بمناسبت هشتاد و دومین سالگرد تولد استاد فرزانه همشهری گرامی جناب آقای دکتر مرتضی کاخی

 

 

شفیعی کدکنی ، ایران دررودی مرتضی کاخی

 

 

 

 

 

 

 

استاد دکتر مرتضی کاخی

ایشان در ۲۵/۰۸/۱۳۱۷ در تربت حیدریه در محله باغسلطانی  متولد شده اندو پس از تحصیلات ابتدایی جهت ادامه تحصیلات به مشهد عزیمت نمودند   متن زیر مصاحبه خبرگزاری ایسنادر باره ایشان راملاحظه خواهید نمود امروز وقتی از تدوین جلد سوم دایره‌المعارف مصاحب و مشارکت در تنظیم قرارداد ۱۹۷۵ بین ایران و عراق یاد می‌کند، آنها را از کارهای ارزشمند سال‌های زیستنش می‌داند. به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مرتضی اخوان کاخی – دیپلمات سابق و ادیب معاصر که امروز در انتشاراتی‌های رسمی و دولتی سرویراستاری می‌کند – سال‌های سال در وزارت امور خارجه فعالیت کرده و دکتری حقوق قضایی دارد. به تناسب شغلش، زبان‌های خارجی را یاد می‌گیرد و کم‌کم با شعر اروپایی و قبل‌تر از آن با شعر عربی آشنا می‌شود. آشنایی با آن شعرها و مکاتب غربی نگاه او را به شعر تغییر می‌دهد و با کسانی چون مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو و کمتر با فروغ فرخزاد و سهراب سپهری آشنا می‌شود. آشنایی‌اش با اخوان ثالث به آشنایی‌اش با شعر مربوط است که نمی‌داند از کی شروع شده است. با او نزدیکی بیشتری از میان شاعران داشته، شاید به این دلیل که هر دو خراسانی بودند و دیگر این‌که هر دو اشتراک فامیل “اخوان” را داشته‌اند. در دیدار بخش ادب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) می‌گوید: ابتدا با شعر اخوان آشنا شدم و سپس با خود او و این رابطه تا زمان حیاتش ادامه داشت و بعد از مرگش هم رابطه‌ام با شعرهای او همچنان ادامه دارد. از کودکی از وقتی که مکتب می‌رفته با شعر کلاسیک فارسی هم‌دم بوده است. اوایل آشنایی‌اش با شعر در همان مکتب بوده، سپس در مدرسه و بعد از آن، از کتاب‌هایی که می‌خوانده. در همان ابتدا که باید انتخابی می‌کرده، ادبیات را در زمره علایقش می‌گذارد. مسلما در آن زمان هم شعر کلاسیک بیشتر مورد توجه بود؛ تا شعر نو. کاخی در این‌باره می‌گوید: در آن دوره شاعرانی بودند که به نیما خیلی نزدیک بودند و شعر آنها چندان مورد توجه نبود، چراکه در مقابل کهن‌سرایان گارد گرفته بودند. در همان زمان بود که متوجه شدم اگر بخواهیم به شعر نو نزدیک شویم، مانند یک درخت، باید به ریشه‌هایش توجه کرد و بررسی کرد که چرا شعر امروز ما، نو شده؟ آیا این فقط کاری است که عده‌ای از روی ذوق و سلیقه آمده‌اند انجام داده‌اند یا ضرورت تاریخی و ادبی ایجاب می‌کرد که چنین تحولی ایجاد شود. وی شاعرانی چون فریدون توللی، نادر نادرپور و تا حدودی فریدون مشیری را کسانی می‌داند که خیلی از موازین شعر کلاسیک را قبول داشتند، اما نگاه نوتری از کهنه‌سرایان سنتی داشتند. کاخی معتقد است: این عده مانند پلی بودند که او به همراه کسانی چون محمدرضا شفیعی کدکنی و اسماعیل خویی از آن عبور کردند و بعد از گذشتن از این مرحله، شاعران با توصیف و تعبیرهای جدید مواجه شدند. در همان دوره بود که تازه به دبیرستان وارد شده بود. با زبان عربی که آشنایی داشت، در این دوره هم با زبان فرانسه و انگلیسی آشنا می‌شود. او با استفاده زبان‌های خارجی می‌خواست که بفهمد و کتاب خواند و این کار را کرد و آن وقت بود که با مکاتب غربی و شعر اروپایی آشنا شد. در این دوره بود که با اخوان ثالث و شعرش آشنا می‌شود و با شاملو و شعرش. خودش می‌گوید: آشنایی با شاملو و اخوان در آن دوره ایجاب می‌کرد، فروغ را یک‌بار بیشتر ندیدم و یکی دو بار هم سپهری را. این چهار نفر از پیروان اولیه و مشهور نیما بودند. کسانی دیگر هم بودند که نزدیکی‌شان کمتر از این‌ها نبود، مثل هوشنگ ابتهاج (ه.ا. سایه)، ولی پرداختن او به غزل و کمتر توجه کردنش به شعر نو باعث شد که کم‌کم در قالب کلاسیک‌ها برود، یا سیاوش کسرایی چون بیشتر شعرهای سیاسی خوبی می‌گفت، به همان طرز فکر سیاسی کشیده شد. وی معتقد است که هر چند شاملو، اخوان ثالث و نیما نیز تفکر سیاسی داشتند، ولی بعد از کودتای ۲۸ مرداد از آن جریانات سیاسی سرخورده شدند. البته نه این‌که کاملا سیاسی نباشند، بلکه مخالف رژیم بودند و از طریق حزب توده به سیاست نگاه کردن را رها کرده بودند و این موضوع در شعرشان هم منعکس بود. این‌ها پی بردند که توده‌یی‌ها هم با خارجی‌ها سازش‌کاری دارند و چون آنها بیشتر تفکر ایرانی، وطنی و انسانی داشتند، از آن‌گونه ابتلائات و ارتباطات، خود را کنار کشیدند و در نتیجه شعرشان مستقل‌تر شد. کاخی پیش از آن‌که به عنوان یک شاعر شناخته شود، سال‌ها در خارج از ایران در سفارتخانه کار می‌کرد. ۲۲ سال از عمرش را به این کار گذرانده و بعد از اتمام ماموریتش علی‌رغم اصرار بر ابقای وی در سمت کاردار سفارت، به ایران بازمی‌گردد. در دوران جنگ هم مشاور عالی سیاسی بود، اما ترجیح داد دیگر بازنشسته شود و به کارهای فرهنگی که از اول ذوق آن‌را داشته، بپردازد. می‌گوید: اگر روزی کارهای اداری را قبول کردم، ضرورت ایجاب می‌کرد، ازجمله این‌که خیلی زود ازدواج کرده بودم و می‌خواستم استقلال مالی داشته باشم. اما می‌بیند کارهای نیمه‌کاره فراوانی دارد که باید یک روز آنها را تمام کند، به این دلیل تصمیم می‌گیرد دیگر بازنشته شود و به کارهای عقب‌مانده‌اش برسد. بعد از آزادی از کارهای اداری، به کارهای دانشگاهی پرداخت و در دانشگاه تهران تدریس کرد که هنوز هم ادامه دارد. بعد از مرگ اخوان ثالث، به درخواست خانواده‌اش و خواهش خود او که گویا از قبل به او گفته بود که می‌خواست منتخبی از شعرهایش دربیاورد، این کار را انجام داد. «اخوان در زمان شاه برای همیشه از کار معلمی کنار گذاشته شد و از انجام کارهای دولتی هم منع شد. او فقط یک شاعر بود و خارج از شاعری‌اش یک روستایی ساده؛ و اعتبار عمده‌اش در کار شاعری‌اش خلاصه می‌شد. دیدم که آثار پراکنده‌ای دارد و خانواده‌اش نیز به درآمدی نیاز داشتند، پس پسر اخوان را به کارهای مقدماتی انتشاراتی واداشتم. او هم انتشارات «زمستان» را راه‌انداخت، بعد از آن کتاب‌های مربوط به اخوان را به زمستان می‌دادم.» آن‌چه که کاخی درباره اخوان ثالث نوشته، شش کتاب است که بعضی از آنها به چندین و چند چاپ رسیده است، مثل «باغ بی‌برگی» که همه حقوق مربوط به خود را به خانواده اخوان ثالث بخشیده است و این‌گونه توانسته قدری به خانواده اخوان، که غیر از شاعری شغلی نداشت، کمک کند. وی با برشمردن نحله‌های شعری امروز می‌گوید: از جوانان شاعر امروز، یک‌دسته مایه‌های ادبی شاملو یعنی نثر کلاسیک را می‌شناسند، درنتیجه میزان واژگانی ذهنی دارند، ‌ضمن این‌که ماده اولیه شعر، زبان است و کسی که شعر می‌گوید، باید با زبان آشنا باشد. مقداری از شعر شاملو زبان آرکاییک و کلاسیک بوده که سنگین‌ و سنتی است. کسانی که جزو این گروه نیستند، در شعرگویی دچار شکست شدند و شعرشان به جایی نرسید، اما آن عده‌ای که به‌دنبال شاملو رفتند، هم بسیار کم هستند و هم این‌که کسی به مایه‌های شعر او نرسید. این شاعر درباره شاملو معتقد است: شاملو درختی را در شعر پارسی بارور کرد که یک سیب بیشتر نداشت و خود، آن سیب را برداشت. مثل شاملو شدن سخت است، زیرا او مقدمات آشنایی با شعر خارجی و همچنین زبان کلاسیک و نثر فاخر فارسی را با هم داشت و جهان‌بینی و قریحه و نبوغی هم که شاملو داشت، مزید بر علت ‌شد. وی ادامه می‌دهد: اول باید با چیزهایی که مربوط به شعر کلاسیک است آشنا شد و بعد قدم در آن گذاشت. اخوان، هم قریحه شاملو را داشت و هم شاعر ایرانی صادق اینجا و اکنون بود که درباره ایران، مردم ایران و علایق آنها و ریشه‌های فرهنگی صحبت می‌کرد، اما شاملو بیشتر شاعر خارج از مرز و جهانی بود، هرچند کسانی که از او تقلید می‌کنند و خود را جهانی می‌دانند، می‌خواهند از شیوه شاملو استفاده کنند، ولی قادر به این کار نیستند. اخوان کاخی در بخش دیگری به خبرنگار ایسنا می‌گوید: پست‌مدرنیسم در شعر در هیچ جای دنیا جا نیفتاده است، به نظرم بیشتر در نقاشی و تئاتر کاربرد دارد تا در شعر. وی نمونه‌هایی را که در شعر ایران به اسم پست‌مدرن وجود دارند، پست‌مدرن نمی‌داند: من پست مدرن را از نزدیک دیده‌ام، نه این‌که آن‌را از طریق ترجمه فهمیده باشم. چیزهایی که این‌جا می‌بینم، ادا و تقلیدی از پست‌مدرن است. اگر بخواهم صریح صحبت کنم و ترسم را کنار بگذارم من شعر اینها را شعر نمی‌دانم، چراکه این دسته خودشان برای خود شعر می‌گویند و برای خود نقد و نظری هم می‌دهند و غالبا به هزینه خود کتابهای‌شان را چاپ می‌کنند. او در عین حال تردیدی ندارد که شعر فارسی چیزهایی که اخوان، شاملو، سهراب، نیما، فروغ و … گفتند، نیست و چهان امروز در حال پیشرفت است و شیوه‌های دیگری همچنان که در گذشته آمده، در آینده هم خواهد آمد، ولی چیزی که اینک آمده، قطعا آن شعر نیست. کاخی درباره جهانی شدن شعر ایران می‌گوید: امروز پر فروش‌ترین کتاب شعر جهان همان ترجمه نصفه و نیمه غزلیات شمس است. به قول شفیعی کدکنی این سعادتی خداوندی بود که این مرد برای ابدی کردن زبان فارسی به زبان فارسی شعر گفته، یعنی تا زبان هست و شعر هست، زبان فارسی و شعر و غزل مولانا وجود دارد. شعر امروز جهان با موسیقی اجرا می‌شود و این باعث جهانی شدن آن شده است. شعر کلاسیک ما هم دارای ریتم و موسیقی بود، ولی شعر امروز‌مان با موسیقی همراه نیست، ضمن این‌که امروز دیگر مثل گذشته شعر گفته نمی‌شود و هنرهای دیگر مانند موسیقی، تئاتر و سینما بیشتر معمول شده و به شعر کمتر توجه می‌شود. وی درباره این موضوع که چرا شعر نزد ایرانیان، هنر اول است، توضیح می‌دهد: ما شاعران بزرگی را به جهان معرفی کرده‌ایم. به این دلیل که به علت وضع جغرافیایی و اجتماعی که داشتیم، زیاد در بخش هنرهای سالنی مثل موسیقی، رقص یا تئاتر پیشرفتی نکرده‌ایم و اگر چیزی هست مربوط به سا‌ل‌های اخیر است. ضمن این‌که ما در قصه‌نویسی در سالهای اخیر پیشرفت بیشتری داشته‌ایم. اگر اروپایی‌ها به آن بخش از شعر ما که کلاسیک است، توجه بیشتری دارند تا شعرهای معاصر، به این دلیل است که اول از شعر کلاسیک ما قرنها گذشته‌. از شعر امروز ما هم باید قرنها بگذرد؛ اگر چیزی ماندنی باشد، می‌ماند. ضمن این‌که شعر مدرن امروز ما پیرنگی از شعر اروپایی دارد، اروپایی‌ها هم که خود اصل آن شعر را دارند، پس آن علاقه‌ای را که به شعر حافظ و مولانا دارند به شعر مدرن ما ندارند؛ شعر کلاسیک ما برای آنها تازگی دارد، همان‌طور که شعر مالارمه، آراگون، الیوت و ازراپاند برای ما تازگی دارد. کاخی در عین حال معتقد است: کار ارزشمند هرگز روی زمین نمی‌ماند. مرزهای فرهنگ مثل مرزهای جغرافیایی نیست؛ فرهنگ مرزها را می‌شکند و نمی‌توان سدی در مقابل آن ایجاد کرد. اگر کاری از ما برجسته باشد، قطعا جهانی خواهد شد. کاخی که سالها کار تدریس در دانشگاه تهران را به عهده داشته، درباره راه نیافتن ادبیات معاصر به دانشگا‌ه‌ها می‌گوید: من از این بابت بسیار متاسفم و تاسفم را بارها هم گفته‌ام. خیلی از دوستانم که طرفدار و دلبسته سبک کلاسیک بوده‌اند، مرا مورد انتقاد قرار داده‌اند که تو که شعر کلاسیک فارسی و ابهت آن‌را می‌شناسی؛ چرا از شعر مدرن تعریف می‌کنی؟ در حالی‌که خودشان که این همه از شعر مدرن انتقاد می‌کنند، شعرهایی از این دست را نخوانده‌اند و معلوم نیست بر چه اساسی قضاوت می‌کنند. من اگر از شعر مدرن طرفداری می‌کنم، لااقل شعر کلاسیک را کامل خوانده‌ام. بعضی از کسانی که با ادبیات معاصر مخالفت می‌کنند و با آن دشمنی دارند، دلیل علمی نمی‌آورند و تحلیلی هم نمی‌آورند تا بفهمیم که اشکال آن چیست. این مدرس دانشگاه می‌گوید: عده‌ای هم هستند مانند شفیعی کدکنی که شعر معاصر و کلاسیک را می‌شناسند و صحبت می‌کنند. اگر کتابشان را هم چاپ نمی‌کنند، مهم نیست؛ جاهای دیگر آن‌قدر در تیراژهای بالا چاپ می‌کنند که دانشجویان هم آن را می‌خوانند. وی ادامه می دهد: عده‌ای مرتجع و متحجر در دانشگاه‌های ما هستند که این موضوع را گزک قرار داده‌اند که کسانی که شعر مدرن می‌گویند ادبیات کلاسیک را نمی‌شناسند و بی‌سوادند. باید گفت که اگر این عده بی‌سوادند، بی‌سوادی چیز مهمی نیست؛ با خواندن رفع می‌شود، ولی تحجر با خواندن هم حل نمی‌شود و می‌ماند، چرا که مرض است و به معالجه نیاز دارد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *