ایرناپلاس بررسی می‌کند تبعیض حقوقی در رسیدگی به تهمت‌ و افتراها علیه شخصیت‌های نظام:پرسشی که هرگز پاسخ داده نمی‌شود اینکه چرا امثال کریمی قدوسی، حسن عباسی، رائفی‌پور، نبویان و سعید قاسمی گرفته تا برخی در شبکه‌های اجتماعی براحتی و با نام مشخص، هر اتهامی را به هر کسی که بخواهند می‌زنند، اما نه تنها مواخذه نمی‌شوند، بلکه عرصه برای میدان‌داری آنها بیشتر نیز می‌شود

تبعیض حقوقی در رسیدگی به تهمت‌ و افتراها علیه شخصیت‌های نظام

تهران- ایرناپلاس- دروغگویی، توهین و بستن اتهام‌های تند و بی‌اساس به مسئولان عالی رتبه، راه را بر جریان عقلانیت در جامعه بسته است. تا کی باید تبعیض در رسیدگی‌های حقوقی و مصونیت عده‌ای که هر آنچه به مخلیه‌شان می‌رسد بر زبان جاری می‌کنند، ادامه یابد؟

به گزارش ایرناپلاس، موضوعی که در سال‌های اخیر به ندرت به آن پرداخته‌شده، اتهام‌زنی، افتراها و هجمه‌های خیراخلاقی برخی از افراد و شخصیت‌ها علیه دولتمردان و مسئولان عالی‌رتبه کشور است.

پرسشی که هرگز پاسخ داده نمی‌شود اینکه چرا امثال کریمی قدوسی، حسن عباسی، رائفی‌پور، نبویان و سعید قاسمی گرفته تا برخی در شبکه‌های اجتماعی براحتی و با نام مشخص، هر اتهامی را به هر کسی که بخواهند می‌زنند، اما نه تنها مواخذه نمی‌شوند، بلکه عرصه برای میدان‌داری آنها بیشتر نیز می‌شود.

اگر برخی از این سخنان را رقبای سیاسی آنها می‌گفتند قوه قضائیه و نیروهای امنیتی چه برخوردی با آنها داشتند؟ جریمه این دروغگویی‌های پرهزینه سیاسیون چه باید باشد و چگونه باید با آنها برخورد شود؟

اگر بخواهیم برای فضای اجتماعی و سیاسی کشور یک ویژگی منحصر به فرد تعریف کنیم که در دیگر جوامع کمتر دیده می‌شود، باید بر دروغ‌گویی‌ها و اتهام‌زنی‌های ده‌ها و بلکه صدها صاحب‌سخن انگشت بگذاریم.

دروغ‌هایی که هیچ مبنا و منطقی ندارد. حرف‌های بی‌معنا، بیان گزاره‌های پوچ، اظهاراتی که مستوجب جرم و مجازات است، یا القای کلماتی که معنای دیگری را به ذهن متبادر می‌کند و حتی برخی پا را فراتر گذاشته و انتظار برای زندان انداختن مسئولان کنونی را مطرح می‌کنند.

بدتر از همه، لحن خارج از عرف و ضوابط دیپلماتیک در امور بین المللی است که موجب زیان‌های فراوان و غالب آن توهین و تحقیر است.

برای مثال، کسانی بدون هیچ واهمه به وزیر امور خارجه تهمت جاسوسی می‌زنند و کسی کاری به کارشان ندارد. یکی از این مسئولان در واکنش به این نوع اتهام‌زنی‌ها علیه دولتمردان گفته: «متاسفانه ابزار تبلیغ و حاشیه امن در اختیار دوستان است. طرف به آسانی می‌گوید ظریف جاسوس است و در مدرسه جاسوسی تربیت شده؛ هیچ اتفاقی هم برایش نمی‌افتد. می‌گویند پدربزرگ ظریف عامل بهایی‌ها و عامل گلوبالیست‌ها بوده اما مسجد اعظم قم و مسجد هامبورگ با پول ایشان ساخته شد. می‌گویند پدر فلانی ساواکی است، آن هم فردی که به گاوصندوق علما معروف بوده.» اما این حرف‌های نسجیده مقامات و مسئولان چه آسیبی به دنبال دارد؟

اظهاراتی که مستوجب جرم و مجازات است

عباس عبدی تحلیل‌گر مسائل سیاسی و اجتماعی به ایرناپلاس می‌گوید: شلختگی گفتاری ناشی از شلختگی فکری و نداشتن سازمان فکری منسجم است که در نهایت به شلختگی رفتاری و عملی نیز منجر می‌شود.

نکته جالب اینکه هر کس در گفتار بی‌منطق‌تر و شلخته‌تر باشد، از جانب دیگران بیش‌تر تقلید می‌شود! مثل کودکانی که اگر صدها کلمه و حرف خوب و متین بشنوند، یکی را یاد نمی‌گیرند، ولی خدا نکند از دهان یک نفر فحش بشنوند همیشه آن را تکرار می‌کنند!!

عبدی اضافه می‌کند: شلختگی گفتاری محصول نوعی انحراف در سیاست است که البته خود نیز به نوعی این انحراف را تقویت می‌کند. این پدیده ریشه در عوامل گوناگونی دارد. بی‌ریشه بودن یا وجود و فرهنگ لمپن سیاسی یکی از علل رشد این نوع گفتار است. فقدان پاسخگویی در جامعه، مسئولان را مصون از نظارت می‌کند و این به بیان اظهارات غیرمسئولانه آنان کمک می‌کند، زیرا متوجه ایراد اظهارات خود نمی‌شوند. در واقع در غیاب رسانه‌های مستقل، این ادبیات رشد می‌کند.

به گفته وی، علت دیگر، فقدان مرزبندی‌های تخصصی و حرفه‌ای است. همه درباره همه مسایل و با هر سطحی از اطلاعات حرف می‌زنند، و هیچ کس هم نیست که از آنان حساب بکشد که تو به دلیل جایگاه رسمی، چرا وارد عرصه‌ای شده‌ای که ربطی به جایگاه رسمی تو ندارد؟ تبعیض در رسیدگی‌های حقوقی و مصونیت عده‌ای موجب می‌شود که این وضع ادامه یابد و تشدید شود.

فقدان آموزش و قدرت تخیل

عبدی می‌افزاید: این روزها دیدم که آقای ظریف که وزیر امور خارجه کشور است و وزیری فراجناحی نیز باید تلقی شود لب به اعتراض گشوده.

هنگامی که ظریف تا این حد تحت فشار تبعیض آشکار حقوقی و سیاسی باشد، دیگران جای خود دارند. روشن است که چنین گویندگانی تحت تأثیر فضای تبعیض‌آمیز، تربیت و اخلاق درستی پیدا نمی‌کنند.

این تحلیل‌گر می‌گوید: از این عوامل گذشته، شاید یک عامل مهم دیگر، فقدان آموزش و قدرت تخیل است، در واقع آنان کمتر نیاز پیدا کرده‌اند یا یاد گرفته‌اند که در هر کاری یا سخنی که می‌خواهند انجام دهند یا بگویند، خود را به جای مخاطب قرار دهند و تخیل خود را فعال کنند که در صورت جابه‌جا شدن با او از عمل یا گفتار مشابه خود چه برداشتی خواهند داشت؟

این مهم است که ما هر سخنی می‌خواهیم بگوییم خود را جای مخاطب قرار دهیم که او چه برداشت و احساسی خواهد داشت؟ این یعنی قدرت تخیل داشتن. هزینه‌هایی که جامعه و مردم ایران از گفتار شلخته بسیاری از مسئولین پرداخت می‌کنند، بسیار سنگین است.

برگزاری کارگاه‌های آموزشی، نقد و بررسی گفتارهای شلخته روزانه

عبدی می‌گوید: اما راه‌حل چیست؟ معتقدم راه‌حل اصلی، برطرف کردن عوامل یادشده است. اضافه بر آن، آموزش نظری و عملی مهم است. برای آموزش نظری باید کلاس گذاشت و کتاب معرفی کرد. باید کارگاه‌های آموزشی نقد و بررسی گفتارهای شلخته روزانه را برگزار کرد.

کسی نمی‌تواند کلمه یا مفهومی را که در یک گفت‌وگوی دو نفری یا جمع محدود دوستانه به کار می‌برد، عیناً در فضای عمومی و جلوی رسانه تکرار کند. باید آموزش داد که چگونه از قدرت تخیل خود استفاده کنند.

وی معتقد است: آموزش عملی در حقیقت از طریق فعالیت‌های حزبی و مشارکت در نهادهای خارج از دولت رخ می‌دهد. تا هنگامی که چنین نهادهایی به طور جدی شکل نگیرند این ویژگی منفی حل نخواهد شد. البته اصلاحات ساختاری نیز شرط لازم است.

شفافیت و پاسخگویی، رفع تبعیضات سیاسی و حقوقی، ارتقای شغلی برحسب صلاحیت و تمایز میان حوزه‌های گوناگون حرفه‌ای و تقویت نظارت رسانه‌ای آزاد، شروط لازم برای محو شلختگی گفتاری است. حتماً خواهید گفت که با این توضیحات نباید منتظر حل این مساله باشیم، شاید. اما باید امیدوار بود

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *