انتقاد محمد مطهری ازتلویزیون مصاحبههای یکدست صدا و سیما با مردم توهین است
در ۹ بار انتخابات برگزار شده مجلس از ابتدای انقلاب، میزان مشارکت مردم در کل کشور حدود ۶۰ درصد و در تهران جز در سه مورد زیر ۵۰ درصد بوده است که در مقایسه با کشورهای دیگر قابل قبول است. اما نکته اینجاست که در همه این مدت، تقریبا همه کسانی که در رادیو یا تلویزیون با آنان مصاحبه شده، گفتهاند در انتخابات شرکت میکنند. روشن است که مبدع این شیوه، مسئولان فعلی صدا و سیما نیستند؛ روالی است از گذشته و با چند دهه سابقه.
به گزارش تابناک، حجت الاسلام محمد مطهری طی یادداشتی، علت این پدیده عجیب یعنی آمار رسمی
۶۰ درصدی از یک طرف و مصاحبههای یکدست صد در صدی از طرف دیگر، از چهار حال خارج نیست:
۱٫ از هر ده نفر ایرانی، چهار نفر در جلو دوربین رنگ عوض میکنند، حال یا از روی نفاق یا از روی ترس. اگر این فرض درست باشد با توجه به اینکه ضریب مشارکت بر همگان روشن است هدف از پخش مصاحبههای یکدست، اثبات نفاق و ترس بسیاری از ایرانیان است.
۲. کسانی که در انتخابات شرکت نمیکنند جلو دوربین با آسودگی خاطر و صداقت، عدم شرکت خود را اعلام میکنند ولی تلویزیون همه را سانسور میکند. در این فرض، هدف از پخش مصاحبههای یکدست این است که به مردم خوب حالی کنیم که ما اهل سانسور هستیم و «مردم» کسانی هستند که حتما در انتخابات شرکت میکنند و بقیه «نامردم» هستند.
۳. کسانی که در انتخابات شرکت نمیکنند اصلا حاضر به گفتوگو با تلویزیون نیستند، چون یقین دارند پخش نمیشود. طبق این فرض، بخش قابل توجهی از مردم به رسانه ملی بیاعتماد بوده و عطایش را به لقایش بخشیدهاند.
۴. تلویزیون تا یقین نداشته باشد کسی پاسخش درباره شرکت در انتخابات مثبت است با او مصاحبه نمیکند. در این فرض «مصاحبه با مردم رای دهنده» تحت عنوان «مصاحبه با مردم» به خورد مردم داده میشود.
وجدان خود را قاضی کنیم. به کدامیک از چهار
فرض بالا رضایت دادهایم؟ و به چه قیمتی؟ آیا هر کدام از فرضهای چهارگانه درست باشد مصداق واضح (با اعتذار)
«تف سر بالا» نیست؟
اساسا خوب است مسئولان از خود بپرسند که پخش این نوع مصاحبهها برای جذب چه افرادی است؟ بسیج کرمان؟ طلاب قم؟ خانوادههای شهدای اصفهان؟ رزمندگان جان برکف اهواز؟ سپاهیان بوشهر؟ اساتید بسیجی تبریز؟ یعنی اگر این مصاحبههای یکدست پخش نشود این افراد در انتخابات شرکت نمیکنند؟!
اگر مقصود عقلانی پشت این مصاحبه هاست این هدف نباید چیزی جز تشویق افراد بیتفاوت و حتی مخالف نظام به مشارکت در انتخابات باشد. آیا پخش مصاحبههایی که هم رسانه ملی و هم مردم میدانند نشان دهنده نظر همه طیفهای مردم نیست و به نام نظر کل مردم پخش میشود، میتواند افراد مخالف یا حتی بیتفاوت را پای صندوق رای بکشاند؟ این عدم صداقت با مردم نه تنها باعث جذب بیتفاوتها و مخالفان نمیشود بلکه برخی افراد مصمم را هم برای رای دادن به تردید میاندازد. من نمیفهمم از انکار اینکه نظام ما منتقد و مخالف در میان طبقات مختلف دارد چه سودی میبریم جز اینکه بر تعدادشان میافزاییم؟
لطفا کسی مرا راهنمایی کند: آیا مخالف نداشتن یعنی حق بودن؟ آیا مخالف داشتن یعنی باطل بودن؟ پس طبق این نگرش، نعوذ بالله خداوند که حق مطلق است، اولین ناحق است چون صدها بار از مخالفان خود در قرآن سخن گفته و اصل وجودشان را نیز تایید کرده است.
خوشبختانه اخیرا چند بار رهبر انقلاب در سخنان خود مخالفان نظام و مخالفان خود را خطاب قرار داده و آنان را به پای صندوقها دعوت کردهاند. آیا معنا دارد که
ولی فقیه و بالاترین مقام کشور با ارائه استدلال و با تواضع، برای مخالفان خود و نظام، کارت دعوت شرکت برای انتخابات بفرستد اما رسانه ملی در تبلیغاتش وجود
دریافت کنندگان کارت را از اساس انکار کند؟!
چه جفای بزرگی است که تلویزیون فقط منعکس کننده نظرات انقلابیون و طرفداران نظام باشد و بزرگتر از این جفا، این خیانت است که عدهای «رهبر انقلاب» را بر خلاف سیره ایشان تبدیل به «رهبر انقلابیون» کنند. بدتر آنکه چنین القا کنند که ایشان به صرف انقلابی بودن این افراد و در روز مبادا به کار آمدن، موافق اجرای عدالت در مورد انقلابیها، در صورت ارتکاب هر نوع خطایی نیستند. گویی: «انقلابی باش، هر چه خواهی کن!». چنین القائات نادرستی ممکن است صدها هزار نفر را جذب کند اما میلیونها نفر را دفع خواهد کرد.
مسئولان محترم دقیقا به این نکته بیندیشند که این مصاحبههای یکدست نه تنها نشان دهنده نوعی بیاحترامی و نداشتن سعه صدر نسبت به مردمی است که در انتخابات شرکت نمیکنند، بلکه اساسا توهین به «رای دهندگان» است. چرا؟ برای اینکه به زبان حال به مردم شرکت کننده در انتخابات میگوید شما آنقدر دهن بین و سست عقیده و سطحی هستید که اگر حتی یک نفر هم بگوید در انتخابات شرکت نمیکند، روی تصمیم شما تاثیر منفی میگذارد؛ لذا فقط نظرات موافقین را پخش میکنیم. آیا این است معنای فهیم دانستن مردم؟
جالب اینجاست که سیاست گذاران رسانه برای جذب بیشتر مردم، از نگرشهای زیانبار سانسوری و امنیتی خود کوتاه نمیآیند اما از عقاید دینی خود به سادگی کوتاه میآیند، گویی دیواری کوتاهتر از دیوار دین ندارند! به همین دلیل است که با عدم صداقت، برای بازارگرمی در ایام انتخابات، سراغ بدحجابها و تقریبا بیحجابها میروند. اگر برای مقاصد خودشان از دختران بزک کرده استفاده کنند هم عین شرع است و هم غوغا و اگر دیگران استفاده کنند هم ضد شرع است و هم واویلا! دختر بزک کرده با فکلهای پریشان هر جا اراده کنند نشان دهنده عمق نفوذ انقلاب است و هر جا اراده نکنند، نشان دهنده عمق رسوخ ابتذال!
اگر واقعا به دنبال افزایش مشارکت مردم در انتخابات هستید به جای آنکه فکلهای بیرون آمده از زیر روسریها را به نمایش درآورید، حرفهای بیرون آمده از دل بخشی از مردمی که در انتخابات شرکت نمیکنند و اصل وجودشان در مصاحبههای رسانه ملی درباره انتخابات مورد انکار قرارگرفته است به نمایش گذارید.
با خطاب حکیمانه اخیر رهبر انقلاب، رسانه ملی به جای آنکه عمده کار تبلیغاتیاش کالبدشکافی این مسئله باشد که چرا عدهای رای نمیدهند و درد دل آنان را پخش کند و از مسئولان پاسخ بخواهد، هر روز به زبان حال این پیام را میدهد: «رای نمیدهی، پس نیستی!» فکر میکند با گردآوردن صد مجری زیر برج آزادی و گفتن صدباره «من رای میدهم، تو رای میدهی» و پخش چند موزیک هیجانی، دعوت بسیار موثری انجام داده است. این روشها برای تشویق کودکان دبستانی و حداکثر راهنمایی خوب است نه در مواجهه با یک ملت فهیم.
طرفداران نظام با هر تعلق جناحی نیازی به توجیه و ترغیب ندارند؛ هم انگیزه دینی دارند و هم انقلابی. اما بیتفاوتها و مخالفان و حتی معاندان، نظری به اوضاع منطقه بیندازند. فراموش نکنیم دهها و بلکه صدها هزار خونخوار با آرزوی مسخره سر به نیست کردن مردان شیعه یا ایرانی و دست درازی به ناموسشان – که نمونهاش را در برخورد با زنان مظلوم ایزدی شاهد بودیم – سر بر بالش میگذارند؛ آرزویی که به لطف الهی به گور خواهند برد. اگر کسانی با عملکرد نظام، با عمامه و حتی با دین مشکل دارند، قطعا حاضر نیستند دشمنان به این خاک طمع کنند، طمعی که با اوضاع امروز و مشارکت کم رمق در انتخابات در دل آنان تقویت میشود. دشمن که داخل بیاید دیگر میان عمامه و کراوات، ساپورت و چادر، مدزده و بسیجی، لیبرال و سنتی تفاوتی قائل نیست.
بنابراین مخالف نظام اگر منطقی باشد درک میکند که برای امنیت کشور بهتر است درانتخابات شرکت کند. بله، دل ما هم پردرد است. همه دیدهایم که متاسفانه برخی شروران خطرناک را به راحتی آزاد میکنند و دوباره و
ده باره در قالب زورگیری یا تجاوز به جان این مردم میافتند و با کلیپها جولان میدهند. نیز میدانیم که بعضا این مسئولان عزیز بیشتر به فکر قلمها و سخنرانیها هستند تا قمهها و نعرهها. اما این دلیل نمیشود که هر یک از ما از انجام آنچه به ارتقای امنیت کشور کمک میکند دریغ کنیم. باید دعا کنیم کارهای شروران با معجزهای نوعی حرکت بر ضد نظام تلقی شود. آن وقت است که برخورد بسیار جدی تری صورت خواهد گرفت.
رویکرد رسانه ملی به خوبی پاسخ این پرسش را میدهد که چرا شبکههای اجتماعی در کشورهای دیگر با «استقبال» مردم مواجه میشوند و در ایران با «هجوم» مردم. آری، وقت آن است که این سخن چاره ساز حضرت ختمی مرتبت را باور کنیم: النجاه فی الصدق؛ ضرر
نمیکنیم.