از همشهری عزیزمان علیرضا بختیاری دبیر بازنشسته آموزش و پرورش (قسمت بیست و دوم یک معلم مرحوم نحوی)

مطالبی که در ذیل ملاحظه میفرمایید در واقع خاطرات همشهری عزیزمان اقای علیرضا بختیاری است که با تشویق دوستان و اینجانب قرار شد در سایت تربت ما درج شده و پس از تکمیل و یرایشی که از باز خورد آن به بدست می آید بصورت کتابی در دسترس همشهریان قرار گیرد مانند کتاب( قند و قروت روانشاد تهرانچی )ولی با توجه به اینکه حتما همشهریان نظرات . پیشنهاد ، مطلب ، عکس و دستنوشته ای خواهند داشت که بخواهند به ان اضافه نمایند لذا خواهشمند است درصورت داشتن نظر و یا ایده ای در این مورد لطفا با تلفنهای ۰۹۱۵۵۳۱۵۲۳۳ آقایان بختیاری و یا
۰۹۱۲۵۳۳۳۷۹۴خطیبی تماس حاصل فرمایید و یا با تلگرام با همین شماره ها نظرتان را ارسال فرمایید با سپاس از همکاری صمیمانه شما

یک معلم
مرحوم نحوی
مدارس در ایران، تا قبل از صدارت مرحوم میرزا تقی خان امیرکبیر و تشکیل دارالفنون ، مختص به مکتب خانه ها و حوزه های علمیه بود که این دوموسسه آموزشی –خصوصا مکتب خانه ها- نهادی مردمی محسوب می‌شد و هر مکتبدار، با روش خودش به اداره آموزشگاه می‌پرداخت.
مدارس جدید، با فرم و شکل فعلی، خصوصاً در زمان احمدشاه قاجار، گسترش و توسعه قابل توجهی یافت. چنانکه در شهر خودمان ، اولین مدرسه به نام (( احمدیه)) یعنی احمد شاه ، تاسیس شد.
مبارزه با عُرف و درافتادن با رسوم چند صد ساله یک اجتماع، همیشه شیردلان و جسورانی می‌خواهد که حاضر باشندتا پای ذِبح آبروومال ، و حتی جان خویش پیش روند.
درگیر شدن دو نظام آموزشی در آن دوره نیز، از همین مقوله است.
مرحوم( شیخ محمد تقی نحوی) درتربت، اولین فردی است که به همراه فرهیخته بزرگ دیگری به نام ( میرزای سهیلی) و با اجازه مرحوم مجتهد تربتی، شاگرد ملا محمد کاظم خراسانی- از رهبران مشروطیت و مرجع مطلق جهان تشیّع در جهان- با لباس طلبگی وارد مدارس جدید شد. به گونه ای که می توان او را اولین بنیانگذار آموزش جدید در تربت نامید.
وی با این اقدام،( تا بوی) ورود به مدارس جدید را شکست.
مرحوم نحوی ، مُدرّسی بود که به حق نام ( معلم) زیبنده وی است.
تلفیقی از دروس قدیمه ، روش تدریس علوم جدید، خُلق و خوی حَسَن، اطلاعات فراوان، مردمی بودن ، آشنا با فرهنگ عامه شهر، و … از وی یک معلم نمونه ساخته بود.تا جایی که در هنگام مرگش در سال ۱۳۳۷واقعا ، شهر عزادار شد.
او روشهای خاصی برای تدریس داشت تا بتواند ، مطلب را به طور کامل ، تفهیم دانش آموز نماید.
عزیزانی که اندکی با عربی آشنا هستند، می‌دانند که در (علم صَرف) بحث (مُعتلات)، یکی از پیچیده ترین بحوث عربی است و آشنا کردن دانش آموز با این مقوله ، واقعاً ازیک طرف جدیت معلم، و از طرف دیگر، ذهن بازوتوجه دانش آموز را می طلبد.
معتلات، بر روی سه حرف عربی( واو- الف و یا) می چرخد.
از طرف دیگر، یکی از فنون معلمی جدید در تدریس بحث( مهارت شروع )است.
یعنی یک معلم به محض ورود به کلاس و یا تمام شدن بحث درس قبل، بلافاصله نباید به درس جدید بپردازد، بلکه با انجام یک عمل به سلیقه خودش ، که ظاهرا ارتباطی با درس هم ندارد، توجه دانش آموز را به مطلب جدید جلب می کند .
مرحوم نحوی روزی به کلاس می آید و با صدای حزین شروع به ((وای وای)) می کند!… دانش آموزان با تعجب به هم نگاه می کنند… چه شده؟…
ولی مرحوم نحوی همین(( وای وای ))را ادامه می‌دهد تا جایی که دانش‌آموزان متاثر شده و گمان می کنند خدای ناکرده مصیبتی بر ایشان وارد شده است.
وقتی به طور کامل حواس دانش آموزان به این سه حرف جلب می‌شود، مرحوم نحوی سریع روی تخته این سه حرف را می نویسد( و-ا-ی) و می گوید:
اینها حروف ( علّه) هستند!!!…
حرف عله سه بود ای طلبه
واو ویاء والف منقلبه
یادم هست یکی از بزرگان تربت، مرحوم صدر الدین ربانی ، واعظ شهیر و بسیار عالِم این شهر، که گویا حتی ماندن در شهر کوچک تربت و احیای حوزه علمیه آن را برتدریس در داشگاه تهارن ترجیح داده بود .هنگام منبر یک مهارت شروع زیبایی داشت.
ایشان در بین مردم به (صَدری آقا) شهرت داشت و پدرش مجتهد مُبرّزاین شهر، (مرحوم شیخ محمد کاظم ربانی) بود.وقتی که به منبر می‌رفت – و معمولاً جمع کثیری از عالم وعامی وحتی روسای ادارات پای صحبت‌های وی حاضر می‌شدند- قبل از شروع، مدتی بیش از حد متعارف، سکوت می‌کرد.
در این موقع رسم است که یکی از مُستَمِعین ،از مردم صلوات طلب کند تا منبری سخن را شروع نماید . سکوت مرحوم ربانی آنقدر زیاد بود که چندین صلوات از مردم گرفته می‌شد و وی باقیافه جذاب و پر هیبت و سکوت معنادار خود ، فقط سر را به آرامی تکان می‌داد و چون سکوت مطلق در مجلس حاکم شد شروع به سخن می کرد، و چه سخنی !!!
روح هردوی این بزرگان شاد باد

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *