سروده شاعر همشهری آقای محمود یاوری زاوه در سوگ زنده یاد تیمور قهرمان شاعر ، هنرمند ونویسنده که با فوتش یارانش را تنها گذاشت

تیمور قهرمان هم از دنیا گذشت و رفت.

روانش شاد و یادش برای همیشه گرامی و مانا و زنده یاد باد‌.

تا آمدم به خود که از او گفتگو کنم
پرواز کرد و رفت کجا جستجو کنم؟

یاران ز یاد یار سفر کرده نگذریم
نامهربانی است اگر من چنو کنم

مارا هوای تربت او بود بیش و کم
نامردمی است این که فرامش ز او کنم

واجب تر از قرابت با آن غریب چیست؟
تا بنده اش به گوش خلایق فرو کنم!

راحت غنوده ایم چو مردار بی نفس
بی نام و نان چگونه من ات یاد او کنم؟

قهر خداست گر که به انواع حیله ها
تا این حقیر غمزده اش های و هو کنم

هیهات از تفظّل بی روح روزگار
از من نصیحتی است تو را مو به مو کنم

راحت طلب مباش که رحمت روا شوی
باید در این معامله یا “حقّ و هو” کنم

“می” را حلاوتی است که باید حلال کرد
محصول تاک را “عجمی” در سبو کنم

“آن نامه ی مراد که می خواستم ز غیب*”
آمد به دست – مانده به شکرش وضو کنم

نامت بلند باد که با نام قهرمان
در هر کجا که دست دهد گفتگو کنم

محمود یاوری زاوه

۱۲/فرودین/۱۴۰۱

ازویژگی این شعرزیبااینست که ا گرحرف ا ول هربیت راباهم جمع کنیم    می شودنام استادتیمورقهرمان   

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *