معیارهای انتخاب وزیر آموزش و پرورش کدامند؟

وزارت آموزش و پرورش یکی از بزرگترین وزارتخانه‌های کشور است که مخاطب آن ۱۷ میلیون دانش‌آموز کشور هستند و برای آموزش جمعیت بزرگ و همچنین مدیریت آموزشی، نیروی انسانی عظیمی در این وزارتخانه مشغول به کار هستند.

معیارهای انتخاب وزیر آموزش و پرورش کدامند؟

اطلاعات نوشت: بعد از انتخاب دکتر مسعود پزشکیان به ریاست‌جمهوری، فضای مجازی پر شد از گمانه‌زنی‌های گوناگون درباره کابینه احتمالی دولت چهاردهم. از سوی دیگر پزشکیان در برنامه‌های تبلیغاتی خود و همچنین در تمامی مناظره‌ها بر این نکته تأکید کرده بود که وزرای کابینه خود را حتما از میان متخصصین انتخاب خواهد کرد زمام امور کشور را به آنها خواهد سپرد .

خبرها حاکی از این هستند که کمیته‌های متعددی متشکل از افراد صاحب‌نظر و کارآزموده در زمینه‌های گوناگون از جانب آقای پزشکیان تشکیل شده‌اند تا با همفکری هم، بهترین گزینه‌ها برای تصدی‌گری وزارتخانه‌های گوناگون را پیشنهاد کنند.

اکنون فرصتی فراهم شده است تا صاحب‌نظران بتوانند از طریق رسانه‌ها، ایده‌های خود را درباره ویژگی‌هایی که یک وزیر کارآمد باید داشته باشد تا سازمان تحت مدیریت خود را به بهترین شکل راهبری کند، به گوش آقای رئیس‌جمهوری برسانند.

وزارت آموزش و پرورش یکی از بزرگترین وزارتخانه‌های کشور است که مخاطب آن ۱۷ میلیون دانش‌آموز کشور هستند و برای آموزش جمعیت بزرگ و همچنین مدیریت آموزشی، نیروی انسانی عظیمی در این وزارتخانه مشغول به کار هستند.

برنامه‌ریزی برای آموزش درست کودکان ایران و تهیه محتوای درسی متناسب با نیازهای روز جامعه و همچنین تربیت و تأمین نیروی انسانی کارآمد، سه وظیفه بزرگی است که بر عهده این وزارتخانه نهاده شده است که هر کدام از آنها یک وزارتخانه جداگانه می‌طلبد! و این جدای از  مشکلات عدیده‌ای که سال‌هاست آموزش و پرورش کشور را درگیر خود کرده‌اند و همچنان لاینحل باقی مانده‌اند.

لذا کسی که مدیریت و راهبری این نهاد را بر عهده می‌گیرد، حتما باید از توانمندی‌های ویژه‌ای برخوردار باشد.  دو تن از کارشناسان و صاحب‌نظران در زمینه مدیریت آموزشی کشور، در یادداشت‌هایی به شرایطی که وزیر آینده آموزش و رورش باید داشته باشد اشاره کرده‌اند که در ذیل آنها را می‌خوانیم:

معیارهای انتخاب وزیر آموزش‌و‌پرورش 
* قاسم یزدان‌پناه؛ مشاور سابق وزیر آموزش و پرورش:

کلیدی‌ترین وزارتخانه‌ در دولت، وزارت آموزش و پرورش است. گزارش‌ها و پژوهش‌ها نشان می‌دهند که آموزش و پرورش ایران بیمار است. افت آموزشی شدید، نحیف شدن بدنه کارشناسی، مدیران ناکارآمد، مدارس فرسوده، اعتبارات اندک، ساماندهی نامطلوب نیروی انسانی، استخدام‌‌های سلیقه‌ای و گاهی تحمیلی، بی‌انگیزه‌گی معلمان و مدیران، ساختار غیرمنعطف، چالش‌های فرهنگی و اجتماعی نسل جدید، بی‌عدالتی آموزشی، مدارس متنوع و چند‌پارگی آموزش، افت مدارس دولتی، افت کیفیت آموزش‌های مهارتی و فنی‌ و حرفه‌ای، عدم تعامل سازنده با جامعه، سرفصل‌های کهنه و منسوخ شده و…..صدها مشکل دیگر که در دهه‌های گذشته انباشت شده‌اند ملتی را در آستانه خطر قرار داده است. از طرف دیگر اندیشمندان و کارشناسان معتقدند که : راه توسعه هر کشوری از درون کلاس‌های درس و مدرسه آغاز می‌شود.هیچ توسعه‌ای‌ بدون توجه به نظام تعلیم و تربیت امکان‌پذیر نیست.

اداره این وزارتخانه عظیم را نمی‌توان به هر فردی سپرد. انتخاب‌های سیاسی و سفارشی وزرای آموزش وپرورش، لطمات جبران‌ناپذیری به نظام آموزشی وارد کرده و تغییرات متعدد وزرا این لطمات را عمیق‌تر کرده است . وزیر آموزش و پرورش باید قوی‌ترین و بانفوذ‌ترین فرد در هیأت دولت باشد چرا که او جامع همه وزراست. راه همه وزارتخانه‌ها به نوعی به شاهراه این بخش وصل هستند.

بنابراین انتخاب وزیر آموزش و پرورش معیارهایی را می‌طلبد که آقای دکتر پزشکیان و تیم وی می‌بایست به آن توجه ویژه داشته باشند.

معیارهای انتخاب وزیر آموزش‌و‌پرورش :
۱_وزیر می‌بایست تجربه لازم را در زمینه مدرسه و مدرسه‌داری داشته و از تحصیلات مرتبط برخوردار باشد.
۲_نوآوری و قدرت اجرایی
چنانچه وزیر نوآور اما در زمینه اجرایی ضعیف باشد، نمی‌تواند وزارتخانه را با تغییرات تطبیق دهد.
۳_توانایی مدیریتی برای رهبری و کنترل سازمان بزرگ و پیچیده آموزش و پرورش
۴_اخلاق و تعهد و نیکنامی و اصالت
شخصیت وزیر در نظام تعلیم و تربیت باید فراتر از دیگران باشد. او معیار و الگوی رفتاری بخش عظیمی از جامعه انسانی ‌است.
۵_توانایی برقراری ارتباط و همکاری با انجمن‌ها، مدیران، معلمان، والدین، دانش‌آموزان، همچنین ارتباطات عمومی با رسانه‌ها و جامعه، تعامل با سازمان‌های مدنی و نهادهای غیرانتفاعی
۶_ دیدگاه سیاسی و فرهنگی همسو با جهت‌گیری‌های کلان کشور به نحوی که دیدگاهش راهگشای بسیاری از مسائل پیچیده کنونی باشد.
۷_قدرت تعامل با دیگر وزارتخانه‌‌ها و سازمان‌ها و نهادهای مختلف
۸_ دیدگاه جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی برای درک مسائل و نیازهای جامعه در زمینه تعلیم و تربیت
۹_ توجه و انعکاس تنوع فرهنگی، شهری، روستایی، مذهبی، قومی در برنامه‌های آموزشی
۱۰_داشتن مهارت ادراکی برای تحلیل، تفسیر و تصمیم‌گیری‌های کلان
۱۱_قدرت و توانایی پیگیری و اصلاحات آموزشی و بهبود سیستم
۱۲_توجه به مسائل محیط زیستی
۱۳_توانایی تعامل با صاحب‌نظران ، اندیشمندان، دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی و تحقیقاتی
۱۴_تعهد به ارتقاء کیفیت آموزش برابر با استانداردهای جهانی
۱۵_قدرت چانه‌زنی همراه با استدلال برای افزایش اعتبارات آموزش و پرورش در بودجه عمومی دولت
۱۶_پیگیری و توجه به افزایش سطح رفاه فرهنگیان برای ایجاد انگیزه تدریس و تربیت نسل آینده
۱۷_قدرت و توانایی لازم برای ارتباطات منطقه‌ای و جهانی با مراکز بین‌المللی تعلیم و تربیت
۱۸_پشتکار و توانایی پیگیری‌های متعدد و متنوع، وزیر شدن آسان است ولی زیر بار وزر و وبال مشکلات دوام آوردن سخت و توانفرساست.
۱۹_برخورداری از سلامت جسم و روان وقدرت کنترل خود در بحران‌ها و چالش‌های پیش ‌رو
۲۰_توانایی جذب نیروهای خلاق‌، جوان‌، باانگیزه، توانمند، اندیشمند و کارشناس و دوری از جذب افراد سفارشی، جناحی، ماجراجو و فرصت‌طلب
۲۱_توجه و جذب همکاری بخش خصوصی آموزش و قدرت کنترل و هدایت صحیح آنان در جهت منافع ملی
۲۲_توجه به اقتصاد آموزش و پرورش

سیاهچال قفلشدگی و پنجره فرصت انتخاب کابینه 
*میثم سعیدی،  استاد دانشگاه و فعال صنعتی:

نظام حکمرانی اجرایی کشور به دلایلی دچار چالش و بحران فرسودگی و ناکارآمدی شده است. این مسأله در سخنان تمامی نامزدهای ریاست‌جمهوری مشهود بود. به وضوح می‌بینیم که نظام اداری ایران کارآیی خود را از دست داده‌ است. در ده های اخیر، به دلیل کاهش ذخیره دانش و جایگزینی مدرک‌داران بی‌سواد و مدعی به‌جای افراد متخصص و مهارت‌مند، فرایندهای پایه کشورداری دچار اعوجاج و ناکارآمدی شده‌اند که نتیجه آن ناکارآمدی، فساد و در نهایت، ناامیدی مردم بوده است.

اکنون اما به واسطه انتخابات‌ یک پنجره  فرصت گشوده شده است. انتخابات، ظرفیتی برای بازآفرینی دولت است. متأسفانه در کشور ما در دو دهه گذشته، از این ظرفیت به درستی استفاده نشده است.

نکته اصلی این است: نظام حکمرانی کشور در عرصه اجرایی به شرایط قفل‌شدگی رسیده است که ناشی از پدیده وابستگی به مسیر است (زمانی که انتخاب‌های پیش روی ما به خاطر انتخاب‌های گذشته مسدود و محدود می‌شود، ما با پدیده وابستگی به مسیر روبرو هستیم.

درست مانند شرایط فعلی که به خاطر عملکرد و انتخاب تمام دولت‌های قبلی پنجاه سال اخیر، دولت فعلی دستش برای انتخاب بسته یا محدود است.) این گزاره به این معناست که ساختار اداری در مسیر و تاریخ طی‌شده نظام حکمرانی قفل شده‌ است. اگر خبر استفاده از همان افراد گذشته برای اداره وزارتخانه‌ها صحت داشته باشد، این عملاً باعث می‌شود که قفل‌شدگی بیشتر شود و مانع از گشایش مسیر را خواهد بود زیرا آن‌ها خود در شکل‌گیری این وابستگی نقش داشته‌اند.

تجویز راهبردی: آیا می‌توان بر این قفل‌شدگی غلبه کرد؟

پاسخ مثبت اما بسیار دشوار و پرهزینه است که البته نباید درنگ کرد. با انتخاب هر رئیس‌جمهوری جدیدی، این پنجره فرصت غلبه بر وابستگی به مسیر در نظام حکمرانی برای مدت محدودی گشوده می‌شود. هر رئیس‌جمهوری جدیدی می‌تواند فرصتی برای غلبه بر این قفل‌شدگی تاریخی باشد و اندک غفلتی از سوی او، دوباره ما را به سیاه‌چاله وابستگی به مسیر خواهد انداخت.

۱) اولین گام برای غلبه بر این قفل‌شدگی تاریخی، انتخاب و گزینش افرادی به عنوان مدیران ارشد همکار در دستگاه عریض و طویل اجرایی است که فهم دقیقی از این مسأله (قفل‌شدگی تاریخی) دارند و البته خودشان هم بخشی از علت این مسأله نیستند (پس ذاتا می‌توانند وابستگی به مسیر را کاهش دهند).

۲) موفقیت رئیس‌جمهوری به انتخاب ترکیبی خردمند، باتجربه، مستقل (هم استقلال رأی داشته باشند و هم استقلال سیاسی و جناحی) و بدون یال و کوپال وابسته است که نه بر اساس لابی و سفارش، بلکه بر اساس شایستگی انتخاب شده‌اند. چنین ترکیبی به همراه اندکی ریسک‌پذیری می‌تواند گامی مؤثر برای غلبه بر وابستگی به مسیر در نظام حکمرانی باشد.

۳) هیأت دولتی با این ویژگی‌ها می‌تواند در انتخاب‌های بعدی خود در زیرمجموعه‌ها، هلدینگ‌ها، شرکت‌ها، همین معیارها را به‌کار گیرد و تحولی بزرگ ایجاد کند که نتیجه آن کارآمدی و سلامت دستگاه اداری کشور خواهد بود.

مردم هم از چنین انتخابی استقبال خواهند کرد چون می‌خواهند چهره‌های جدید، مؤثر، کارآمد و متخصص را در صدر امور اجرایی ببینند نه افرادی که بارها و بارها، امتحان خود را پس داده‌اند. چنین باد.

وزیر دلخواه معلمان

گروهی از معلمان نیز با شرکت در یک نظرسنجی به این سوال که «وزیر آموزش و پرورش چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟» پاسخ دادند که مجموع پاسخ‌های آنها را می‌توان به شکل زیر دسته‌بندی کرد:

۱-برای برخی معلمان مهم نیست وزیر چه کسی باشد. آن‌ها از همین الان شمشیر را از رو بسته‌اند. به هر حال، نمی‌خواهند باور کنند که دولت عوض شده است. از طرفی، قشری که خود را جبهه انقلاب نام‌گذاری کرده‌اند، نگران هستند که با مدیریت اصلاح‌طلبان دین به خطر بیافتد. بنابراین، وزیری باید انتخاب شود که اهل تعامل و صبور باشد تا بتواند این دغدغه‌ها را رفع کرده و آسیب‌ها را دفع کند. اهمیت ندادن به این موضوع منجر به بیانه‌های روزمره، منبرهای آتشین و حواشی روزانه خواهد شد؛ تا آن زمان که توانایی برای خدمت باقی نماند.

۲. وزیر باید تجربه معلمی داشته باشد. در پیام‌های دریافتی به وضوح مشخص بود که معلمان با وزیری که از جنس خودشان باشد، همراهی بیشتری خواهند داشت.
3. الان بهترین زمان برای حضور یک وزیر خانم است. ما نتیجه مدیریت مردانه را دیده‌ایم، بگذارید یک بار هم که شده، سکان هدایت را به دست خانم‌ها بدهیم. از ابتدای انقلاب تاکنون وزیر خانم نداشتیم؛ از طرفی، ۶۴ درصد معلمان را بانوان تشکیل می‌دهند و قول رئیس‌جمهوری در رابطه با حضور یک وزیر خانم در کابینه می‌تواند در وزارت آموزش و پرورش محقق شود.
4. نام جدید، جوان و تازه‌نفس. نگرانی برخی از بزرگواران قابل درک است. شما می‌فرمایید کسی باشد که نامش بزرگ و قابل اعتنا باشد تا بتواند رایزنی کند؛ اما حواسمان باشد که نام‌های بزرگ، دشمنان بزرگ هم دارند. در دنیای رسانه‌ای امروز ، یک شخص باهوش با سابقه پاک، به کمک رسانه‌ها می‌تواند به سرعت به یک برند قابل اعتماد و قدرتمند تبدیل شود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *