چرچیل؛ بزرگترین بریتانیایی در ۳۰ نوامبر ۱۸۷۴ در لندن به دنیا آمد.چرچیل در ۲۴ ژانویه ۱۹۶۵/۴ بهمن ۱۳۴۳ در ۹۱ سالگی درگذشت. ( نوشته آقای محمود فاضلی منبع: روزنامه سازندگی ۷ آبان ۹۹ صفحه ۱۰ )
وینستون چرچیل از رهبران برجسته سیاسی جهان و یکی از رهبران مهم قرن بیستم است. چرچیل فردی شوخ طبع، مردی با تناقضات متعدد، شجاعت و یکی از پیشگامان موضوعات بهداشتی، آموزش و پرورش و رفاه اجتماعی کشورش شناخته میشود. در ۳۰ نوامبر ۱۸۷۴ در لندن به دنیا آمد. دوران تحصیل را در سه مدرسه «سنت جورج، هارو و ساندهورست» گذراند. در سال ۱۸۹۳ وارد ارتش بریتانیا شد اما در ۱۸۹۹ ارتش را به قصد انجام فعالیتهای سیاسی ترک کرد، ولی قبل از آن به عنوان روزنامهنگار به آفریقای جنوبی – که در آن «جنگ دوم بوئر» در جریان بود – رفت و در آنجا به اسارت در آمد اما موفق به فرار شد. فرار چرچیل بگونهای باور نکردنی بزرگ نمائی شد. او از این موفقیت استفاده کرد و با شرکت در انتخابات از حزب محافظهکار موفق به ورود به پارلمان شد.
در ۱۹۰۰ از سوی حزب محافظهکار نامزد نمایندگی مجلس عوام انگلستان شد ولی در مدت نمایندگی پارلمان با محافظهکاران بر سر مسائل اقتصادی اختلاف پیدا کرد و در ۱۹۰۴ به حزب لیبرال پیوست. از این تاریخ تا ۱۹۲۲ عضو حزب لیبرال و چندین دوره نماینده پارلمان بود. در ۱۹۱۰ وزیر کشور شد. از ۱۹۱۱ تا ۱۹۱۵ لرد اول نیروی دریایی بود و در تجهیز و تدارک نیروی دریایی انگلیس در آستانه جنگ جهانی اول نقش مهمی ایفا کرد. شکست عملیات نیروی دریایی انگلیس در نبرد داردانل در اوایل ۱۹۱۵ که تلفات و خسارات سنگینی به بار آورد به گردن چرچیل گذاشته شد و موجب استعفای او شد و به نیرویزمینی ارتش پیوست.
چرچیل پس از یک سال خدمت در ارتش و شرکت در عملیات جنگی دوباره به خدمات دولتی فراخوانده شد و در اواخر جنگ جهانی اول به مقام وزارت تدارکات رسید. پس از پایان جنگ، به وزارت جنگ و نیروی هوایی منصوب شد. در ۱۹۲۱ وزیر امور مستعمرات شد. در ۱۹۲۴ به عنوان نامزد مستقل و ضد سوسیالیست دوباره به مجلس عوام راه یافت. در انتخابات ۷ نوامبر سال ۱۹۲۴ به سمت وزارت دارایی انگلیس که دومین مقام رسمی پس از نخست وزیری بود، در دولت «بالدوین» منصوب شد. در ۱۹۲۵ به حزب محافظهکار برگشت و تا ۱۹۶۴ همواره در فهرست نامزدهای حزب محافظهکار به نمایندگی مجلس عوام انتخاب میشد. در ژانویه ۱۹۲۷ در سفر به ایتالیا با موسولینی ملاقات و از فاشیسم ستایش کرد.
پس از حمله آلمان به لهستان به وزارت دریاداری دولت چمبرلین برگزیده شد. در ۱۰ ماه می ۱۹۴۰ همزمان با حمله آلمان به باختر اروپا ماموریت تشکیل کابینه به چرچیل سپرده شد. در حالی که ارتش فرانسه در حال فروپاشی در زیر ضربات خرد کننده نیروی هوایی ارتش آلمان بود چرچیل در مقابل اصرار سردمداران فرانسوی مبنی بر اعزام نیروی هوایی سلطنتی انگلیس به فرانسه مقاومت کرد. چرچیل در حالی که نیروی هوایی بریتانیا بسیار از حریف خود عقبتر بود موفق شد با تعداد اندک هواپیمای موجود در نبرد هوایی بریتانیا مارشال گورینگ (فرمانده نیروی هوایی آلمان) را وادار به عقبنشینی کند. پس از درگذشت چمبرلین در سپتامبر۱۹۴۰ چرچیل به عنوان رهبر حزب محافظهکار برگزیده شد.
در بهار سال ۱۹۴۱ با جعل خبر آمادگی شوروی برای حمله به آلمان که توسط سازمان اطلاعات انگلیس جعل شد و توسط آمریکاییها در اختیار آلمان قرار گرفت، آلمان را به جنگ با شوروی ترغیب کرد. پس از حمله آلمان به روسیه در یک نطق رادیویی از روسیه حمایت و آمریکا را به ورود به جنگ با آلمان ترغیب کرد. طی مدت جنگ مجموعا ۱۲۰ بار با روزولت رئیس جمهوری آمریکا با هدف تحکیم روابط ملاقات کرد که یک رکورد به شمار میآید.
در ماههای اولیه جنگ که احتمال شکست انگلیس و متحدینش مقابل آلمان زیاد شده بود، تصمیمی از سوی سران متفقین گرفته شد و آن استفاده از خاک ایران جهت جلوگیری از نفوذ آلمان به خاورمیانه و امداد رسانی به شوروی جهت دفاع در برابر حملات آلمانیها، بود. این در حالی بود که ایران اعلام بیطرفی کرده و ارتش رضاشاه (که به ادعای خود او بزرگترین و مجهزترین ارتش خاورمیانه بود) در عرض چندین ساعت توسط قوای انگلیسی و شوروی از جنوب، غرب و شمال محاصره شد. رضاشاه از قدرت خلع شد و سلطنت به پسرش محمدرضا پهلوی رسید.
در می ۱۹۴۰ چرچیل همزمان به عنوان نخست وزیر و وزیر دفاع انتخاب شد و در پیام خود به مردم بریتانیا گفت: «ما امروز مجبوریم تنها در برابر فاشیسم مقاومت کنیم و من هیچ هدیهای جز اشک و خون ندارم که به شما تقدیم کنم. میدانم روزهای مشقتباری را میگذرانیم ولی بدانید پیروزی با ملل آزاد جهان و دموکراسی است».
در ۱۹۴۲ دستور دستگیری گاندی و نهرو را صادر کرد. چرچیل در تمام مدت جنگ همه تلاش خود را بکار برد تا گشودن جبهه دوم در باختر اروپا را هر چه بیشتر به تاخیر اندازد و موفق هم شد. هدف او از این طرح، دادن اجازه کافی به ماشین جنگی آلمان برای تخریب هر چه بیشتر زیر ساختهای شوروی بود که این طرح نیز با موفقیت انجام شد. در سال ۱۹۴۲ وقتی ارتش ششم آلمان در کرانههای ولگا دراستالینگراد در هم شکست دستور منع صادرات مواد جنگی به آن کشور را به بهانه حمله زیر دریاییهای آلمانی به کاروانها صادر کرد.
در دوران جنگ جهانی دوم، چرچیل موفق به جلب نظر آمریکا علیه آلمان شد و توانست با دشمن دیرینه کشورش، استالین، علیه آلمان هیتلری متحد شود. در طراحی نقشههای جنگی متفقین علیه آلمان در کنفرانس تهران و دیگر کنفرانسها نقش اساسی داشت. پس از تسلیم آلمان در ۸ می ۱۹۴۵ که موجب ریختن مردم به خیابانها و جشن همگانی شد، گفته بود بنظر من تهدید شوروی، جای آلمان نازی را گرفته است. او نفرت عمیق از بلشویکها را تا پایان عمر با خود همراه داشت.
در ۱۹۵۱ برای دومین بار به مقام نخست وزیری رسید و در ۱۹۵۵ بر کنار شد. چرچیل نقش مهمی در سیاست بریتانیا به عهده داشت و به تدریج، میزان دخالت سلطنت را در سیاست این کشور کاهش داد. چرچیل یکی از شرکت کنندگان اجلاس سران، انگلیس، شوروی و آمریکا در ۲۸ نوامبر تا ۱ دسامبر ۱۹۴۳ (۶ تا ۹ آذر ۱۳۲۲) در تهران بود. در ۲۳ می ۱۹۴۵ یعنی تنها ۱۵ روز پس از تسلیم آلمان، چرچیل ناچار به استعفا شد. دلیل این مسئله این بود که مردم میخواستند به کسی رای دهند که اداره امور صلح را به عهده داشته باشد. با توجه دشمنی چرچیل با شوروی او در انتخابات شکست خورد.
در جریان سومین کنفرانس متفقین، حزب چرچیل رای لازم را نیاورد و جای خود را به رهبر حزب کارگر داد. چرچیل بار دیگر در ۱۹۵۱/۱۳۳۰ و به دنبال ملیشدن صنعت نفت در ایران به نخست وزیری رسید. مصدق، درسمت نخست وزیری، به عهد خود وفا کرد و شرکت نفت انگلیس و ایران که سودآورترین بنگاه تجاری بریتانیا در جهان به شمار میآمد، را ملی کرد. بریتانیا از این اقدام برآشفت و مصدق را به سرقت اموال خود متهم کرد! آنها ابتدا از دیوان عالی بینالمللی و سازمان ملل، مجازات او را خواستار شدند. سپس کشتیهای جنگی خود را به خلیجفارس گسیل داشتند و سرانجام تحریم ایران را اعمال کردند. چرچیل در راه انجام یک کودتا مشکل و مانعی نمیدید.
چرچیل در نخستین اقدام خود پس از رسیدن به نخست وزیری، وزیر خارجه خود را برای دیدار همتای آمریکایی فرستاد و به او دستور داد تا بر مسئله ایران پافشاری و سماجت نشان دهد. چرچیل مصدق را بیمار روانی سالخوردهای میدانست که درصدد از بینبردن کشور خود و تحویل آن به کمونیستها است. شوری که مصدق در مصر برانگیخت به چرچیل ثابت کرد که او نه فقط یک خطر برای منافع نفتی بریتانیا، که نمادی غیرقابل تحمل از احساسات ضد انگلیسی در سراسر جهان به شمار میرود. چرچیل در این سمت به کمک آمریکا طرح سرنگونی دولت دکتر مصدق و کودتای ۲۸ مراد ۱۳۳۲ را به اجرا گذاشت.
او جایزهٔ نوبل ادبیات در سال ۱۹۵۳ را بهخاطر نوشتههایش دریافت کرد. ده سال پایانی عمر خود را بیشتر به نویسندگی و نقاشی گذراند. در نوامبر ۱۹۵۴ جشن ۸۰ سالگی چرچیل با شکوه فراوان برگذار شد. خاطرات زمان جنگ او یکی از مهمترین اسناد تاریخی است که ارزش ادبی نیز دارد. این کتاب در ۱۹۵۳ جایزه نوبل گرفت. از چرچیل کتابهایی همچون «سفر آفریقای من، آزادی بحران جهان، قدم به قدم، جنگ رودخانه، تاریخ مردم انگلیسی زبان، معاصران بزرگ، جنگ جهانی دوم، پیروزی و تراژدی و مجموعه سخنرانیها» باقی مانده است. چرچیل را باید از معماران اصلی سیاست بینالمللی انگلستان در یک قرن اخیر دانست.
سیاستمدار و نویسنده بریتانیایی در رأیگیری نوامبر ۲۰۰۲ شبکه بیبیسی، از سوی مردم کشورش را به عنوان «بزرگترین بریتانیایی تمام تاریخ» برگزیده شد که در حساسترین برهه تاریخ، فرماندهی بریتانیا در جنگ دوم جهانی را بر عهده گرفت. زمانی که از مردم بریتانیا خواسته شده است چرچیل را در یک یا دو کلمه توصیف کنند از او به عنوان:«تاریخ ساز»، «با نمک»، «جنگ طلب»، «سگ نگهبان بریتانیا»، «انگلیسی تمام عیار»، «مایه قدرتمندی بریتانیا» و«نابغه،» و مخالفان نیز از او با کلمات «پست فطرت»، «چاق و خپل»، «دیکتاتور» و «فاسد» یاد کردند. چرپیل در میان عامهٔ مردم مظهر زیرکی و نیرنگ است. زیرکی و ترفندهای سیاسی او باعث شده تا در ایران نیز به چنین افرادی «چرچیل» گفته شود. چرچیل در ۲۴ ژانویه ۱۹۶۵/۴ بهمن ۱۳۴۳ در ۹۱ سالگی درگذشت.