سکوت رییسی، چرا؟ محمد مهاجری :حتما آقای رییسی آن اندازه هوشمند هست که بداند افرادی که به مرجع تقلید رحم نمیکنند نسبت به او که شاگرد شاگرد افرادی چون آیتالله صافی محسوب میشود، بسیار بیادبانهتر رفتار خواهند کرد
صرفنظر از اینکه مقاله یک رسانه افراطی درباره حضرت آیتالله صافیگلپایگانی را توهین و هتکحرمت بدانیم یا آن را به اسائه ادب تنزل دهیم، واکنشها به آن قابلمطالعه است. ابتدا سکوتی شگفتانگیز حاکم شد و حتی نهادهای رسمی روحانیت نیز برانگیختگی نداشتند. به علاوه سایت مذکور نخستینباری نبود که وارد توهین میشد. پیش از این نیز برخوردهای مشابهی با چهرههای مختلف مذهبی سیاسی صورت گرفته بود که با تسامح مراجع قضایی و مذهبی به فراموشی سپرده شده بود. اینبار اما پای یک مرجع تقلید، آنهم فردی که در طول انقلاب، بیشترین همراهی را با نظام داشته در میان بود. آیتالله صافیگلپایگانی، دبیر و عضو اسبق شورای نگهبان و اتفاقا از فقهایی است که از زمان آغاز مرجعیت، در کمتر رخداد سیاسی ملی و بینالمللی سکوت کردهاند و چون در چارچوب منافع نظام سخن گفتهاند، همیشه محترم داشته شدهاند. حملات یک رسانه تندرو به ساحت ایشان، طبیعتا بعد رسانهای پیدا کرد و به مقتضای جایگاه مرجعیت، ضریب گرفت و در محافل سیاسی، مذهبی بازتاب زیادی پیدا کرد. بیان آیتالله درباره قهر بودن با دنیا یک اختلاف گفتمانی صریح با اکثریت مجلس یازدهم و جناح اصولگرا (بخشی که معمولا تابع نظرات مرحوم آیتالله مصباحیزدی است) داشت. جناح تندرو که در طول سالهای برجام همواره خود را برای توهین به شرکای سیاست خارجی مبسوطالید میدانست احساس کرد از جانب یک مرجع تقلید معتدل مورد کنایه قرار گرفته و باید به آن بتازد. اینکه اقدام سایت افراطی با هماهنگی برخی محافل سیاسی صورت گرفته یا یک کار خودخواهانه بوده اهمیتی ندارد. مهم این است که جناح یادشده لازم دید اثبات کند که در صحنه است و هیچ دیدگاه همراه برجام را نمیپذیرد. با همین تحلیل به میدان آمد و شد آنچه شد. در این میان بخشی از جریان اصولگرای تندرو که نمیتوانست و نمیخواست برچسب اهانت به مرجعیت را بپذیرد، به جای همراه شدن با حملهکنندگان به آیتالله صافی، به زعم خودش زمین را عوض کرد و به اصلاحطلبان پرید. حرف اصلی این افراد آن بود که دفاع از مرجعیت با مواضع اصلاحطلبان جور درنمیآید زیرا در مقاطع متفاوت، این جناح منتقد شخصیتهای روحانی بوده است. مثالی را هم که مطرح کرد آیتالله مصباح بود.
بر فرض که وقوع چنین اتفاقی را بپذیریم، آیا حمله به آیتالله صافی مجاز و قابلتوجیه میشود؟ و آیا مرحوم مصباح همتراز مراجع است؟ این پرسشی است که مدافعان سایت افراطی نمیتوانند به آن پاسخ دهند. و اگر هم برایش جوابی پیدا کنند، در باتلاق سوالهای بعدی گرفتار خواهند آمد.
نکته آخر در این زمینه که شگفتانگیز مینماید برخورد رییسجمهور است. درحالیکه مسوولان بلندپایه کشور قولا یا عملا مخالفت خود را با این اسائه ادب اعلام کردهاند جناب آقای رییسی لام تا کام چیزی نگفته است.
آنچه شائبهبرانگیز مینماید انتساب مدیریت سایت افراطی به یکی از بستگان آقای رییسجمهور است. آیا باید بپذیریم آقای رییسی به این دلیل سکوت کرده است؟ خدا کند دلیلش فقط این باشد زیرا اگر قبول کنیم که او هم با حمله به یک مرجع تقلید همراه است (درحالیکه برخی مراجع عظام، جامعه مدرسین، مدیریت خود علمیه، جامعه روحانیت مبارز و… رسما اعلام مخالفت کردهاند تالی فاسدهایی دارد که بعید است رییسجمهور آن را بپذیرد.
حتما آقای رییسی آن اندازه هوشمند هست که بداند افرادی که به مرجع تقلید رحم نمیکنند نسبت به او که شاگرد شاگرد افرادی چون آیتالله صافی محسوب میشود، بسیار بیادبانهتر رفتار خواهند کرد.