جوانان کشور ما باید ایران را دوست داشته باشند، از بینش و منش و روش زندگی رهبران اجتماعی و سیاسی و بزرگان دلسوز گذشته ما پیروی کنند و جهان بینی و زندگی آنان را برای خود الگو قرار دهند و برای سربلندی و ارتقا و اعتبار ایران کوشا باشند.
بیماری دکتر محمد مصدق نخستوزیر قانونی که به وسیله کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ توسط استعمارگران انگلیسی آمریکایی و نوکر آنها محمدرضا شاه خلع و تا آخر عمر در احمدآباد تبعید شده بود و چگونگی برخورد او با درماناش میتواند برای همه ما آموزنده باشد.
دکتر غلامحسین مصدق، فرزند دکتر محمد مصدق که به عنوان متخصص بیماریهای زنان در تهران فعالیت میکرد، در صفحه ۱۵۲ کتاباش با عنوان «درکنار پدرم مصدق» مینویسد: پس از تشخیص بیماری و مشورت با برادرم احمد، تصمیم گرفتم پدرم را برای ادامه معالجه به اروپا ببرم، در آن موقع هزینه سفر و درمان در خارج از کشور زیاد نبود، از سوی دیگر چند دوست پزشک در بیمارستانهای سوئیس به خصوص در لوزان داشتم و میتوانستم وسایل بستری شدن و مداوای او را به آسانی فراهم کنم هنگامی که موضوع سفر را با پدر در میان گذاشتم، ناراحت شد و با پرخاش گفت:«چرا به اروپا بروم، پس شماها که ادعای طبابت میکنید و در خارج تحصیل کردهاید، چکارهاید؟ اگر واقعا طبیب هستید، همین جا مرا معالجه کنید و اگر دروغ است و مردم را گول میزنید، حرف دیگری است.وانگهی، من با دیگران چه فرق دارم، مگر همه مردم که بیمار میشوند به اروپا میروند؟».
با آوردن پزشک از خارج هم سخت مخالفت کرد و گفت: «لعنت خدا بر من و هرکسی که در این زمان بخواهد مخارج زندگی چندین خانواده این مملکت فقیر را صرف معالجه من در خارج کند».
بالاخره دکتر اسماعیل یزدی یکی از پزشکانی که تازه از آمریکا برگشته بود و در بیماریهای فک و دندان تخصص داشت، دکتر مصدق را در تبعیدگاهش احمدآباد در سال ۱۳۴۷ معاینه و درمان میکرد. ایشان بعدها ریاست بخش مربوطه را به عنوان استاد فرهیخته دانشگاه تهران بر عهده گرفت و در اوایل امسال متأسفانه براثر ابتلا به بیماری کرونا درگذشت.
با تلاش و پیشرفتهایی که بعد از انقلاب در همه رشتههای پزشکی در کشور ما صورت گرفته است امروزه دیگر کسی نیاز به درمان بیماری خود در کشورهای خارج را ندارد، ولی متأسفانه گاهی انحرافی در این روند حتی از طرف مسئولان نظام دیده میشود.
حدود ۲ سال نمیگذرد که یکی از مسئولان محترم کشورمان با همراهی بیش از ۱۰ نفر به یکی از کشورهای اروپایی مسافرت کرد که ۲ هفته تحت بررسی و درمان در یکی از بیمارستانهای خصوصی قرار گرفت، با اطلاعات موثقی که دارم برای ایشان و همراهان یک بخش چند اتاقه را در نظر گرفته بودند ، این مسافرت مخارج زیادی را برای دولت به وجود آورد که شاید خود ایشان هم راضی به این سفر نبودند.
بدیهی است که چنین اقدامهایی سبب تعجب بسیاری از متخصصان کشورمان میشود و از اعتبار و ارزش پیشرفتهای واقعی پزشکان ما در ایران و بلکه در کشورهای خارجی هم میکاهد و از اینرو باید با الگو گرفتن از منش رهبران بزرگ و دلسوز ما، در آینده از آن بپرهیزیم.چیزی که ازبیماری دکتر محمد مصدق میتوان آموخت پروفسور صادق مسرت عضو مرکز تحقیقات گوارش و کبد بیمارستان شریعتی تهران جوانان کشور ما باید ایران را دوست داشته باشند، از بینش و منش و روش زندگی رهبران اجتماعی و سیاسی و بزرگان دلسوز گذشته ما پیروی کنند و جهان بینی و زندگی آنان را برای خود الگو قرار دهند و برای سربلندی و ارتقا و اعتبار ایران کوشا باشند.