یک عکس و هفت مکث/ به بهانه قاب دیدار وزیر جدید علوم با شفیعی کدکنی
ممکن است گفته شود نمایشی است اما اولا میزبانان آدمهایی نیستند که به هر ملاقاتی تن دهند. ثانیا دیگران هم تقاضا میکردهاند ولی نمیپذیرفتهاند.
اهمیت این دیدار از چند منظر است:
۱. یادآور جمله مشهور وزیر ارشاد دولت اصلاحات است که سیاست مداران میهماناند و اهل فرهنگ میزبان. سیاست مداران میآیند و میروند و اهل فرهنگ و ادب و هنر میمانند. شفیعی کدکنی طی این هشتاد و چند سال وزیران زیادی دیده که آمدهاند و رفتهاند ولی او هست و بادا که بماند و بپاید و بزیوَد.
۲. درست است که شفیعی کدکنی تخصیلات حوزوی داشته اما مطلقا نگاه ایدیولوژیک ندارد و اصل برای او علم است و زیبایی. طی سه سال گذشته و وزیر دولت مرحوم رییسی مثل آن یکی در ارشاد و شکل نازلتر در آموزش و پرورش سعی بی فایده کردند تا نگاه ایدیولوژیک را بر فرهنگ مسلط کنند. شاید کمتر کسی به اندازه دکتر شفیعی کدکنی در وصف زیبایی گفته باشد کما این که از نگاه او حافظ را هم باید از منظر زیبایی دید و بررسید و اسیر گمانهزنیهای دیگر نشد. دیدار با شفیعی یعنی انتخاب امر زیبایی و آفرین بر این حسن انتخاب. خسته و دلزده شدیم از بس شعار و ادعا شنیدیم خاصه در این سهسال خالصسازی و یکجانبه نگری.
۳. دیدار با استاد نامدار دانشگاه یعنی اصل در وزارت علوم استاد است. دانشگاه بیاستاد باکیفیت و مقبول هویت و ماهیت ندارد. البته امیدواریم در عمل شاهد بازگشت استادان اخراجی به دانشگاه و مشخصا دکتر شریفی زاجی به شریف هم باشیم چرا که بیشک زشتترین کار دولت سه ساله و تمام شده اخراج استادانی بود که کار به دستان آن نمیپسندیدند. چون صابون حذف دولت قبل به تن خود رییس جمهور هم خورده (وقتی خود او را به عنوان نماینده ۴ دوره تبریز هم هیات های اجرایی فاقد صلاحیت شناختند) پزشکیان بهتر میتواند قبح این رفتار را درک کند.