رییس مدرسه دارالفنون در گفتوگو با ایلنا: اعلام آمادگی ارگانها برای مرمت دارالفنون بیثمر بود/ هر گاه در نظام تعلیم و تربیت از شاخصهای ملی و انقلابی فاصله گرفتیم، ناموفق بودیم
به گفته رییس مدرسه دارالفنون به جز آموزش و پرورش، تقریبا ارگان دیگری در مرمت و بازسازی این مدرسه نقشی نداشته است. خیلی از دوستان خواستند و اعلام آمادگی در این خصوص داشتهاند، اما در این چند سال اخیر خیلی به ثمر ننشسته است و هرآنچه که اتفاق افتاده از مسیر آموزش و پرورش و سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی بوده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، هنگام عبور از خیابان ناصرخسرو، شاید برای دیدن مدرسه دارالفنون انتظار دیدن یک ورودی با شکوه را داشته باشید که حضور مدرسه تاریخی را در یکی از قدیمیترین خیابان تهران جار بزند، اما ممکن است هر بار از کنار درب ورودی اصلی آن عبور کنید و اصلا متوجه نشوید که آنجا زمانی نقطه عطف آموزش در ایران بوده است.
درب اصلی مدرسه دارالفنون پشت نردههای آهنی با قفل و زنجیر مهر و موم شده، اینجا در واقع درب اصلی دارالفنون بوده، اما درب ورودی فعلی برای افراد نیست. جلوتر که میرویم درب کوچک آهنی است که از طریق آن هم میتوان وارد مدرسه شد. وارد مدرسه میشویم؛ تنها صدایی که شنیده میشود صدای باد میان درختان، دالانها و کلاسهای نیمهبازسازی شده است.
هر سالن شاید به قدری که بودجه کفاف میداده مرمت شده، اما هنوز دیوارها مخروبهاند.تلاش شده کلاسهای طبقه همکف بازسازی شود، اما وقتی از حیاط مدرسه به طبقههای بالا نگاه میکنیم، دیوارهای مخروبه و پنجرههای زهوار در رفته و نمای نامعمور به چشم میخورد. مدتهاست شکوه دارالفنون که در دیماه سال۱۲۳۰ به دست ناصرالدین شاه قاجار افتتاح شد، به تاریخ سپرده شده است.امبیرکبیر پیش از ساخت مدرسه دارالفنون به ناصرالدین شاه گفته بود، اگر میخواهی کشور را بسازی، مدرسه بساز! اگرچه مدرسه مبارکه دارالفنون بعد از مرگ وی اهداف دیگری را دنبال کرد و حال از آن جز موزهای ناآباد چیزی به جا نمانده است.
اهمیت به این مدرسه نشان از جایگاه والای آن داشته، اما میخواهیم بدانیم؛ چرا الگوی آموزشی مدرسه مبارکه دارالفنون که فارغالتحصیلان مطرحی را در آن زمان تحویل جامعه داد دنبال نشد و این روح استمرار نداشت. «مسعود بهرامی» رییس فعلی مدرسه تاریخی دارالفنون در این باره با خبرنگار ایلنا، گفتوگویی داشته است که در ادامه میخوانید:
با مرگ امیرکبیر رد پای تفکراتش از دارالفنون پاک شد
پس از مرگ امیرکبیر، ردپای تفکر و ایدهای که او برای مدرسه تاریخی دارالفنون داشت دیگر را نمیتوان در این مدرسه جستجو کرد.
مدرسه تاریخی دارالفنون یکی از مدارسی است که آغازگر فرهنگ و سیستم آموزشی در کشور ما بوده و یک الگوی بیبدیل است، اما چرا این الگو در سیستم آموزشی ما دنبال نشد و مشابه آن را در کشور ندیدیم؟
مدرسه تاریخی دارالفنون روز ششم دی ماه ۱۲۳۰ افتتاح میشود و اتفاق ناگواری که در همین حین میافتد، این است که امیرکبیر از صدارت اعظمی عزل میشود و تقریبا ۱۳ روز بعد از افتتاح دارالفنون در حمام فین به شهادت میرسد. پس از مرگ وی، رد پای آن تفکر و ایدهای که مرحوم امیرکبیر برای مدرسه تاریخی دارالفنون داشته را نمیتوان در دارالفنون جستجو کرد. آنچه که مدرسه تاریخی دارالفنون بعد از امیرکبیر اتفاق میافتد حاصل دست، طراحی و برنامه ریزی بزرگ مردی چون ایشان نیست و این باعث میشود از آنچه که امیر برنامهریزی کرده بوده یک مقدار انحراف ایجاد شود و آن برنامههایی که وجود داشت به سمت درباری شدن بروند. در نتیجه دانش آموزانی که به این مدرسه آمدند، از قشر خاص جامعه بودند. نوع آموزشها، طبق آن آموزشهایی که شهید امیرکبیر در ذهنش بوده، اتفاقا نمیافتد و باعث میشود که دارالفنون از آن طرح اولیه خود فاصله بگیرد.
نکته دوم تغییرات و اتفاقاتی است که بعدها رخ داده مانند تغییر حکومتها و پادشاهان که خیلی موجب ادامه مسیر امیرکبیر در دارالفنون نشد، اما اینکه این روح استمرار نداشته، شاید در این برهههای ۱۷۵ سالی که میگذرد، صادق نباشد. ما برهههایی داشتیم که اتفاقا منطبق با هدف آموزشی در جامعه پیش رفتیم، اما برهههایی هم داشتیم که از هدف اصلی فاصله گرفتیم و اتفاقات ناگواری افتاده است. به طور مثال افتتاح دانشگاه تهران که بعد از دارالفنون بوده یک نقطه عطف است و در ادامه آن معلمان تراز اول مدرسه تاریخی دارالفنون همان اساتید اولیه دانشگاه تهران میشوند. در این میان اما دورههایی هم بوده که دارالفنون از قداست خود خارج شده و دورههای افول داشته است، اما اینکه در تاریخ چه اتفاقاتی افتاده قابل تحریف نیست.
انتخاب اساتید دالفنون از کشوری که روحیه استعمارگری نداشت
وقتی از امیرکبیر سوال میکنند که چرا در تامین اساتید دارالفنون سراغ کشوری مانند اتریش رفتید میگوید، من کشوری را انتخاب میکنم که روحیه استعماری نداشته باشد.
در آن زمان برای دارالفنون چه شاخصهای آموزشی و تربیتی در نظر گرفته شده بود که موجب شد خروجی آن به شکل قابل قبولی باشد؟
طبق اسناد تاریخی که موجود است، در آن سالها کشورهایی مثل انگلستان و فرانسه در زمینه علم پیشرفته بودند و در کشورهای دیگر حضور داشتند، امیرکبیر برخلاف کشورهای مشابه ما که از این ظرفیت استفاده میکردند، سراغ کشور اتریش میرود. اولین اساتیدی که در دارالفنون شروع به تدریس کردند، اتریشی بودند مانند استاد ادوارد پولاک که طبیب بود و در دارالفنون عمل جراحی را آموزش میداد. وقتی از امیر سوال میکنند که چرا شما سراغ کشوری مانند اتریش رفتید، میگوید؛ من کشوری را انتخاب میکنم که روحیه استعماری نداشته باشد. آنچه که در مدرسه تاریخی دارالفنون در زمان امیرکبیر طراحی میشود، استفاده از کشورهایی بوده که اینگونه شاخصهایی را داشته باشند.
یکی از علتهای توجه ناصرالدین شاه به دارالفنون، مرگ امیر بود
شاه نسبت به امیر عرق و ارادت داشت که در آن هیچ شکی نیست، ضمن اینکه بخشی هم نسبت به عذاب وجدان حادثه شهادت امیرکبیر بوده است و میدانسته آنچه که امیر در گذشته به او گفته خیر و صلاح ایران و ایرانی را در پی دارد.
از طرفی این را هم باید در نظر گرفت که شاه نسبت به امیر عرق و ارادت داشت و در آن هیچ شکی نیست، ضمن اینکه بخشی از توجه وی به دارالفنون هم به عذاب وجدان او نسبت به حادثه شهادت امیرکبیر برمیگردد و از طرفی میدانسته آنچه که امیر در گذشته به او گفته خیر و صلاح ایران و ایرانی را در پی دارد. به همین خاطر دارالفنون را بسیار مورد اهمیت میدانست. شاه در آن زمان در فواصل مختلف به مدرسه میآمده و از آنجا و دانش آموختگان بازدید میکرده است. همچنین اهمیت زیادی برای تامین بودجه، تامین اساتید و رفع نیازهای دارالفنون میداده است و در همان ابتدای امر هم میبینیم که دارالفنون مشرف به قنات مرکزی تهران است. آب یکی از استراتژیکترین نیازهاست و دارالفنون در جایی احداث شده که قنات مرکزی تهران در آنجا قرار داشته و رد پای آب آن نیز هنوز موجود بوده و قابل رویت است.
احداث مدرسه مبارکه دارالفنون با هدف گسترش علوم نظامی
امیرکبیر معتقد بود ایران از علم مبارزه و علم نظامی فاصله داشته از این رو مدرسه دارالفنون را جهت گسترش این علوم تاسیس کرد.
فلسفه تاسیس دارالفنون چگونه شکل گرفت؟
در سفرهایی که امیرکبیر قبل از صدارت به خارج از کشور داشت، با کشورهایی آشنا میشود و این سوال را از خود میپرسد، چرا ما با وجود سردارهایی رشیدی که داریم، شاهد اتفاقات ناگواری در کشور مانند قراردادهای ننگین بودیم و در جنگها شکست خوردیم؟ امیرکبیر در پاسخ به این نتیجه رسید که ما از علم مبارزه و علم نظامی فاصله داریم و الگوی احداث مدرسه دارالفنون را در نظر میگیرد تا از طریق آن به فرزندان ایران علم آموزی و فنون نظامی را آموزش دهد تا بتوانیم از کشور و میهن خود دفاع کنیم. در واقع امیر اساتیدی را انتخاب میکرد که در حوزه پیشرفت ایران و ارتقا توانمندیهای علمی آموزشی ایران زبردست باشند و هم در تدوین برنامه آموزشی و انتخاب اساتید دقت لازم داشتند. شاید این ویژگیها مد نظر امیرکبیر بوده است.
چقدر در نظام آموزشی ما خلاء این شاخصها که به آن اشاره کردید، احساس میشود و نیاز هست که دوباره به آن پرداخته شود؟
هرچقدر ما در نظام تعلیم و تربیت از این شاخصهای ملی، انقلابی و اسلامی فاصله گرفتیم به همان مقدار در خروجیهایمان متاسفانه ناموفق بودیم. هرچقدر به این سمت گرایش داشتیم به نمونههای موفقی دست یافتیم، اما متاسفانه نمونههای ناموفقی هم وجود دارد که به خاطر فاصله گرفتن از این گزارهها و ویژگیها آنچه که مدنظر ایران سربلند بوده، اتفاق نیفتاده است.
فارغالتحصیلی صاحبمنصبان آموزش و پرورش از مدرسه دارالفنون
بسیاری از افرادی که در حال حاضر در آموزش و پرورش و در سمتهای ارشد زحمت میکشند، دانش آموخته دارالفنون هستند.
مدرسه دارالفنون پس از انقلاب تبدیل به مرکز تربیت معلم و ضمن خدمت میشود، در این دوران تربیت معلم، چه افراد شاخصی تربیت شدند؟
دارالفنون تا سال ۶۳-۶۴ آخرین سال تحصیلی بوده که به عنوان دبیرستان، دانش آموز میگرفت و تا سال ۶۸ به عنوان مرکز تربیت معلم مورد استفاده قرار گرفت و بسیاری از افرادی که در حال حاضر در آموزش و پرورش و در سمتهای ارشد زحمت میکشند، دانشآموخته دارالفنون هستند. چندی پیش در جلسه شورای معاونین وزارت آموزش و پرورش را در مدرسه تاریخی دارالفنون داشتیم که تقریبا نیمی از اعضا خاطرات تحصیل خود را در این مدرسه مرور میکردند.
آیا در نظام آموزشی اخیر از دارالفنون به لحاظ رویکردی که پیشتر داشته، الگوبرداری شده است یا خیر؟
بله، از آنجا که مدرسه تاریخی دارالفنون شروع مدارس ایران بوده به نوعی همه مدارس از آن الگوبرداری کردند. نه فقط در مدارس بلکه در دانشگاهها هم همینطور بوده است مانند دانشگاه تهران که اغلب اساتید دانشگاه تهران معلمان و مدرسان دارالفنون بودند و به نوعی از دبیرستان به دانشگاه منتقل شدند.
دارالفنون الگویی برای احداث مدرسه در سراسر کشور
بعد از دارالفنون مدارس متعددی در شهرهای دیگر از این مدرسه الگو گرفتهاند و تحت عنوانهای دیگر فعالیت کردند.
گفته میشود دارالفنون هفت شعبه دیگر نیز دارد، این شعبهها در کجا هستند و در حال حاضر چه وضعیتی دارند؟
شعبه به معنای مرسوم و این چنینی نبوده، در واقع بعد از دارالفنون مدارس متعددی در شهرهای دیگر از این مدرسه الگو گرفتهاند و تحت عنوانهای دیگر فعالیت کردند.
در بحث مرمت دنبال این هستیم که دارالفنون را بدون اعمال نظر از اینکه چگونه زیبا میشود، به سمت آنچه که بوده ببریم.
مرمت فعلی دارالفنون اصلا یادآور شکوه این بنا نیست، چقدر در مرمت این مدرسه به هویت این بنا توجه شده است؟
ما آن تزیینهایی که در کاخها و کاروانسران در گذشته میبینیم را در این بنا شاهد نیستیم و نباید هم داشته باشد، زیرا این فضا یک مدرسه است. علت آن هم این است که دارالفنون باید فضایی داشته باشد که دانش آموز بتواند در آن درس بخواند. دارالفنون در گذشته گچبری و آیینهکارهایی که در ابنیههای قدیمی آن را میدیدهایم، نداشته است و این یکی از ویژگیهای دارالفنون و یکی از نقاط قوت آن است که ساده و بدون زرق و برق بوده است تا کسی که در آنجا تحصیل میکند، بتواند در آرامش باشد.
ما هم در حال حاضر بر اساس آنچه که بوده مرمت انجام دادهایم، خیلی از دوستان به اینجا که میآیند و میگویند اگر اینجا اینگونه شود و یا فلان کار را کنیم، بسیار زیبا خواهد شد، اما چیزی که اهمیت دارد و میراث فرهنگی هم پا به پای ما در این زمینه آمده، این است که ما دنبال چیزی که دارالفنون را زیبا میکند، نیستیم و حتی اجازه آن را نداریم. بلکه در بحث مرمت دنبال این هستیم که دارالفنون را بدون اعمال نظر از اینکه چگونه زیبا میشود، به سمت آنچه که بوده، ببریم. اگر جایی گچکاری بوده، باید گچکاری شود. اگر آجر بوده باید آجر شود و اگر میبینید که زرق وبرق خاصی به دارالفنون داده نشده، به همین علت است که اصالت گذشته خود را حفظ کند.
ما بر اساس اسناد، مدارک و تصاویری که موجود است که مجموعهای از آن در کاخ گلستان، مجموعهای هم در پژوهشگاه ابنیه تاریخی میراث فرهنگی قرار دارد، یک الگویی را تحت عنوان مرمت جامع دارالفنون در نظر گرفتیم. بر این اساس هرآنچه در مرمت انجام شد، بر مبنای طرح جامعی است که آن کمیته مخصوص در میراث فرهنگی مصوب شده است. تلاش شده در این مرمتها همه جنبهها اعم از آموزشی تاریخی، معماری و مرمت در نظر گرفته شود. قطعا نقاط ضعف و قوتی وجود دارد که سعی میکنیم رو به بهبود باشد و بتوانیم اتفاقات بهتری را برای دارالفنون رقم بزنیم.
آموزش و پرورش در انجام مرمتها به مدرسه کمک کرده است؟
بله، تقریبا به جز آموزش و پرورش و به ویژه سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی تقریبا ارگان دیگری در مرمت و بازسازی دارالفنون نقشی نداشته است. خیلی از دوستان خواستند و اعلام آمادگی در این خصوص داشتهاند، اما در این چند سال اخیر خیلی به ثمر ننشسته است و هرآنچه که اتفاق افتاده از مسیر آموزش و پرورش و سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی بوده که توانستهاند این بنای تاریخی را در حدی که میبینید سرپا نگهدارند.
آثار باستانی و تاریخ معاصر گنجینهای است که نباید برای حفظ آن از هیچ کوششی دریغ کرد، اما این بیلطفی در مرمت مدرسه مبارکه دارالفنون به وضوح به چشم میخورد و موجب شده مدرسه از ذات تاریخی و سنتی خود به دور باشد. آن هم مدرسهای که خروجیهایی همچون محمد معین، شهریار، سعید نفسی، محمد قریب، علی رزم آرا، مصطفی چمران، بهرام بیضایی و… داشته است.
گفتوگو: اکرم رضایی ثانی
گزارش تصویری از مدرسه تاریخی دارالفنون