دکترایرج فاضل: مشکلات نظام سلامت با اداره تخصصی امورحل میشود
توسط کاظم خطیبی · آذر 27, 1401

رئیس جامعه جراحان ایران، مهمترین مشکل نظام سلامت را وجود فساد میداند وتأکید دارد: فساد در مملکت ساختاری شده است وتا این فساد ادامه داشته باشد، ما شاهد بهبود اوضاع در هیچ زمینهای نخواهیم بود.
دکتر ایرج فاضل که سابقه وزارت در وزارت بهداشت و دو دوره ریاست سازمان نظام پزشکی را در کارنامه مسئولیتهای اجرایی خود دارد، در گفتگو با خبرنگار اطلاعات، چالشهای پیش روی جامعه پزشکی، علل کمبود دارو وهزینههای سنگین درمان و بحران در آموزش پزشکی را تشریح کرده است که مشروح آن از نظر خوانندگان گرامی میگذرد:
نظام سلامت در شرایط حاضر با چه چالشهایی مواجه است و دلیل آن چیست؟
اول از همه باید بدانیم که سیر پزشکی در مملکت ما استثنایی است و جوانان نخبه این کشور، چنین پیشرفت چشمگیری در تمامی بخشهای نظام پزشکی رقم زدند. دلیل این پیشرفت نیز، جایگاه و منزلت پزشکی در جامعه بوده است.در پاسخ به این پرسش نیز، باید بگویم بعد از انقلاب به دلیل کمبودها و نبودن تعداد کافی پزشک، یک چالش بزرگ برای جامعه ایجاد شده بود؛ زیرا هزاران پزشک خارجی در کشور فعالیت میکردند که با زبان ما بیگانه بودند و لزوماً بهترین دانش پزشکی را نداشتند و این برای مملکت آزاردهنده بود. به همین دلیل در رشتههای پزشکی مانند سایر رشتهها سرمایهگذاری زیادی به عمل آمد و اولین اقدام هم افزایش تعداد دانشکدههای پزشکی بود. این اقدام یک دهه بعد جواب داد و ما را از حضور پزشکان خارجی بینیاز کرد و رشتههای جدید پیوند کلیه و عروق هم در کشور راهاندازی شد.
وضعیت فعلی جامعه پزشکی چگونه است؟
من فکر میکنم بعد از اعتلای رشتههای پزشکی در دهههای اول انقلاب، در حال حاضرپزشکی به دلیل عوامل اجتماعی و نبود جاذبه برای رشتههای پزشکی، در جهت معکوس حرکت میکند. حتی نخبهها علاقه زیادی به تحصیل در رشته پزشکی ندارند، زیرا تبلیغات زیاد علیه جامعه پزشکی میشود.
البته عوامل دیگری هم وجود دارند، اما دلیل اصلی همان حسادت و نبود جایگاه اجتماعی برای پزشکان است. رشته پزشکی یکی از طولانیترین دورهها را دارد و یک نفر تا تخصص بگیرد به چهل سالگی میرسد و طبیعتا میخواهد زندگی خوب داشته باشد اما میگوییم شما نباید با دیگران فرق داشته باشی و این مسأله خطرناکی است.
پزشکان و حرفه پزشکی ایران پس از انقلاب سیر صعودی کیفی و کمی بی نظیری طی کرده و با کوشش، همت و از خودگذشتگی افراد حرفه، بسیاری از کمبودهای پزشکی مملکت را جبران نمودند و به طور درخشانی نیازهای بیماران ایرانی را به خارج از بین بردند.
با وجود این حتی یک بزرگراه که هیچ یک کوچه هم به اسم یکی از این بزرگان نام گذاری نشده است. به طور مثال چرا یکی از خیابان های بزرگ شیراز به نام دکتر ملک حسینی بنیان گذار پیوند کبد ایران نام گذاری نشده است؟ علت این امر غفلت کلی از توجه به مسائل علمی دانشگاه ها و دانشمندان در سراسر مملکت است.
آیا وجود زیرمیزی و بیمسئولیتی پزشکان در درمان بیماران نقشی درکاهش منزلت اجتماعی پزشکان داشته است؟
صددرصد اثر داشته است، اما باید پرسید چه عاملی سبب میشود تا زیرمیزی به وجود بیاید؟ شما در کدام حرفه دیدهاید که تعرفه را مصرفکننده خدمات تعیین کند؟ تمامی اعضای شورای عالی بیمه که تعرفههای پزشکی را تعیین میکنند، به جز یک نفر جزو مصرفکنندگان خدمات پزشکی هستند. وقتی تعرفهها واقعی نیستند، زیرمیزی هم اتفاق میافتد.
در شرایط کنونی به علت هزینههای سنگین درمان، افراد زیادی در جامعه به زیرخط فقر میروند. شما از مردم چه توقعی دارید که این هزینهها را پرداخت کنند؟
در واقع بیمهها باید جوابگوی بیماران باشند. مردم نباید بر اثر بیماری دچار ورشکستگی شوند، پزشک هم نباید پاسخگو باشد. اگر بیمه درست کار کند، مشکل حل میشود. متأسفانه بیمهها در کشور ما ورشکسته هستند و فقط اسم بیمه را یدک میکشند و همه از دولت تا بیمهها و مردم و پزشکان، از وضع کنونی ناراضی هستند و دلیل اصلی آن هم ناکارآمدی بیمهها است که مسئول آن شورای عالی بیمه است. ا گر اعضای شورای عالی بیمه تغییر کنند، بخش بزرگی از این مشکلات حل خواهد شد.
اگر تعرفهگذاری خدمات پزشکی را به خود پزشکان واگذار کنند، آیا مشکلات نظام سلامت برطرف خواهد شد؟
بله، یک قسمت عمده آن بهویژه مسأله زیرمیزی در درازمدت حل میشود.
در شرایط کنونی که نه دولت و نه بیمهها در پرداخت هزینههای درمان موفق عمل نمیکنند، هزینههای درمان مردم را مستأصل کرده؛ طوریکه برای درمان یک سرماخوردگی ساده باید بیش از یک میلیون تومان هزینه کنند. چه کسی پاسخگو است؟
پزشکی در تمامی دنیا گران است منتهی باید یک جایی این هزینهها را پرداخت کند، اگر هیچ جا پرداخت نکرد میشود مثل مملکت ما.
چرا با وجود اجرای انواع طرحهای تحول سلامت یا طرح دارویار، وضع ارائه خدمات نه فقط بهتر نشده بلکه پرداخت هزینههای درمان توسط مردم چندین برابر شده است؟
مشکل اصلی این است که ارائه این طرحها عجولانه و فکر نشده بوده است. باید ابتدا محل پرداخت هزینههای این طرحها مشخص میشد تا در اجرا شکست نخورند؛ اما چنین نبود و همانطور که دیدید هیچکدام موفق عمل نکردند.
در موضوع دارو، مسأله ارز در میان است که قطعا در کنارش فساد هم هست. البته فساد هم در همهجا فراگیر شده است. در این راستا ابهامات مهم این است که این ارز کجا میرود؟ چه مواد اولیهای و با چه کیفیتی وارد میشوند؟ شرایط امروز نتیجه این عدم شفافیت است. مسأله اصلی دیگر این است که کسانی که باید امور را اداره کنند مدیر نیستند، در نتیجه ما در تمامی وزارتخانهها و ارکان جامعه با فساد مواجه هستیم و این اتفاق محدود به بخش دارو و درمان نیست.
به نظر میرسد یکی از مشکلات نظام سلامت این است که فردی که وزیر میشود باید پزشک باشد و این پزشک هم بیشتر نگاه صنفی دارد تا توجه به مشکلات مردم.
نه! به نظرم این بهانه است، زیرا یک پزشک بیشتر از غیرپزشکان از مسائل نظام سلامت آگاهی دارد. از طرفی ما دورانهایی داشتیم که پزشک وزیر نبوده، ولی باز هم شرایط خیلی فرق نکرده، شاید مشکلات کمتر بوده یا دارو گران نبوده است.
آیا فردی که تخصص اقتصاد سلامت داشته باشد، پیدا نمیشود که در پست وزارت بهداشت مشکلات را حل کند؟
این حرف شما مثل این است که بگوییم چرا آموزش و پرورش دست معلمان است یا وزارت دارایی دست اقتصاددانان است؟ چه اشکالی دارد که وزیر وزارت بهداشت یک پزشک باشد!
اداره وزارت بهداشت یک امر اقتصادی است یا پزشکی؟
هر دو؛ به همین دلیل در مجموعه وزارت بهداشت باید هم اقتصاددان وجود داشته باشد، هم پزشک که الان تمامی این تخصصها در وزارت بهداشت وجود دارند.
ما در اداره بیمارستان هم با این مشکل مواجهیم که به جای کسی که با اقتصاد اداره بیمارستان آشنایی داشته باشد، یک پزشک فوق تخصص که باید به امور و درمان بپردازد، به ریاست بیمارستان منصوب میشود و این مسأله باعث ورشکستگی بیمارستانها شده است.
مامتخصص اقتصاد درمان نداریم اما یک پزشک میتواند با کار کردن و کسب تجربه، یک بیمارستان را اداره کند. الان بیمارستانهای خصوصی دارند توسط همین پزشکان اداره میشوند منتهی با همین تعرفههای غیرواقعی .
آموزش پزشکی چه چالشهایی دارد و راه حل آنها چیست؟
واقعیت این است که ما با بحران اجتماعی در تمامی قسمتها مواجهیم؛ از جمله در حوزه پزشکی و آموزش پزشکی که بدون توجه به سایر بحرانهای اجتماعی، برطرف نمیشود. در این زمینه من به هیچ عنوان افزایش تعداد دانشجویان رشته پزشکی را بدون این که مقدمات آن فراهم شود، صلاح نمیدانم. به نظر من جایگاه شورای عالی انقلاب فرهنگی، تعیین تعداد دانشجویان رشتههای پزشکی نیست. این موارد باید در مجلس، حل و فصل شوند و به نظر من عمر شورای عالی انقلاب فرهنگی مدتهاست که به سر رسیده است.
آنان این طرحها را بدون مطالعه تصویب میکنند که به منزله قانون هم است و هیچکس هم پاسخگو نیست. به هر حال ما الان پزشک کم نداریم و هر مصوبهای که باعث افزایش تعداد پزشکان شود، ما را در سالهای آینده با مشکل جدی تعداد پزشک روبرو میکند و باعث میشود کشورهای دیگر از هزینههای کلانی که ما برای آموزش دانشجویان پزشکی اختصاص میدهیم، استفاده کنند. یعنی ما آموزشدهنده برای دیگران شدهایم.
همین الان هم کسانی که فارغالتحصیل میشوند تا آنجایی که بتوانند به خارج میروند. به راستی چرا کشورهای دیگر باید از وجود نخبهترین افراد که در رشته پزشکی تحصیل میکنند و ما برای آنان این همه هزینه میکنیم، استفاده ببرند؟ به این دلایل معتقدم که افزایش تعداد دانشجویان، مشکل را حل نمیکند و نگهداری آنها در کشور مهمتر است. در زمینه رزیدنتها و انترنها هم متأسفانه با مشکلات جدی آموزش و ایجاد امکانات برای آنها مواجه هستیم که ریشه این مشکلات به بحران ناکارآمدی در تمامی شئون جامعه بر میگردد و باعث شده است در همه بخشها بحران داشته باشیم.
مسأله پزشکی باجان افراد سروکار دارد و نمیتوان آن را با قسمتهای دیگر جامعه مقایسه کرد، آیا به نظر شما این سلب مسئولیت از انجام وظایف نیست؟
اگر یک سیستم بدن مانند کبد درست کار نکند، باقی بدن هم خوب کار نمیکند و کل بدن مریض میشود. سلامت جامعه هم همین طور است. الان کل ساختار معیوب است. شما یک جا را بگویید که مشکل نداشته باشد.
چرا این گونه شده است؟
برای این که مملکتداری بلد نیستیم. این جوری نمیشود مملکت را اداره کرد. تنها چیزی که میتواند مشکلات را تا حدودی برطرف کند، فکر و اندیشه درست است. اگر شعارها تمام شد و از افراد خبره کمک خواستند، تازه بر میگردیم به اداره اندیشمندانه و تخصصی امور مملکت؛ چیزی که الان نداریم.یکشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۱ روزنامه اطلاعات