یادداشت در انتخابات به چه اشخاصی باید رأی داد؟ دکتر محمدحسن ابریشمی
پرسش مزبور، از دانشمندی مشهور و پرکار ـ شادروان عباس اقبال آشتیانی ـ است که به همراه رهنمودهای وی در روزنامه اطلاعات (به نقل از مجله خواندنیها، سال چهارم، شنبه ۱۹ آذر ۱۳۲۲ شماره ۱۶) چاپ و منتشر شده است.۱
یکصد و هشت سال پیش از این نیز شیخ احمد تربتی ملقَّب به «سلطان العلمای خراسانی»،۲ از چهرههای علمی و مبارزاتیِ تربت حیدریه در خراسان مرکزی از نخستین روزنامهنگاران ایرانی و اولین شهدای راه آزادی و مشروطه، مؤسس روزنامه روحالقدس (که به خاطر مقالات بسیار تند و گزندهاش علیه بیدادگریهای محمدعلیشاه قاجار، در سن ۳۳ سالگی، پس از شکنجههای دهشتناک، به شهادت رسید)،۳ مطالب مفید و توصیههای جالبی در باب اتحاد و اتفاق ملت، و ترویج آدمیت، به منظور پیشرفت و آبادی مملکت و نجات خلق ایران از مذلَّت دارد. وی پیشنهادهایی به نمایندگان مجلس و علمای کشور ارائه داده که در برخی از شمارههای روزنامه روحالقدس چاپ و منتشر شده است.
اکنون که با انتخابات مجلس شورای اسلامی چند روزی فاصله داریم، شایسته و بهجا و بهموقع خواهد بود تا اظهارنظرهای این دو بزرگمرد، که گرچه در نخستین روزنامهها و قدیمترین مجلات پیش از انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده ولی همچنان آموزنده است، دوباره مطرح شود. چرا که با وجود گذشت زمان و قدمت نگارش، هنوز هم تازگی دارد و میتواند اولاً در جهت تحکیم اتحاد و اتفاق ملّت مؤثر باشد، ثانیاً معیارهایی برای انتخاب به دست دهد، و راهنمای خوبی برای عموم رأیدهندگان باشد، اعم از آنهایی که به نظام جمهوری اسلامی معتقدند، یا کسانی، با هر دین و مذهبی، که از خصلتهای انسانی و آدمیت برخوردارند و به این مرز و بوم و مردمان وطن مألوف خود علاقه و دلبستگی دارند.
سخن را با گزیدهای از نوشته شیخ احمد تربتی، مؤسس روزنامه روحالقدس (که مرحوم علیاکبرخان دهخدا، از طرفداران آن بوده است)،۴ آغاز میکنیم، که در شماره ۱۴ روزنامه روحالقدس، در روز پنجشنبه ۲۷ ذیقعده ۱۳۲۵ (برابر ۱۱ دی ۱۲۸۶ ر اول ژانویه ۱۹۰۸) چاپ و منتشر شده است:
«… تغییر احکام الله ناشی نمیشود مگر از استبداد، که عبارت از شهوترانی نفسانی و تضییع همنوع خود است… ما میگوییم، خلق ایران غرق در یک دریای مذلت هستند، و راه استخلاص منحصر به این تدبیر است که: علمای اُمَّت و وکلای ملت در مجلس شورای ملی جمع شوند و امور ملَّت را موافق اصول شریعت اسلام نظم بدهند، نه آنکه چهار نفر جاهل بیفهم در دربار نشسته به اغراض شخصی و منافع خود، مثل سابق، امور یک ملت را خراب نمایند. مقدستر و واجبتر از این مقصود چه آرزویی خواهد بود ]؟[؛ میگوییم چنان مقصود مبارک به عمل نخواهد آمد، مگر به اتفاق مردمان معقول… هر کس بخواهد داخل اتفاق «آدمیت» بشود باید اول خودش شخصاً «آدم» باشد؛ و در عالم اتفاق، اثبات آدمیت مبتنی بر قبول و اجرای این هفت فریضه است:
اولاً، آدم باید از هر قسم بدی اجتناب کند…
ثانیاً، آدم باید نیک نفس و خیراندیش باشد…
ثالثاً، آدم باید منکر ظلم باشد، چرا که ظلم مخرب دنیاست…
رابعاً، آدم باید تابع قانون باشد…
خامساً، آدم به حکم عقل و طبیعت باید با آدمیان متفق باشد…
سادساً، آدم باید طالب علم باشد…
سابعاً، آدم باید سعی نماید که دیگران را هم به شرافت آدمیت برساند…
ما به اقتضای این اصول شریک هر مظلوم، حامی هر حق، و دشمن هر باطل، هستیم، و در هر موقع به هزار شوق و بیمنت به قدری که بتوانیم در اعانت اخوان آدمیت بذل جان و مالی مینماییم؛ ما به حکم عقل، و به تعلیم عامه مرشدین دنیا، احیای ملت و خیر دنیا و آخرت را در ترویج آدمیت میدانیم، و در این مجاهدت مقدس هیچ اسلحه نمیشناسیم مگر «کلام حق». از قدیم زمان، عمده جهت خرابی ممالک قدیمه، خصوصاً دولت ایران، اضمحلال حقگویان و پرورانیدن حقپوشان بوده است. همیشه شخص سلطان، مالالمصالحه میل نفسانی و شهوترانی خائنان دولت شده است. اشخاصی که پادشاه را آلتجلب منافع شخصی خود قرار دادهاند نتوان دوست نامید…».
گفتار دیگر از آن عباس اقبال آشتیانی (وفات ۱۳۳۴ شمسی) است که با وجود گذشت ۷۲ سال از انتشار آن، میتواند راهنمای خوبی در گزینش نمایندگان مجلس شورای اسلامی و نیز انتخاب اعضای شوراهای شهر، و گزینش اعضای هیأت مدیره شرکتها و امثال آن، باشد. همانسان که اشاره شد مرحوم عباس اقبال، در ذیل عنوان «در انتخابات به چه اشخاصی باید رأی داد»، طی مطالبی، در شش بند، مشخصاتی از شخصیتهای منتخب را به این شرح آورده است:
«۱ـ باید از رأی دادن به کسی که به شهادت زندگانی گذشته خود درست در جهت مخالف فضل و تقوی و ایمان میرفته و امروز برای فریفتن مردم کلیه فضایل و معنویات را به عین لفظ و کلیه مترادفات آن به خود میبندد و از خدا و وجدان و خلق شرم ندارد اجتناب نمود.
۲ـ باید فریب کسانی را که خود هیچگونه فضیلت و علم و هنری برای وکالت ندارند ولی صرفاً از نام نیک مردگان و حَسب و نَسب اجدادی و فقط از فتوای علمای اعلام و انتساب به معصومین استمداد میجویند نخورد، چه این جمله همهدام تزویر است و کسی که فرزند خصال خویشتن باشد به چسبیدن به این گونه اسناد و اعوان]: یاران[ چندان حاجتی ندارد.
۳ـ هر کس را دیدهاید یا شنیدهاید که رشوه خورده یا رشوه گرفته، و گِرد نادرستی و مداخل گشته، دزد و نادرستبدانید، و دشمن او باشید چه بزرگترین مصیبتی که بر ما و کشور ما وارد آمدهاست از دزدی و نادرستی بوده است.
۴ـ از افتادن در دام تبلیغات کسانی که ایشان را نیازمودهاید احتراز نمایید، و نیندیشیده عقب هر دکتر تازهکار و هر روشنفکر قلابی نروید. او را بیازمایید و اگر رفتار و افکارش را پسندیدید به او رأی بدهید. از قدیم گفتهاند که: «به ناآزموده مده دل نخست ر که لنگ، ایستاده، نماید درست».
۵ـ برخلاف، سر و جان را فدای کسانیکنید که در مدت عمر، در زندگانی سیاسی و اجتماعی، خود به لوثِ دزدی و وطنفروشی و ظلم و تعدی آلوده نگردیده و تا حدی که مقتضیات اجازه میداده است به کشور خود و مردم آن خدمت کرده و راه و چاه را به ایشان نمودهاند.
۶ـ هر کس را که دیدید در راه مصالح مردم به خیر و صلاح قدم برمیدارد و دزد و ناپاک نیست، ولو آنکه از تحصیل علم بهره فراوانی برنگرفته باشد، چون عملاً دیدهاید که به مردم خدمت کرده و دزد و نادرست نبوده است مورد اطمینان خود قرار دهید».
* مطالب مزبور، برگرفته از متن سخنرانی صاحب این قلم است در جامعه تربتیهای مقیم تهران
(در شبانگاه روز هشتم بهمن ماه ۱۳۹۴).
پینوشتها:
۱. عباس اقبال آشتیانی، مجموعه مقالات عباس اقبال آشتیانی، به کوشش دکتر سیدمحمد دبیرسیاقی، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۲، ج ۲، ص هفت، ۲۱۲ تا ۲۱۳٫
۲. شیخ احمد تربتی، فرزند حاج شیخمحمدحسین تربتی (از علمای بزرگ خراسان، دارای درجه اجتهاد از آخوند ملا کاظم خراسانی و دیگر علمای وقت) متولد ۱۲۹۲ قمری ر ۱۲۵۴ شمسی در تربت حیدریه (شرح احوال این عالم و روزنامهنگار ایرانی در روزنامه کیهان، شماره ۸۷۱۹، شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۵۱، صفحه ۱۳، به قلم شادروان محمدباقر فیاض تربتی پسرعموی شیخ احمد، (سلطان العلمای خراسانی) چاپ و منتشر شده است. همچنین صاحب این قلم، از بانیان جامعه تربتیهای مقیم تهران، و سپس انتشار ماهنامه آن با عنوان روحالقدس، در نخستین شماره آن، با تاریخ ۸ر۱۰ر۱۳۷۱، تحت عنوان «آشنایی با مفاخر» به معرفی شیخ احمد تربتی پرداخته، که در کنار آن تصویری از این عالم مبارز و نیز صفحهای از روزنامه روحالقدس به چاپ رسیده است.
۳. شیخ احمد تربتی، مقارن با به توپ بستن مجلس شورای ملی توسط لیاخوف روس، به دستور محمدعلیشاه، در روز ۲۳ جمادیالاول ۱۳۲۶ (برابر ۳ تیرماه ۱۲۸۷) دستگیر میشود، و تحت شدیدترین شکنجهها قرار میگیرد. به نوشته مرحوم احمد پژوه (مترجم کتاب انقلاب ایران، تألیف ادوارد براون، ص ۱۶۰) درباره شکنجه شیخ احمد (روحالقدس): «همه شب او را شکنجه میکردند و سپس به انبارش بردند و در آنجا به چاهش افکندند، و با سختی بدرود زندگی گفت. یکی از دوستان نگارنده]احمد پژوه[ میگوید که او را روی تاوه گداخته نشانده بودند». تاریخ شهادت شیخ احمد تربتی، که در درون چاه یک یا دو روز نفسی داشته، روز ۲۸ جمادی الاول ۱۳۲۶ (برابر ۸ تیرماه ۱۲۸۷) بوده است.
۴. مرحوم علامه علیاکبرخان دهخدا، از دوستان و مدافعان شیخ احمد تربتی، که نخستین مقاله خود را در روزنامه روحالقدس به چاپ رسانده است، پس از شهادت وی، روزنامهای با همان عنوان روحالقدس، به تاریخ ۲۴ صفر ۱۳۲۷ (۱۷ مارس ۱۹۰۹) در سویس منتشر کرده است، به پیشنهاد صاحب این قلم ماهنامه جامعه تربتیهای مقیم تهران، با نام روحالقدس، در سال ۱۳۷۱ انتشار پیدا کرد.