سید حسین نصر: گرایش به معنویت در عصر جدید رشد چشمگیری داشته است‌

 

 

همایش ملی «بررسی آرا و آثار تیتوس بورکهارت» به همت مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران روز گذشته به صورت برخط و با حضور استادان برجسته داخل و خارج کشور برگزار شد.‌

به گزارش ایلنا، «محمود یوسف‌ثانی» معاون مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در نطق افتتاحیه این همایش، گفت: رشته‌ای که بورکهارت در تمامی حیات علمی و فرهنگی خود دنبال می‌کرد، اغراض و اهداف اولیه تأسیس مؤسسه حکمت و فلسفه را دربرمی‌گیرد و انجمن فلسفه هم با همین توجه تأسیس شد. بورکهارت یکی از نمایندگان بزرگ و مهم جریان معنوی و گرایش به معنویت در عصر جدید و به‌ویژه در دنیای متمدن و صنعتی امروزی است. رشته فکری که بورکهارت تعقیب می‌کرد، نمایندگان و صاحبنظران بزرگ دیگری هم در جهان مغرب زمین و کشورهای اسلامی داشته‌اند اما در نوع فعالیت‌ها و آثار او خصوصیاتی هست که او را از سایر همراهان و همفکرانش متمایز می‌کند. توجه خاصی که او به تعقیب نگاه معنوی در ساحت‌های هنر و علم کهن دارد و تعقلی که او در این معانی کرده به نظر می‌آید در آثار دیگر صاحبنظران این مکتب و این نگاه کمتر وجود داشته باشد .‌

وی ادامه داد: اطلاعات عمیق و گسترده بورکهارت درباره هنر به ویژه هنر مقدس، چیزی نیست که بر خوانندگان آثارش مخفی باشد. اما در همه این فعالیت‌های علمی چه در حوزه جهان‌شناسی و چه هنر و ماوراءالطبیعه، رشته اصلی تعقیب نگاه معنوی را از دست نمی‌دهد و پیوسته در پی آن کار خود را به سامان می‌رساند .‌

حمیدرضا فرزان‌یار، عضو هیأت علمی دانشگاه سوره نیز اظهار کرد: بورکهارت اگرچه به هنر ایرانی بسیار علاقه‌مند بود و بخش قابل توجهی از آثار او در هنر اسلام به ایران اختصاص دارد، به ویژه در کتاب شاهکار «هنر اسلام، زبان و معنی»، اما او هرگز نتوانست به ایران سفر کند. با این‌حال بورکهارت از طریق آثارش وارد ایران شد.‌

وی با اشاره به اینکه «بورکهارت به گروهی از متفکران تعلق دارد که اصحاب حکمت و دین خالده شناخته می‌شوند و آثارش در همه موضوعات نگاهی به مابعدالطبیعه دارد»، افزود: اصحاب حکمت خالده همه درباره هنر و هنر سنتی و قدسی و حتی صنایع دستی آثاری دارند، اما در این میان بخش عمده آثار درباره هنر و به‌ویژه هنر اسلامی، به بورکهارت تعلق دارد. در واقع نیمی از آثار او درباره هنر است و از این بخش هم نیمی و شاید کمی بیشتر به هنر اسلامی تعلق دارد.‌

سیدحسین نصر، فیلسوف و استاد دانشگاه، سخنران بعدی این همایش بود که در ابتدا به آشنایی خود با بورکهارت اشاره کرد و گفت: خیلی خوشحالم که اینجا می‌توانم درباره شخصیت عزیزی که به او بسیار نزدیک بودم، صحبت کنم.‌

وی درباره آثار و افکار بورکهارت، توضیح داد: در طول عمر خود با بزرگان زیادی در غرب و شرق ملاقات کردم که برجسته‌ترین آنها ابراهیم بورکهارت بود. در سال ۱۹۵۷با ایشان آشنا شدم و تماسی نزدیک با او داشتم و این ارتباط و مکاتبه تا قبل از وفاتش ادامه داشت. هرچند که متأسفانه بعد از تبعیدم و حضورم در امریکا دیگر نتوانستم ایشان را ببینم و او چند سال بعد از انقلاب اسلامی فوت کرد.‌

نصر تأکید کرد: بورکهارت هم استادی بی‌نظیر در هنر بود و هم در فلسفه و ادیان آثار برجسته‌ای از خود بر جای گذاشت. اما حیات او؛ از همان جوانی احساسی در مرحوم ابراهیم بورکهارت ایجاد شد که بر اثر آن به مراکش رفت و مدت مدیدی آنجا زندگی کرد و با استادان سنتی در مدرسه و حوزه‌های معنوی و صوفیانه آشنا شد؛ تا اینکه در دهه ۳۰به اروپا و خانه‌ای کوچک و زیبا که در لوزان داشت، برگشت.‌

این فیلسوف و استاد دانشگاه تصریح کرد: مرحوم بورکهارت کم‌کم به خاطر تخصصی که در هنر و فرهنگ آفریقای شمالی داشت، مورد توجه یونسکو قرار گرفت و برای همین سفرهای متعددی به مراکش کرد. او امور زندگی‌اش را از ریاست بر یک مرکز انتشاراتی می‌گذراند و کتاب‌های مهمی از دیگران و خودش را در جنبه سنتی هنر و رشته‌های مربوطه به چاپ رسانید. البته زبان مادری‌اش آلمانی بود و خانواده‌اش از معروف‌ترین خانواده‌های آلمانی‌زبان سوئیس بودند. با این‌حال او کوته‌بین نبود و هرچه می‌توانست از وجود خودش ایثار می‌کرد.‌

نصر با اشاره به سفری که همراه بورکهارت در سال ۱۹۶۶در صدمین سال راه‌اندازی دانشگاه بیروت و جشنی که برای آن برگزار شده بود به بیروت داشت، گفت: در آن سفر با هم سر مزار ابن عربی حاضر شدیم که ایشان از آنجا به بیت‌المقدس رفت و باهم خداحافظی کردیم. بعد هم ایشان را به ایران دعوت کردم تا کتابی درباره اصفهان بنویسد؛ چون قبل از آن، او ویراستار کتابی با عنوان «شرق‌های روح» بود اما متأسفانه فرصتی فراهم نشد که به ایران بیاید؛ با اینکه علاقه زیادی به فرهنگ و هنر ایران داشت.‌‌وی ادامه داد: بورکهارت در جوانی، آشنایی دست اولی با اسلام پیدا کرد. مراکش با اینکه در آن سال‌ها مستعمره فرانسه بود، اما هنوز هنر اسلامی در آن زنده بود و بورکهارت مطالبی را به‌طور مستقیم آنجا فراگرفت و اولین کتابش هم «مغرب» نام داشت. اما اولین اثر خیلی مهمش، ترجمه کتابی از ابن عربی بود که با عنوان «حکمت پیامبران» سال ۱۹۵۵در فرانسه چاپ شد.‌

این فیلسوف و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه آثار بورکهارت را به چند دسته از جمله آثار و مقالاتی درباره فرهنگ و هنر اسلامی می‌توان تقسیم کرد، گفت: علاوه بر چیرگی بر متافیزیک،‌ با جهان‌شناسی هم آشنایی داشت و کتاب‌های مهم دیگری هم در زمینه انسان‌شناسی و فرهنگ اسلامی کشورها و مناطق مختلف نوشت. شاهکار این آثار هم کتابی درباره هنر و جهان‌شناسی اسلامی بود به عنوان «هنر در اسلام». با اینکه ده‌ها کتاب درباره اسلام درآمده‌اند، اما اثر بورکهارت یک شاهکار است و خوشحالم که به زبان فارسی ترجمه شده است. ایشان یک مقاله خیلی خوب هم درباره بازی شطرنج و اصطلاحات و تمثیلاتش دارد که نشان‌دهنده چند جانبه بودن تفکر و توجه ایشان به مطالب مختلف است.‌

نصر درباره اندیشه بورکهارت توضیح داد: خداوند انگار چشم دیگری هم به او داده بود که هر صورتی را در هنر تماشا می‌کرد، نیت پشت آن را هم می‌دید که از کجا برخاسته و آن نیت از کجای روح سازنده اثر هنری آمده است. در واقع معنی‌اش را می‌خواند. نه تنها در هنر مدرن که در هنر سنتی هم اینطور بود؛ آشنایی عمیقی با هنر و فرهنگ سنتی خود غرب داشت و کتابی هم درباره شهری نزدیک پاریس نوشت که یکی از زیباترین کلیساهای گوتیگ اروپا را دارد و کتاب بی‌نظیری از نظر تحلیل علومی است که در پسِ معماری سنتی وجود دارند و جهان‌شناسی‌ای که بر مبنای آن می‌توان یک بنای عظیم ساخت و درس‌های زیادی می‌تواند برای ایرانی‌هایی داشته باشد که در پی حفظ معماری سنتی ایران هستند.‌

بخش دوم این برنامه با سخنرانی غلامرضا اعوانی، استاد سابق گروه فلسفه‌ دانشگاه شهید بهشتی درباره جهان‌شناسی سنتی بورکهارت آغاز شد.‌

اعوانی با اشاره به اینکه دیدگاه بورکهارت، بر ارزش‌های جهان‌شناسی قدیم و نقد علم جدید است که جهان‌شناسی ندارد، گفت: بورکهارت، حکیم و عارفی گرانقدر بود که کتاب‌هایی در تمامی ابعاد سنت و حقیقت از جمله ادیان، مابعدالطبیعه، هنرهای سنتی و… نوشته و شاید بتوان گفت شاخص‌ترین شخص جهان اسلام است که درباره هنر اسلامی کتابی نوشته است. ‌

این استاد فلسفه ادامه داد: او مقالات زیادی درباره جهان‌شناسی دارد؛ زیرا در ادیان مختلف و هنرهای سنتی بی‌نظیر است. علمی که به سنت‌ها و ادیان مختلف داشته، باعث شده به جهان‌بینی آنها واقف باشد و در جهان‌شناسی تطبیقی مباحث او بسیار عالی هستند.‌

اعوانی یادآور شد: بورکهارت عارف‌ تراز اولی بود و کتاب‌هایی درباره عرفان اسلامی دارد؛ او اولین کسی است که فصوص‌الحکم ابن عربی و انسان کامل را به زبان فرانسه ترجمه کرده است و مقالاتی درباره جهان‌شناسی سنتی و علم جدید دارد. در بعضی از کتاب‌هایش بخش‌هایی را به جهان‌شناسی اسلامی و ارتباطش با دانته اختصاص داد؛ چون معتقد بود دانته تحت تأثیر ابن عربی و جهان‌شناسی اسلامی به‌ویژه ابن سینا بوده.است‌

او با اشاره به اینکه «بورکهارت در کتاب مقدمه‌ای بر جهان‌شناسی بحث می‌کند که در قرون وسطی هنرهای هفتگانه وجود داشته‌اند که مقدمه‌ای بر جهان‌شناسی هستند»، اظهار کرد: عرفای ما می‌گویند انسان، عالم کبیر است چون مجموعه کل عالم در وجود او هست. اما این تقابل بین جهان کبیر و صغیر در جهان‌شناسی امروز اصلا وجود ندارد. برای همین بورکهارت می‌گوید هنرها و علوم هفتگانه یونانی‌ها، انسان را تربیت می‌کردند تا جهان‌شناسی را با این علوم بهتر درک کند.‌

این استاد فلسفه در ادامه به بررسی جزئیات دیگری از آرا و اندیشه‌های بورکهارت درباره جهان‌شناسی سنتی و علم جدید پرداخت و گفت: عالم به عنوان یک کلیت و وحدت، مسائل دیگری دارد که در علم جدید مطرح نمی‌شوند؛ درحالی‌که جهان‌شناسی بر معنای وحدت و کثرت، علت و معلول، خالق و مخلوق نگاه دارد و جهان را می‌توان از دیدگاه‌های مختلف بررسی کرد. ‌

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *