کالبدشکافی اجمالی خبر ۳۰: ۲۰/ هدف از تخریب هاشمی در رسانه ملی چیست؟
تخریب و ترور شخصیت آقای هاشمی رفسنجانی و دروغگو جلوه دادن ایشان برای مخاطب تلویزیون، کدامیک از اهداف ذکر شده را پوشش میدهد؟ استفاده از جایگاه رسانه برای طرح مسایل و مشکلات سازمانی خود رسانه ملی، چه نسبتی با چارچوب ترسیم شده دارد؟
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ قادر باستانی (استاد دانشگاه و کارشناس رسانه) با ارسال یادداشتی و تحلیل یکی از بخشهای خبری ۳۰: ۲۰، رویکرد رسانهای صداوسیما در پوشش اخبار را مورد بررسی قرار داد.
متن یادداشت باستانی به شرح زیر است:
در میان بخشهای خبری تلویزیون، اخبار ۳۰: ۲۰ طرفداران خاص دارد. لحن غیررسمی و خبرهای اغلب جالب و مهیج، آن را متمایز کرده است. برخلاف سایر بخشهای خبری، از زبان محاورهای استفاده میکند و به حاشیهها بیشتر از متن میپردازد. منتقدان رسانه ملی، دستاندرکاران تنظیم و پخش اخبار را متهم میکنند که از چارچوبهای مقرر و سیاستهای کلی مصوب فاصله گرفته و اخبار را با جهتگیری خاص و تحت تأثیر محافل و مراکز ناروشن در بیرون از سازمان، روی آنتن میبرند.
چنین ادعایی نیاز به تحلیل محتوای کمی و کیفی اخبار، توسط پژوهشگران مستقل دارد؛ اما به حکم مشت نمونه خروار است، فارغ از روایی و قابلیت تعمیم، من تنها به کالبد شکافی بخش خبری ۳۰: ۲۰ در روز ۲۶ آذر ۱۳۹۴ پرداختهام، تا دستکم پیشآزمونی برای یک تحلیل محتوای جدی و کامل باشد. در بخش خبری این روز، تعداد ۱۳ خبر شامل ۸ خبر داخلی و ۵ خبر خارجی در مدت حدود ۱۰ دقیقه پخش شد. دو خبر به شکل برجسته انعکاس یافت که شامل چالش خبرنگار صداوسیما با معاون رییسجمهور و رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی و دیگری خبر بازداشت و آزادی خبرنگار صداوسیما در ایتالیا بود که در مدت زمان و همراه با تأکید بیشتری پخش شد.
اخبار داخلی
خبر اول درباره ثبتنام داوطلبان نمایندگی مجلس خبرگان بود. خبر دوم پوشش سخنرانی آیتالله آملی لاریجانی، رییس قوه قضاییه درباره عزم دستگاه قضایی برای کمک به دولت پخش شد. خبر سوم درباره مرگ زن باردار کرجی و آزادی ۱۳ متهم به قید وثیقه که با انمیشین شرح خبر همراه بود. خبر چهارم به چالش خبرنگار صداوسیما با آقای نوبخت، درباره وام خودروسازان و ارتباط آن با نوسازی حمل و نقل عمومی که با حاشیه نامعمول ایشان نسبت به خبرنگار همراه بود. خبر پنجم به بازداشت چندساعته آقای حمید معصومینژاد، خبرنگار صداوسیما در رُم اختصاص داشت که بعد از چند خبر، مجدداً همان خبر از زبان خود خبرنگار، با شیوه خاص دوباره پخش شد. خبر ششم به مشکل مالی صداوسیما پرداخته بود که اظهارات سخنگوی کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در یک برنامه تلویزیونی را چاشنی آن کرده بودند. در خبر هفتم، دستخط بد پزشکان در نوشتن نسخه برای بیماران و تبعات آن مدنظر قرار داشت.
اخبار خارجی
در پنج خبر خارجی هم به ترتیب کشتار وحشیانه شیعیان در کشور نیجریه، تخطئه ائتلاف ضدتروریسم عربستان سعودی، تصویب قطعنامه ضدداعش در شورای امنیت سازمان ملل، خط و نشان پوتین برای ترکیه و اظهارات ایشان درمورد سوریه و حاشیه یک جلسه در اوکراین و پرتاب لیوان به سمت ساکاشویلی پخش شد. در پایان خبرها هم حادثه ریزش کوه در جاده ایلام-مهران و مصدوم شدن چند هموطن، به سمع و نظر بینندگان رسید.
صرفاً جهت اطلاع
در قسمت «صرفاً جهت اطلاع» این بخش خبری ۱۲ آیتم جای گرفته بود. آیتم اول، پلمپ یک فروشگاه در تهران توسط شهرداری و زندانی شدن مردم در داخل آن بود، بدون اینکه نامی از شهرداری برده شود. آیتم دوم، تخطئه یک بخشنامه گمرکی درباره ممنوعیت برخی کالاهای آمریکایی از جمله تانک که با تصاویری از یک فیلم سینمایی حرکت تانک در خیابان همراه بود. آیتم سوم اعلام بانک مرکزی درمورد کمدرآمدها و پُردرآمدها و شکاف طبقاتی حاکم بر در جامعه، آیتم چهارم اعلام اینکه بخش خبری ۲۰: ۳۰ هیچ کانالی در تلگرام ندارد و آیتم پنجم، تمسخر مصاحبه آقای یاسر هاشمی رفسنجانی و بحث ثروت خانوادگی ایشان بود و اینکه وی گفته؛ باغ پدرشان در رفسنجان، به اندازه باغ مردم دیگر این شهر است.
در آیتم ششم، خبر نصب چراغ قرمز در یک تقاطع در بیرجند و شادمانی و پخش شیرینی توسط مردم پخش شد. آیتم هفتم به تجمع آتشنشانان تهران در اعتراض به کم بودن حقوق و دستمزد اختصاص داشت. آیتم هشتم، یک بیلبورد شهری را دستمایه قرار داده و آن را زیر سئوال برده بود. آیتم دهم، اقدام انساندوستانه شیرازیها در اهدای لباس کهنه به هموطنان نیازمند را پوشش میداد و در آیتم یازدهم اقدام وزارت بهداشت در ارسال یک داروی استراتژیک برای درمان آنفولانزا، با علامت سئوال مواجه شده بود. در آخرین آیتم «صرفاً جهت اطلاع»، مصاحبه رییس اتحادیه میوه و سبزی و احاله مدیریت تنظیم بازار شب یلدا به وضعیت آب وهوا پخش شد.
خبرهایی که سانسور شد
محدودیت زمان در اخبار تلویزیونی، باعث میشود بسیاری از اخبار فرصت طرح نداشته باشد. به طور معمول مهمترین اخبار، باتوجه به سیاستهای خبری رسانه، انتخاب و در مدت زمان مشخص پخش میشود. مدت زمان پخش یک خبر و اولویتبندی آن، نشان میدهد کدام خبرها برجسته شدهاند. در این بخش خبری، مهمترین خبری که باتوجه به سلیقه این بخش خبری، امکان پخش داشت، اما سانسور شده بود، خبر مهم امضای ۵۰ موافقتنامه توسط چهار وزیر و معاون اول رییسجمهور در کشور الجزایر بود. به این خبر هیچ اشارهای نشد. همچنین در ساعت ۲۴ همین روز یارانه مردم واریز میشد. این خبر هم علیرغم ارزش خبری دربرگیری، فرصت پخش نیافت. خبر اول که ثبتنام داوطلبان مجلس خبرگان بود، قابل تنظیم در حداکثر ۳۰ ثانیه بود، اما در زمانی نزدیک به ۱۱۰ ثانیه پخش شد. در اخبار «صرفاً جهت اطلاع» هم برخی از وقایع مهم دنیای سیاست، باتوجه به سیاست خبری رسانه ملی استفاده نشده بود.
برداشت عمومی از این بخش خبری
هر بیننده تلویزیون با حداقل سواد رسانهای، با دیدن این بخش خبری، انگارههای زیر در ذهناش ایجاد میشود:
– برخورد دوگانه با دولت و سایر قوا و نهادها: در این بخش خبری، چهار خبر از دولت پخش شده که هر چهار مورد، تخریبی و منفی بوده است. خبر منفی و حاشیه برای تخریب آقای نوبخت، معاون رییسجمهور، تخطئه گزارش فنی بانک مرکزی، تخطئه اقدام وزارت بهداشت و تنظیم بازار شب یلدا توسط آب وهوا هم جزو این موارد است. ضمن اینکه مشکل بودجه صداوسیما نیز به شکل غیرمستقیم به دولت تعریض داشت.
– تخریب شخصیت: در بخش «صرفاً جهت اطلاع»، شخصیت رییس مجمع تشخیص مصلحت تخریب و القای ارباب بودن او با استفاده از کلمه رعیت انجام شد.
– تفاوت پوشش خبری: خبر تجمع آتشنشانان، بعد از چند روز، آنهم بدون نام بردن از شهرداری و به صورت گذرا پخش شد، درحالیکه تجمع کارکنان سازمان حفاظت محیط زیست، چند هفته پیش، در چندین نوبت و با آب و تاب پوشش داده شد.
– سوءاستفاده از جایگاه رسانه: در این بخش خبری، از ۱۸ دقیقه اخبار، سه مورد درمورد خود سازمان صداوسیما بود. کمبود بودجه و خبرسازی با استفاده از اظهارات غیرمهم سخنگوی کمیسیون برنامه و بودجه مجلس و آوردن آن در تیتر اخبار، نیز خبر کماهمیت بازداشت چندساعته خبرنگار صداوسیما در رُم و پرداختن بیش از حد به آن هم در تیتر اخبار، هم خبرهای داخلی و مجدداً قبل از پخش «صرفاً جهت اطلاع» و همچنین خبر مربوط به نداشتن کانال در تلگرام، باز هم در تیتر اخبار و هم در «صرفاً جهت اطلاع»، نشانگر سوءاستفاده از جایگاه رسانه ملی، برای اخبار بخشی خود رسانه است.
– لحن تمسخرآمیز: در بخش «صرفاً جهت اطلاع»، لحن خبرنگار تمسخرآمیز و تخریبی بود.
تحلیل محتوای اخبار پخش شده در این بخش خبری، نشان دهنده موضعگیری مشخص در ارتباط با مجموعه دولت و نگاه انتقادی متمایل به صرفا نقد غیرمنصانه به آن است. حذف تعمدی خبر توافقات ایران و الجزایر که دستکم چهار وزیر مهم کابینه و معاون اول رییسجمهور در آن حضور داشتند و توافقات مهمی انجام شده بود، حتی در حد ۳۰ ثانیه هم بازتاب نداشت. در مقابل، چالش خبرنگار با آقای نوبخت و برخورد غیرحرفهای ایشان با خبرنگار، با آب وتاب انعکاس یافته بود. در اخبار رسانه ملی، چنین برخورد چالشی خبرنگار با مقامات قوای دیگر و نهادها و سازمانهای خارج از دولت، به ندرت دیده میشود. نادیده گرفتن خبر واریز یارانه در ساعت ۲۴ همین روز که خبر مثبت برای دولت است، دلیل دیگر این نگاه میتواند باشد. تنظیم ترتیب اخبار، براساس اصول حرفهای روزنامهنگاری نیست؛ ترتیب اخبار باید براساس ارزشهای خبری تنظیم شود. تیتر باید مهمترین اخبار بخش خبری باشد که در بخش مورد بررسی، چنین نیست.
تحلیل آخر
خبرگزاری صداوسیما یک رسانه است، اما ساختار آن طوری تنظیم شده که خود را سوای رسانههای دیگر میداند. البته نباید از نظر دور داشت که برخورد رسانههای دیگر، مخصوصاً رسانههای اصلاحطلب با رسانه ملی هم غیرمنصفانه و تخریبی است. تیم رسانهای دولت نیز به جای تلاش برای ایجاد بستر مناسب برای فعالیت حرفهای صداوسیما، سعی در تحت انقیاد درآوردن رسانه ملی از طریق اهرم بودجه دارد. رسانه ملی به عنوان یک رسانه نقاد، پرسشگر، دیدهبان قوی و مستقل، بسیار خوب و به نفع نظام و کشور است. رسانهای که نتواند انتقاد کند، در واقع خدمت نمیکند، بلکه خیانت میورزد.
انتظار یک رسانه بله قربان گو از رسانه ملی، انتظار ناصواب و خطرناکی است. اگر با دید مسئولیت اجتماعی به صداوسیما نگریسته شود، عملکرد تخریبی و بخشینگری صداوسیما، به عملکرد انتقادی منصفانه تبدیل میشود. صداوسیما نباید خود را در یک دسته و جناح تعریف کند. در حال حاضر برداشت کارشناسانه از محتوای سیاسی پخش شده از رسانه ملی، چنین است. باید وسعت عمل و انصافی که در برنامههای غیرسیاسی وجود دارد، شامل این بخش نیز بشود و خبرنگار و سردبیر مربوطه، بتوانند به دور از دستهبندیهای سیاسی به وظیفه رسانهای خود، مانند همه رسانههای حرفهای در جهان، در راستای سیاستهای کلی نظام بپردازند.
رهبر معظم انقلاب، درحکم انتصاب آقای سرافراز، به مسئولیت تاریخی رسانه ملی در حفظ و ارتقای استقلال فرهنگی و هویت انقلاب ایران اسلامی اشاره و تأکید کردهاند که سازمان صداوسیما، با مأموریت خطیر «هدایت و مدیریت فرهنگ و افکار عمومی جامعه» به مثابه دانشگاه عمومی، وظیفه گسترش دین، اخلاق، امید و آگاهی و ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی در میان آحاد ملّت را عهدهدار است و به عنوان موتور محرک و مشوق پیشرفت کشور، وظیفه پشتیبانی رسانهای همهجانبه و مبتکرانه در امر بسیج عمومی ملّت و نیز کمک به مدیریتهای اجرایی درجهت تأمین اهداف و اجرای سیاستهای کلان نظام و تحقق سند چشمانداز کشور را بر دوش دارد.
حال آقای سرافراز باید بتواند همین مشت نمونه خروار پخش شده از تلویزیون را که ذکر آن رفت، با چارچوب تنظیمی معظمله مقایسه کنند و از خود بپرسند که آیا تخریب ناجوانمردانه دولت، در تقابل جدی با «کمک به مدیریتهای اجرایی در جهت تأمین اهداف و اجرای سیاستهای کلان نظام و تحقق سند چشم انداز» نیست؟ تخریب و ترور شخصیت آقای هاشمی رفسنجانی و دروغگو جلوه دادن ایشان برای مخاطب تلویزیون، کدامیک از اهداف ذکر شده را پوشش میدهد؟ استفاده از جایگاه رسانه برای طرح مسایل و مشکلات سازمانی خود رسانه ملی، چه نسبتی با چارچوب ترسیم شده دارد؟ و آیا با این مسیر و با این سیاستگذاری، اهداف اعلام شده در چهار سال مسئولیت ایشان که یک سال آن هم گذشته است، احتمال موفقیت و به بار نشستن دارد؟
من معتقدم، تغییر ساختار صداوسیما از رسانه بله قربانگو به رسانه حرفهای، تنها کلید حل مشکل است که شاید این مهم در حدود اختیارات این سازمان بزرگ نباشد و البته ارادههایی را میطلبد که برای حفظ و اعتلای نظام، باید نگاه تازهای به مقوله رسانه در هزاره سوم اتخاذ کنند.