آب و آیین نگاهی به گستره و ژرفای پیوند انسان و ادیان با آب و آیینها و فرهنگهای مرتبط با آن/نوشته: بنیتافون بِهْر – Bentia von Behr/ترجمه: مرضیه سلیمانی
اشاره: مقاله حاضر، ترجمه یکی از بهترین مقالات دانشنامهای درباره (آب ـ Water) و قدر و منزلت و مفاهیم در پیوسته با آن در فرهنگ و آیین دین و مذاهب گوناگون در جغرافیا و تاریخ انسانهاست. آب مظهر زندگی و مبدا آن است و شاید بود و نبود انسان در آینده نزدیک نیز با آب، روشن یا تاریک شود!
*****
۱ـ آب شرط لازم هرگونه زندگی و تعیینکننده وجود روزانه همه افراد در همه زمانهاست. آب در حدود شصت درصد وزن بدن ما را تشکیل میدهد و سه چهارم سطح روی زمین را آب پوشانده است. ما آب شیرین را داریم که در قالب چشمه، رودخانه، آبشار، دریاچه، شبنم، باران، ابر، یخ و برف وجود دارند. هنگام نوشیدن، خوردن و آبتنی از آن استفاده میکنیم. تشنگی ما را فرو مینشاند، پاکیزه میسازد، خنک میکند، شفا میبخشد، تازه میکند، کهنه را بیرون میراند و تازه را میآورد.
وقتی که نیست، مثلا در یک بیابان، زندگی به همان اندازه تهدید میشود که وقتی در شکل سیل یا توفان میآید. در قالب آب شور اقیانوسها و دریاها، منابع غذایی عظیمی را از انظار پنهان میکند. آب، قدرت وحشتناک تخریب و ویرانگری است،آرزوی روزهای تعطیل است و زبالهدانی زبالههای جامعه صنعتی است.
در ادیان، اهمیت و معنای آب، سطوح به غایت چندگانه را داراست. در اسطورهها، آب نه تنها به عنوان منبع حیات و قدرت حیاتبخش و مولد ظاهر میشود؛ بلکه همچون قدرتی خطرناک و تهدیدآمیز با پتانسیل خشونتبار به سوی تخریب و ویرانی ظهور مییابد. به عنوان عنصری که گونهای فضای زندگی بینهایت دستنیافتنی و مهارناپذیر را به انسانها تقدیم کرده؛ برای «دیگری» مظهر چیزی عجیب و رازناک و در عین حال نماد فریبندگی و اضطراب است. به عنوان یکی از نیروهای طبیعت و بخشنده زندگی، افراد با گونهای نیاز به خنثی ساختن اثرات آب بر روی خویش با آن مواجه میشوند و از توانمندی بالقوه آب برای دعای خیر و در خطر، تأثیر مثبت کسب میکنند. به ویژه آنجا که طرز زندگی انسانها به شدت به این عنصر بستگی دارد. این مورد اخیر در جوامع کشاورزی سنتی (دین کشاورزیر جادوی کشاورزی) یا در دریانوردی و فرهنگهای رودخانهای (مسسموم تامیادر دجله و فرات، مصر در دنیل) و در مناطق ساحلی یعنی جایی که ماهیگیری اصل و اساس زندگی است، مصداق پیدا میکند. آب، واسطه ضروری تطهیر آیینی است که مکرراً برشالوده برقراری ارتباط با امر قدسی انجام مییابد (تطهیررنظافتر تمیزکردن جسم). در واقع، هنگامی که قدرتهای دگرگونکننده به آن نسبت داده میشود، خود آب واسطه امر قدسی است. برای مؤمنان، آب به ویژه ابزار تجربه عمیق حسی است. آب را میتوان احساس کرد، شنید، دید، بویید و چشید. همه کیفیات نسبت داده شده به آن، با تمامی حواس «احساس» میشوند؛ به تجربه در میآیند. پس در اینجا آب، واسطه تجربه جسمانی دین است (درک، سیستم حسی).
۲ـ به عنوان یکی از فضاهای زندگی که به دشواری برای انسانها قابل دستیابی است، آب ابزار سحر و کارهای مرموز است و دقیقاً تا همین امروز، صحنه بازتاب آرزوها و ترسهای مشترک که عمدتاً برای شکلگیری اسطورهها خلاق بوده است: بویاتان، نسی(اسطورههای جدیدر اسطورهشناسی جدید). مفهوم هیولایی که در آب زندگی میکند. آتلانتیس و تایتانیک و تصویر وحشتناک نابودی تمدن در اثر سیلابی که همه چیز را میبلعد، مثالهای معدودی از این دست به شمار میآیند.
در اسطورههای خاستگاه، آب غالباً نقشی کلیدی ایفا میکند و مکرراً پیش از وجود خود جهان، وجود دارد. آب میتواند نماد وضعیت بیشکل آغازین باشد؛ همان «هیچ» هنوز سازمان نیافته یا آشوب ازلی (خائوس) که در آن، حیات فقط از طریق دخالت نیروهای الوهی تکوین مییابد، یا میتواند دارای قدرتهای مولد باشد که ظهور حیات را تولید کرده و آن را ممکن میسازند. در بسیاری از کیهانزاییها سیل بیجان فاقد حیات آغازین و منفعل است و فرایند آفرینش تنها و تنها قدرت اراده الهی است (کیهانشناسی ر کیهانزایی)؛ یا از طریق مداخله قدرتهای الهی میآید. مثل کوجیکی ژاپنی (مجموعه متون اسطورهای) که طی آن، ایزاناگی و ایزانامی ـ زوجالهی ـ نیزهای را به درون دریا پرتاب میکنند و هنگامی که آن را بیرون میکشند، قطرات شور دریا به زمین نخستین ـ جزیره اونوگورو ـ بدل میشود. همچنین آب میتواند واسطه ظهور زندگی جدید یا یک خدای جدید باشد، بدون این که خودش فعالانه در تولید آنها نقش داشت باشد. مثل آن اسطوره هندویی که طی آن برهمن ـ که خودش خالق است ـ از یک تخم طلای غوطهور در آب در وجود میآید. در اِنوما اِلیش، اسطوره بابلی آفرینش، آب، خود دارای قدرتهای مولد است: دوخدا، آپسو ـ آب شیرین مذکر اقیانوس و تیامات ـ آب شور مؤنث، درهم میآمیزند و خدایان جدید ـ یعنی آسمان (آنسار) و زمین(کسار) ـ را در وجود میآورند.
آب در ساختار دیگر خویش یعنی اکسیر بایسته حیات، حاوی اصولِ زندگیبخشی، تغذیه و باروری است. مثلا در اسطورهشناسی هندویی، آب رودگنگ با شیر گاو در ارتباط است و با عنوان ما («مادر») خطاب قرار میگیرد. در بنمایه یوحنایی «آب زندگی» یا «آب زنده» [مثل آب جاری، آب جاودان] در انجیل چهارم و کتاب مکاشفه، آب نماد حیات پایانناپذیر و جاودانه است. کتاب مکاشفه در باب ۲۲ آیات ۲ـ۱ در مورد نهری از آب شور سخن میگوید که مانند بلور درخشنده است و از تخت خدا و بره جاری میشود و اطراف آن را درختهایی گرفتهاند که در هر سال، ۱۲ بار میوه میدهند. سفر پیدایش از نهری نام میبرد که در طول باغ عدن جاری میشود، و به چهار شاخه ـ فیشون، جیحون، دجله و فرات، تقسیم میگردد و باغ را سیراب میسازد.
آب همچنین منتشرکننده خطر است. در سیل بزرگ، خداوند تندآبهای آشوبگر آغازین را با نیروی ویرانگرشان به زمین فرستاد.در کتاب مقدس، دریا به مثابه دشمن حیات ظاهر میشود و در خلق جدید دیگر وجود ندارد، اما خدا فرمانروای آب است. راه رفتن عیسی بر روی آب نیز میتواند در همین چارچوب به فهم درآید.
ما متناوباً با این مفهوم مواجهیم که جهان زنده به واسطه آب از جهان مرده جدا شد (جهان آخرت). در اسطورهشناسی یونانی، کارن قایقران، ارواح را از طریق رود آکرون و دریاچه آکرون به هادس منتقل میکند (در برخی روایات، در طول رودخانه استیکس که در جهان زیرین واقع شده). در باور سومری، مردگان در طی مسیر به سوی سرزمین بیبازگشت (کورنوگیا)، از رود زیرزمینی چابور عبور میکنند. در مصر باستان، در مجموع حقیقت داشت که نیل، جدا کننده جهان مردگان از عالم زندگان است: همه گورجایها در سمت غربی رود ـ در جهت صحرا ـ قرار دارند در حالی که شهرها در کناره شرقی واقع شدهاند. جیم جارموش ـ فیلمساز ـ در «مرد مرده»، درونمایه عبور از آب را در قالب اسطوره سرخپوستان امریکای شمالی به تصویر کشیده: در پایان، قهرمان در حال احتضار داستان؛ ویلیام بلیک، توسط سرخپوستان دستخوش جریان آب میشود. در فرهنگ مسیحی، عبارت «عبور از اردن» یادآور مفهومسازیهایی از همین دست است. در مورد تمدن ایو در افریقای غربی، این مفهومسازی دقیقاً برعکس است: انسانها پیش از تولد از رودی عبور میکنند. آب مکرراً حتی ملاک جداسازی سرحدات جهان بوده، چنانکه در جهتیابی باستان و در مفهوم کتاب مقدسی آن، آبهای دریای آغازین به دو شاخه تقسیم میشوند، اقیانوسی در آسمان و دریایی در زیرزمین که چرخ گردون و سطح زیرین زمین را از یکدیگر جدا میسازد.
آخرین، اما نه کماهمیتترین موضوع، این است که آب خصوصیت بازتابدهندگی دارد. شهره خاص و عام است که نارسیسوس جوان ـ در اسطوره یونانی ـ با دیدن تصویر خویش بر سطح آب، مفتون خویش شد. در باور عامیانه ژاپنی، آینه آب، با تصاویری که همزمان منعکس میشوند و مسحور میکنند، ابزاری برای دستیابی جادویی به نفوذ است (به ویژه نفوذ در طلسم اهریمنی). آب امکان افکندن نگاهی گذرا به آینده را فراهم میسازد، چنانکه در گزارشات مربوط به وضع چشمهها و برکههای نزدیک معابد آمده است که تصویر آیینهای از کسانی که در آستانه مرگ بودند، دریغ میشد.
خدایان آب و انسانانگاری آب
۳ ـ در سرتاسر جهان، خدایان، ارواح و موجودات مقدس یا اسطورهای غالباً (نه همواره) مؤنثی وجود دارند که به طور خاص با آب در ارتباطند. آبها میتوانند تجلیات جاری یک خدا باشند که اقامتگاه و محل پرستش یا منطقه قدرت او همین آبهایند. علامتهای مشخصه این پرستش، به طرز قاطعانهای بسته به نقشی است که آب در شیوه معیشت انسانها ایفا میکند. در مسیحیت کاتولیک، در پیوند با این عنصر مرطوب، به قدیسینی ارجاع داده میشود که بسیاری از آنها با اشکالی در ارتباطند که آب، ظاهر شدن آنها در آن اشکال را ممکن میسازد. این ارجاع غالباً به ارتباط خاص با بیوگرافی قدیس اشاره دارد (مرگ در آب). این فهرست طیفی از قدیسین حامی نهرها (سباستین)، چشمهها (گانگولف، ویتوس)، ماهیگیران (پطرس، علاوه بر دیگران. بنگرید به تصاویر)، کشتیرانان و ملوانان (کریستوفر و دیگران) تا یاریدهندگان در حوادث مترقبه دریایی (نیکولاس میرایی)، در جستجوی غرقشدهها (کاترین اسکندرانی)، در سیلابها و توفندها یا یاریگر کسانی که برای بارش باران یا علیه آن به آنها متوسل میشوند را دربر میگیرد. خدایان و ارواح آب میتوانند با این امور مرتبط باشند:
الف) با یک مجموعه متعین یا اسطورهای آب، مثلاً با یک چشمه یا رودخانه خاص (ایزددختهای چشمه در یونان)، ب) دریا یا حتی؛ ج) آب، به طور کلی.
الف) رودخانههای اسطورهای که تجسم انسانی گرفتهاند، از جمله اقیانوس تیتان را شامل میشود که در یونان باستان، در قالب پدر چشمهها و رودهای شمار به تصویر کشیده شده و اطراف جهان را با حلقهای از رودهای آب شیرین در برگرفته یا بازهم رودِ هندویی ایزدبانو سارواستی. گنگ و جمنا ـ بهعنوان رودخانههای واقعی در هندـ به ویژه در مقام الهه مورد تکریم قرار میگیرند؛ اگرچه تمامی رودخانهها مقدس و معمولاً مؤنث قلمداد میشوند. محل تلاقی چند جریان آبی، از تقدس ویژهای برخوردار است و بهعنوان محل زیارت، مورد علاقه زائران است. ملتقای رودهای گنگ، جمنا و سارواستی در پرایاگا (اللهآباد) مثالی از این دست است. در این جا، هر دوازده سال، جشن بزرگ کومباملا که به حمام و شستشو در این منطقه اختصاص دارد، میلیونها زائر را بدانجا گسیل میدارد (جشنها و ضیافتها با تصویر).
ب) دریا عمدتاً در کارکرد خویش بهعنوان مسیر تجاری و منبع تغذیه است که با خدایان همبستگی مییابد. در یونان باستان، خدای تندخو و پُر قدرت پوزیدون، بر سرتاسر دریا حکم میراند و قادر بود دریا را با نیزه چندشاخه خود چرخانده و دریانوردان را به خطر افکند. در چین، ایزد بانوی دریا و ملکه آسمان ـ تینهائو ـ که میتواند با شمشیر خود بادها را قطعه قطعه کند، به ویژه در مناطق ساحلی مورد احترام است. کشتیها تصویر وی را ـ به همراه سه تعویذ کاغذی ـ که نشاندهنده شمایلهای گوناگون ایزدبانو است، بر کابینهای خود حمل میکنند. هنگام بروز گرفتاری در دریا، این تعویذها یکی پس از دیگری ـ برای کسب یاری از او ـ سوزانده میشوند. در ادیان ناحیه قطب شمال، اسطوره روح اسکیمو و مؤنث دریا ـ سدنا (نولیاجوک) ـ بسیار رایج است. او در قعر اقیانوس زندگی میکند و در مقام فرمانروای تمامی حیوانات، برخی جانوران دریایی را از شکار شدن نجات میدهد. در قحطی، این وظیفه ثمن است که طی یک سفر آیینی به سوی او برود. با شانه کردن موهای بلند و پشمالوی او، خاک و کثافتی را بیرون میریزد که نماد خلافکاریهای انسان است و یک بار دیگر نظر مساعد او را جلب میکند. در ادیان آفریقایی ـ آمریکایی، بهویژه ایزدبانوی آب ـ یمانجاـ مورد محبت و احترام قرار میگیرد.
ج) همه خدایان و موجودات افسانهای، مشخصاً با نوع خاصی از آب مرتبط نیستند. مثلاً تائو واتا، ایزد بانوی وُودُو، که در غرب آفریقا بینهایت محبوب است، در دریا، مرداب، رودخانهها و دریاچهها زندگی میکند. در مورد اسطورههای پریان دریایی اروپا ـ که هم در رودخانهها و دریاچهها زندگی میکنند، هم در دریا ـ نیز وضع به همینگونه است.
خویشکاریها در کارگاه
۴ـ در پرستش و عبادت، آب میتواند همچون واسطه تطهیر، تغییر و انرژی به کار رود.
به عنوان یک ماده تطهیرکننده، آب یکی از اجزای تشکیلدهنده مهم عبادت در بسیاری از ادیان است که شرط لازم تماس با قدیسین قلمداد میشود. بنابراین، مثلاً در شستوشوی آیینی (غسل) پیش از نماز در اسلام (تطهیرر نظافتر تمیز کردن جسم، با تصویر)، یا در احترام به یک خدا (پوجا) در هندوئیسم، آب در پاکسازی آیینی ارزش فوقالعادهای دارد. در هند، شستوشو در رودخانههای مقدس مثل گنگ، به جز قدرت مادی تطهیر آنها، نتایج معنوی و آیینی فراوانی به دنبال دارد. در مورد شینتو نیز دقیقاً همینطور است.
به عنوان یک واسطه تغییردهنده و نماد یک آغاز جدید در مسیحیت، آب در غسل تعمید به کار میرود. کاتولیکها برای یادآوری تعمید خویش، هنگام ورود به یک کلیسا خود را با آب مقدس نشان میگذارند. همان آب در دعای خیر تمثالها و وسایل مقدس به کار میرود. هنگام تبرک آب برای این منظورها، بدان نمک افزوده میشود و هنگام استفاده در مواقع دیگر، بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. آب مقدس تبرک یک کلیسا یا یک محراب، حاوی نمک، روغن و شراب است. آب غسل تعمید در ایسترو پنتیکاست متبرک است.
مفهوم رایج آب بهعنوان یک ظرف مقدس، شفابخش و دارای کیفیات، حیاتبخش، زائران بیشماری را از سراسر جهان ترغیب کرده تا با هواپیما و کشتی به سفر بپردازند. آنها با بطریهای خالی میروند تا آنها را با آب پر کرده، به خانه بازگردند و حوایج خود را مرتفع سازند. آب گرانبها از لوردس به سراسر جهان ارسال میشود، آب گنگ در بانکههای مسی به مؤمنان فروخته میشود، مسلمانان از چشمه مقدس زمزم در مکه آب برمیگیرند و آن را به خانه میبرند و البته این آب هدیهای بسیار گرانبهاست. پیش از پست کردن آبها، یک کانتینر از آنها در آبگیر اوریلا فرو برده میشود. این مفهوم در دین عصر جدید رایج است که آب معمولی ـ اگرچه قدرت حیات اولیه خود را از دست داده ـ میتواند بهوسیله «چرخاندن» و دیگر طرق فعالسازی، با تمامی قدرت حاوی انرژی حیاتبخش شده و به حالت نخستین خویش ـ انرژی اولیه ـ بازگردد. اکنون «اطلاعات» در قالب موضوعات بسیار ظریف، به حوزه انرژی آب منتقل خواهد شد. این مفهوم بهویژه به تئوری اورگون بازمیگردد که توسط ج. گراندر (متولد ۱۹۳۰) و ویلیام ریچ مطرح شد، اما در عین حال در تکنیکهای «ریکی» هم کاربرد دارد.
سخن آخر اینکه آب با مفاهیم بنیادین در عقاید و مذاهب و فرهنگهای بشری ارتباط دارد و جایگاه آن فراتر از آن است که در ابتدا به نظر میآید. برای مثال این اصطلاحات و آداب و آیینها که در مذاهب و ادیان دارای جایگاه والا و ویژه هستند، جملگی در پیوندی کهن با آب معنا مییابند. غسل تعمید، بنارس، کیهانشناسیر کیهانزایی، مادیت، طبیعت، مکان (مقدس)، دریافت، تطهیررنظافت، تمیز کردن جسم، طهارت.