پرویز کردوانی یکی از چهره های ماندگاری بود که در هر جا که فرصت یافت، فریاد زد، نقد کرد و برای نجات محیط زیست راهکار داد. کردوانی در ۱۳۱۰ خورشیدی در گرمسار دیده به جهان گشود. وی در یک خانواده مرفه رشد یافت، پدرش حسینعلی بلوکباشی از ملاک های منطقه بود. وی در گفت وگویی گفته بود، من از هفت سالگی در کارها به پدرم کمک میکردم. برای زهکشی در کویر، پدرم تعدادی کارگر استخدام کرده بود که تهیه فهرست و مشخصات این کارگرها به عهده من بود. آن زمان خرمن را باد میدادند و من به عنوان مباشر ارباب سر خرمن میرفتم و به این ترتیب در انجام کارها به پدرم کمک میکردم.
تحصیلات
کردوانی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در این شهر گذراند و پس از اخذ مدرک دیپلم از مدرسه رازی (فرانسوی) در تهران برای ادامه تحصیل در رشته عمران کویر به آلمان رفت و در ۱۳۴۵خورشیدی موفق به اخذ مدرک دکتری شد. کردوانی پس از بازگشت از آلمان در دانشکده کشاورزی ارومیه به فعالیت پرداخت. او سپس به دانشگاه تهران رفت و از ۱۳۴۸ خورشیدی در این دانشگاه مشغول تدریس شد. وی به دلیل خلق آثار بی بدیل استاد نمونه دانشگاه تهران شد و جایزه مهرگان علم را به خاطر تالیف بهترین کتاب سال در زمینه محیط زیست را کسب کرد.
کردوانی با فریده گلبو نویسنده ازدواج کرده و صاحب ۲ فرزند شد. دختر آنها دکتر هاله کردوانی در رشته رادیولوژی تحصیل کرده است و در پاریس زندگی میکند. پسرشان نیز در رشته مهندسی مکانیک درس خوانده و در بخش خصوصی فعالیت می کند. فریده گلبو کتابهای لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، هفت پیکر و ویس و رامین را از شعر به نثر درآورده است. عباس کیارستمی براساس کتاب خسرو و شیرین او فیلمنامهای نوشته است. دیگر کتابهای فریده گلبو همه رمان است.
فعالیت اجرایی و پژوهشی
کردوانی مدیریت کل دفتر مطالعات آموزشی دانشگاه تهران را در میان سال های ۱۳۴۸تا ۱۳۵۴ خورشیدی برعهده داشت و بنیانگذار و رییس مرکز تحقیقات مناطق کویری و بیابانی ایران (۱۳۵۴ تا ۱۳۵۸) بود. عضویت در بنیاد مطالعات آسیای شبکه آب خاورمیانه، عضو هیات امنای صلح سبز، رییس کمیته بیابانزدایی انجمن متخصصان محیط زیست ایران را در کارنامه خود دارد، همچنین وی بیش از ۲۰ کتاب دانشگاهی و دهها مقاله علمی به زبان های فارسی، انگلیسی و آلمانی دارد. از دیگر افتخارات وی این بود که در پنجمین همایش چهرههای ماندگار (سال ۱۳۸۴) به عنوان چهرهٔ ماندگار در زمینه جغرافیا معرفی شدهاست. کردوانی بیشتر عمر خود را صرف نگارش و تحقیق در عرصه علم جغرافیا کرد از جمله آثاری که از وی برجای مانده است، می توان به کویر (نمکزار) بزرگ مرکزی ایران و مناطق همجوار آن، جغرافیای خاکها، حفاظت خاک، اکوسیستمهای طبیعی، اکوسیستمهای آبی، آبهای شور، آبهای سطحی و زیرزمینی، ژئوهیدرولوژی، مراتع ایران، مناطق خشک: ویژگیهای اقلیمی، علل خشکی، مسایل آب و غیره، خشکسالی و راههای مقابله با آن در ایران و دانشنامهای تاریخی و ادبی در حوزه جغرافیای شهری و ریشههای تاریخی شهرها اشاره کرد. کردوانی معتقد است باید از منابع انرژی به منزله میراث طبیعی ایران حفاظت کرد: «میراث طبیعی به جای مانده در ایران به لحاظ انرژیهای تجدید شونده، شامل نور خورشید، باد و خاک بسیار غنی است. وجود بیابان لوت و انرژی گرمایی نهفته در آن، مزیت بزرگی برای ایران محسوب میشود.
طرحهای پیشنهادی کردوانی
کردوانی برای حل برخی از مسایل جغرافیایی کشور طرحهای بسیاری ارایه داد، برای نمونه برای مساله گرد و غبار در ایران و تثبیت خاک بیابانها، پاشیدن ریگ را به جای مالچ پیشنهاد میکند. وی بر این باور بود که مشکل مالچ آن است که بو دارد، زمین را سیاه میکند، ضریب حرارتی را بالا میبرد و تمام منطقه را گرمتر میکند، حتی گیاهان را ممکن است بکشد و موجودات زنده را از بین ببرد. وقتی مالچ پاشیده شد، نمیتوان روی آن رفتوآمد کرد. هزینه مالچ بالا است و به تکنولوژی پیشرفته نیاز دارد. تازه بر فرض که مالچ پاشیدیم، پنج سال بعد اثری از آن نیست. پیشنهاد من آن است که باید از طبیعت درس بگیریم. از یزد تا بافق و از نایین تا انارک، دشتهایی هست که ریگی است و شدیدترین باد و باران نمیتواند در آن فرسایشی ایجاد کند. این بیابانها را طبیعت با پاشیدن ریگ تثبیت کردهاست.
از مزایای ریگ آن است که ارزان به دست میآید و در همه جا هست. باید در بیابانهایی که خاک آنها در حال کنده شدن و فرسایش است، ریگ بریزیم. میتوان سالی صد تا دویست هکتار را ریگپاشی کرد و در این صورت خاک تثبیت میشود. هشت تا ده سانت ریگ میریزیم و میتوان روی آن رفتوآمد هم کرد، چه انسان چه ماشین میتوانند روی آن حرکت کنند و اصلاً بهتر است، روی آن غلتک هم برود. این کار یک بار برای همیشه انجام میشود. حتی میتوان آنجا درختکاری هم کرد و نیمکت هم گذاشت و برای گردهماییهای بزرگ از آنها استفاده کرد. پاشیدن ریگ هم بسیار آسان است.
این چهره ماندگار جغرافیا دربارهٔ خشک شدن این دریاچه میگوید «همین که میگویند اگر این دریاچه خشک بشود، علاوه بر کشاورزی، روستاها و شهرها هم از بین میروند؛ یا این که از بس کشاورزی را توسعه دادهاند، دریاچه خشک شدهاست، غلط است. گویا که آب از دریاچه برداشتهاند و زراعت را گسترش دادهاند.» وی از مخالفان احیای دریاچه ارومیه بود و اعتقاد داشت که دریاچه ارومیه بیمار است و مداوا نمیشود، بایستی از آن دل کند و به جایش پارک انرژی، گیاهی، حیوانی درست کنیم. وی وجود چاههای بسیار زیاد در پیرامون دریاچه را یکی از علل کم شدن آب دریاچه برمیشمرد. وی بر این عقیده بود که در اطراف دریاچه ارومیه فقط ۴ هزار چاه باید وجود داشته باشد نه ۲۴ هزار. از دیگر ادعاهای وی این بود که بیابان لوت شهداد ایران گرمترین نقطه کره زمین است. او عقیده داشت به هیچ وجه هیچ کشوری با هر قدرتی که باشد نمیتواند تغییر در آب و هوای کشورها ایجاد کند. بر طبق نظر وی تنها دورانهای طبیعی مانند عصر یخبندان میتوانند تغییرات آب و هوایی ایجاد کنند. وی با رد تئوری توطئه هارپ امکان تغییر آب و هوای کره زمین توسط انسان را رد میکرد.
خاموشی:
این چهره ارزشمند علمی سرانجام در ۲۷ مرداد ۱۴۰۰ خورشیدی به دلیل سرطان مغز استخوان دیده از جهان فروبست. مجسمه ایشان در زادگاهش گرمسار و تفرجگاهی به نام پارک پروفسورپرویز کردوانی در جاده گرمسار، تجلیلی به پاس یک عمر تلاش بی دریغ پدر علم کویر شناسی ایران است.