همراه با خانم مهدوی به جلسه رفتیم، پس از احوالپرسی با اعضای انجمن، نشستیم. من قلم به دست، یادداشتبرداری از جلسه را شروع کردم و مهربانو مهدوی، پشت سهپایهی دوربین نشست تا پخش زندهی جلسه را شروع کند.
مجری این جلسه جناب آقای امیر حسن خاکشور بودند. توانایی و تسلط ایشان در اجرا در همان اولین جملههایی که بر زبان آوردند مشهود بود: «و کلمه بود و جهان در مسیر تکوین بود/ و دوستت دارم آن کلمهی نخستین بود»
آقای خاکشور از استاد نجف زاده دعوت کرد برای خوانش غزل ۳۳۵ حافظ: «گر دست دهد در سر زلفین توبازم» و استاد صباغ زاده یکی دو نکته در مورد غزل گفتند. صحبتهای ایشان را استاد موسوی با بیان نکاتی در رابطه با توانایی حافظ در واژهسازی بیان تکمیل کردند.
به مناسبت هفتهی خوشنویسی، مجری جلسه غزلی از سلطانعلی مشهدی خواند در آداب و سلوک خوشنویسان: «داند آنکس که آشنای دل است/ که صفای خط از صفای دل است»
اولین شاعر امشب که برای شعرخوانی دعوت شد بانو ملیحه یعقوبی بود. غزل جدید خانم یعقوبی برایم بینهایت جذاب بود که از شما هم دعوت میکنم غزل ایشان را با عنوان «آلزایمر» در بخش شعرخوانیها گوش کنید.
نقد دوستان و اساتید را برای شعر خانم یعقوبی که شنیدیم، جناب آقای احسان نجف زاده دعوت شدند و غزلی برایمان خواندند. این اولین غزل آقای نجف زاده بود و در آن میان صدای تحسین شاعران بسیار گوشنواز بود و البته شعر ایشان هم توسط شاعران حاضر در جمع نقد شد.
بعد از آقای نجف زاده آقای حمید زارع یک داستان به گویش تربتی خواندند و بعد به ترتیب بانو ناهید زبردست و خواهران وفایی راد شعرخوانی داشتند. بعد از ایشان خانم فرامرزی نژاد به عنوان آخرین نفر شعرخوانی داشتند و با خواندن هر شعر باب نقد و نظر هم گشوده میشد و سخنانی راجع به شعر گفته میشد.
نوبت به نظامیخوانی رسید و رفتیم سراغ «خسرو و شیرین» نظامی از زبان رسا و شیرین استاد موسوی که این بخش از داستان به ملاقات خسرو و شیرین اختصاص داشت. مثل همیشه مهمان چای گرم و مهربانی خانم یعقوبی بودیم که در این جلسه خانم پاکروان نیز به کمک ایشان شتافته بودند. آقای تقی زاده هم به مناسبت تولد امام زمان (عج) ما را به شیرینی مهمان کردند.
جلسه که تمام شد، طبق قرار قبلی همراهِ شاعران همشهری با پای پیاده به انجمن خوشنویسان تربت حیدریه سر زدیم. تابلوهای رنگ رنگ زینت یافته به خط استادان خوشنویس، مرا به وجد آورد و تا میتوانستم یکایک آنها را با چشمان تلفن همراهم ثبت کردم.
دوستان خوشنویسمان اشعاری از شاعران همشهری را نوشته بودند و شعر استاد احمد نجف زاده هم به صورت قاب شده توسط استاد غلامعلی مهدی زاده رئیس انجمن خوشنویسان تقدیم ایشان شد. چای گرم و کیک را مهمان انجمن خوشنویسان بودیم که در میان حرفها و خوشوبش ها صرف شد و در آخر همه مهمان عکس یادگاری شدیم. تا درودی دیگر بدرود