کاری متفاوت از زنده یاد امیر هوشنگ ابتهاج شعری در باره عشق یک ستاره و یک آهو که عاشق هم میشن؛ نه تنها از زمین تا آسمان با هم فاصله دارن که یک بُعدِ جنسی دارن اصلا؛ یکی حیوانه و یکی جماد.( همراه فایل صوتی )

در گفتگوبا زنده یاد سایه درمورد شعری متفاوت با کارهای قبلیش آمده است

[سایه]: یه کار دیگه هم بود که حیف شد به سامان نرسید؛ آقای همایون خُرم یه آهنگی ساخته که هنوز اجرا نشده، از چهل سال پیش مونده همین‌طور. من یه شعر خیلی عجیب و غریب براش ساختم. اصلا نمی‌دونم این مضمون از کجا به ذهنم اومد! یک ستاره و یک آهو عاشق هم میشن؛ نه تنها از زمین تا آسمان با هم فاصله دارن که یک بُعدِ جنسی دارن اصلا؛ یکی حیوانه و یکی جماد.
آهنگ فوق‌العاده قشنگیه. اصلا من خودم به آقای خُرم گفتم که برای این آهنگ من شعرشو می‌سازم.
⊕ چرا این کار اجرا نشد؟
[سایه]: برای اینکه فکر کردیم که اینو باید یه خوانندهٔ‌ زن بخونه که صدای بالا داشته‌باشه و کسی رو نداشتیم که بتونه از عهدهٔ این آهنگ بربیاد و اونو درست ادا بکنه… چند سال پیش آقای خُرم به من زنگ زد. بهش گفتم: «آقای خُرم اون آهنگو چیکار کردی؟» گفت: «یادم رفته.» گفتم: «مگه ننوشتی آهنگو؟» گفت: «نه!» گفتم: «چطور ممکنه همچو چیزی؟!» گفت: «یه چیزایی یادمه» و بعد پای تلفن شروع کرد به خوندن. گفتم: «آقای خرم! اینجای آهنگ این‌طوری نبوده‌است.» گفت: «چه جوری بود؟» براش پای تلفن خوندم. گفت: «اِ… چطور شما آهنگ منو حفظی ولی من یادم رفته؟» دوباره یه تیکه‌شو خوند؛ باز گفتم: «آقا این طوری نبوده.» خلاصه پای تلفن درست کردیم آهنگو.
چند وقت قبل خُرم‌ رو خونهٔ [فرهاد] فخرالدینی دیدم… گفتم: «آهنگ چی شد؟» گفت: «مونده و کسی رو پیدا نمی‌کنم بخونه.» من بهش گوگوش رو پیشنهاد کردم. خُرم هم پسندید… خیلی آهنگ قشنگیه. شعرش هم خوب حالتِ آهنگو بیان می‌کُنه.

ستاره دیشب
چه قصه می‌گفت
که چشم آهو
دمی نمی‌خُفت
ستاره می‌دید
که چشم آهو
به آسمانهاست.
ستاره می‌دید
در آن هیاهو
که حلقه زد اشک
به چشم آهو
دلی که جُفتش
در آسمانهاست
همیشه تنهاست
تنهاست.
اگر ستاره
نه جُفتِ آهوست
چرا نگاهش
همیشه با اوست
ستاره! آهو
همیشه تنهاست
بگو به آهو!
ستاره تنهاست
دلی که افتاد
جدا ز همزاد
همیشه تنهاست
تنهاست.
بگو! بگو ستاره!
کجا، کجا دوباره
رها شود به سپهر
اسیر آب و گلی
به رهگشایی مهر
دلی رسد به دلی

برگرفته از
پیر پرنیان‌اندیش، به‌کوشش میلاد عظیمی، تهران: انتشارات سخن، چاپ اول ۱۳۹۱، جلد اول، ص‌ص ۴۷۴-۴۷۶.

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *