نوشآفرین انصاری از دوستان قدیمی و همکاران فرهنگی میرهادی درباره این بانوی شهیر ادبیات ایران گفت: از یک بُعد خانم میرهادی را از سال ۴۲ میشناسم و دوستی نزدیکی بین ما برقرار بود، ولی از نظر اهمیت او باید گفت میرهادی از زنان تأثیرگذار روزگار ماست که در تفسیر این تأثیرگذاری باید به تأسیس مدرسه فرهاد با کودکستان و توسعه آن به مدرسه از دهه ۳۰ اشاره کنم مدرسه مورد نظر توران میرهادی در ایران به ثمر نرسید
رئیس شورای کتاب کودک و استاد بازنشسته دانشگاه تهران، به مناسبت ۲۶ خرداد،زادروز تولد توران میرهادی، مادر ادبیات نوین کودک ایران و شخصیت برجسته فرهنگی کشور گفت:آنچه در آموزش و پرورش ما میگذرد با دیدگاههای خانم میرهادی که معتقد است«خود کودک را باید بسیار جدی گرفت و مدرسه را با مشارکت و خواست بچهها اداره کرد؛ مدرسه یک زندان نیست، یک جای غمانگیز نیست، جایی مملو از شادی و آموزش است»، فاصله دارد و مدرسهای که میرهادی برای آن کار کرد در ایران به ثمر نرسید.
به گزارش ایرنا، نوشآفرین انصاری، از دوستان قدیمی و همکاران فرهنگی میرهادی درباره این بانوی شهیر ادبیات ایران گفت: از یک بُعد خانم میرهادی را از سال ۴۲ میشناسم و دوستی نزدیکی بین ما برقرار بود، ولی از نظر اهمیت او باید گفت میرهادی از زنان تأثیرگذار روزگار ماست که در تفسیر این تأثیرگذاری باید به تأسیس مدرسه فرهاد با کودکستان و توسعه آن به مدرسه از دهه ۳۰ اشاره کنم.
وی افزود: میرهادی در سال ۱۳۴۱شورای کتاب کودک را با جمعی از همکاران بنیان گذاشت و در سال ۱۳۵۸فرهنگنامه کودکان و نوجوانان را ایجاد کرد.
انصاری ادامه داد: به این ترتیب میتوان گفت توران میرهادی سه نهاد بسیار مهم را تأسیس کرد و در هر سه نهاد روش کار وی مشارکتی بود و بسیاری را به مشارکت دعوت کرد و برای تأکید بر اهمیت تجربه گروهی، فعالیتها را به صورت مشارکتی پیش برد.
وی توضیح داد: درباره مدرسه فرهاد و شورای کتاب کودک متأسفانه مستندهایی مثل یک فیلم یا کتاب جامع در اختیار نداریم اما درباره فرهنگنامه دو فیلم مهم ساخته شد؛ یکی فیلم «توران خانم» اثر رخشان بنی اعتماد و مجتبی میرطهماسب و دیگری «یکی بود یکی نبود» غلامرضا کتال که در فاصله ۱۰سال از یکدیگر ساخته شدند و به شناخت میرهادی کمک بسیاری کردند.
انصاری تأکید کرد: بازخوانی مجدد آثار شخصیتهای تأثیرگذار خیلی مهم است و در این راستا شورای کتاب کودک و شرکت تهیه و نشر فرهنگنامه این توفیق را پیدا کرد که آثار وی را در سالهای اخیر بازنشر دهد و این کمک میکند علاقمندان، کتابهایی که بیشترشان نایاب یا در مجموعهها هستند را بخوانند. وی افزود: بخش مهم دیگر در شخصیت توران میرهادی تسلط بر غم است؛ او، برادر، همسر و فرزندش را بسیار دردناک از دست داد و این شعار را همیشه برای همه تکرار و عملی هم کرد که غم را میتوانیم به فعالیتی بزرگ تبدیل کنیم که درباره او این فعالیت، فعالیت فرهنگی بود.
استاد بازنشسته دانشگاه تهران اظهار کرد: آنچه میرهادی را طی این سالها پیش برد و هم ما را در کنارش حفظ کرد و به نهادها و کارهای فرهنگی و افراد فعال فرهنگی افزود و مشوق مسلم کار داوطلبانه بهویژه حضور زنان در عرصه اجتماعی بود، عشق پایانناپذیر او به جامعه و مردم بود.
رئیس شورای کتاب کودک از فاصله امروز وضعیت آموزشی جامعه با چشماندازهای مورد تصور توران میرهادی ابراز تأسف کرد و گفت: با آمال او بسیار فاصله داریم و اصلا به آنها نرسیدهایم. اندیشهها باید در میدان عمل بومیسازی، عملیاتی و آسیبشناسی شوند اما متأسفانه پس از تعطیلی مدرسه نمونه مردمی فرهاد در سال ۵۷ و ۵۸ بسیاری از استادان برجسته از جمله معصومه سهراب، یمینی شریف و غیره بازنشسته شدند و تجربه بزرگی که اینها از آن صحبت میکردند ادامه پیدا نکرد، کاری روی آن صورت نگرفت و حتی در دانشکدههای امور تربیتی ما کتابهای میرهادی به عنوان منابع اصلی درسی اصلا خوانده نمیشوند و اصلا شناخته شده نیستند.
انصاری افزود: نگاهمان متأسفانه نگاه غربزدهای است و این باعث میشود الگوهایی شکسته و بسته از غرب بگیریم؛ به همین دلیل آنچه در آموزش و پرورش ما میگذرد با دیدگاههای خانم میرهادی که معتقد است «خود کودک را باید بسیار جدی گرفت و مدرسه را با مشارکت و خواست بچهها اداره کرد؛ مدرسه یک زندان نیست، یک جای غمانگیز نیست، جایی مملو از شادی و آموزش است»، فاصله دارد و مدرسهای که میرهادی برای آن کار کرد در ایران به ثمر نرسید.
سیده توران میرهادی (خُمارلو) (زاده ۲۶خرداد ۱۳۰۶–درگذشته ۱۸آبان ۱۳۹۵) استاد ادبیات کودک، نویسنده و کارشناس آموزش و پرورش و شخصیت برجسته فرهنگی ایران بود.