انتقام از رای مردم با حربه توهین
پس از حمله تلخ برخی اصولگرایان به مردم تهران و شهر طلاق نامیدن پایتخت این بار یکی از نمایندگان این جریان به زنان کشور توهین کرد
آفتاب یزد ـ گروه سیاسی: این گونه به نظر میرسد که تلخکامی، ناامیدی و سردرگمی مردم و جامعه ای که تشنه شادی و نشاط و یکپارچگی است بیشتر به مذاق عده ای خوش میآید واگرنه به این سرعت و حدت و شدت شیرینی یک حماسه بزرگ، تاریخی و به یادماندنی با جملاتی گاه فراتر از یک موضع گیری و توهین آمیز، به تلخی و کدورت آغشته نمی شد.
انتخابات هفتم اسفند را همه جناحها و جبهههای سیاسی، انتخاباتی مهم و سرنوشت ساز میدانستند اما این اهمیت و سرنوشت ساز بودن را با اعلام نتایج نهایی، بهتر و بیشتر میتوانیم درک کنیم. چرخش معنادار تفکرات سیاسی جامعه به سوی اصلاح طلبان عده ای را علاوه بر مایوس و ناراحت کردن؛ آن قدر عصبانی کرده است که عنان و اختیار از کف داده لب به سخنانی گشوده اند که گاه در برابر آن باید«انگشت به دندان» گزید و تاسف خورد! جملاتی سخیف و نایاب در همه قاموسهای سیاسی ـ اجتماعی که در تمامی اعصار بیسابقه و نادر بوده است.
حملاتی که از تیتربازی و درصد سازی شروع شد!
با عجله و شتابی که نشان از دستپاچگی داشت و روزنامههای وابسته به جناح اصولگرایی و رسانههای حامی آنها که تابوتحمل شکست نداشتند! در اقدامی همزمان و هماهنگ، به تیتربازی هایی دست زدند که نشان از استیصالی عمیق میداد، تیتر بازیهایی که در پس آنها تحلیل هایی مملو از درصد سازی هایی نااستوار بود تا جایی که آن درصدسازیها! دستمایه طنز نویسان و کاریکاتوریست هایی شد که میکوشیدند از دل تحلیلهای مورد اشاره ثابت کنند ۵۸بیشتر است یا ۴۸ و داستان هایی از این دست و اما وقتی نخستین اخبار غیر رسمی آرا شوک آور تهران رسانهای شد؛ این تیتر بازیها و درصد سازیها به سمت واکنشهایی فردی همراه با تحلیل هایی بی پایه خیز برداشت که برخی از این واکنشها تا مدتها میتواند واکنشها و حتی تبعاتی تلخ و متفاوت به دنبال داشته باشد.
تهران پایگاه اصلی ضدیت با انقلاب!
در نخستین واکنش، شجونی عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز در واکنش به شکست مطلق اصولگرایان در انتخابات تهران، گفت: «دلیل چنین اتفاقی مشخص است. تهران پایگاه اصلی ضدیت با انقلاب است و رای آوری این افراد نیز نشان دهنده همین مسئله است.» شجونی البته تهران و تهرانی را پایگاه اصلی ضد انقلاب معرفی میکند بدون توجه به این مسئله که تحلیل آرا تهران، نتایج چندان درخشانی بههمراه نخواهد داشت. اگرچه در بین ۳۰ نفر نخست تهران نامی از دوستان شجونی دیده نمی شود اما کسانی مثل حدادعادل، مرتضی آقا تهرانی، ابوترابی فرد، توکلی و… از همین مردمی که آنان را متهم به ضد انقلابی بودن کرده اند آرا قابل
توجهی کسب کردهاند و جالب تر آن که مردم تهران، تهرانی که پایگاه اصلی ضدیت با انقلاب برشمرده شده است! بالغ بر چهار و نیم میلیون رای به خبرگان رهبری دادهاند؛ خبرگانی نظیر امامی کاشانی، موحدی کرمانی، احمد جنتی و… که با همین دو نمونه باید پرسید چگونه یک شهر و مردمانش در آن واحد، در یک روز و در یک تصمیم گیری، دست به رفتارهایی ضد و نقیض میزنند؟!
تحلیل یامین پور
وحید یامین پورعضو جبهه پایداری هم در تحلیلی درباره رای مردم میگوید:« اصولگرایان در تهران شکست خوردند؛ به طور مطلق. ولی این شکست بیش از آنکه سیاسی باشد فرهنگی و تمدنی است. تهران شهری است با انبوهی از جمعیت متعلق به طبقه متوسط جدید شهری، پیچیده
در سبک زندگی شبه مدرن با مطالبات شبه روشنفکرانه. چه بر مبنای مفهوم «طبقه و قشر» تحلیل کنیم و چه مبتنی بر مفهوم «سبک زندگی»، آنچه روشن است اینکه رای بخشی از مردم تهران عموماً قداست زدایی شده و عرفی و حامل ارزشهای غربگرایانه است.»
تهران؛ شهر طلاق!
اما پایگاه خبری رجانیوز نیز که سایت نزدیک به جبهه پایداری میباشد در تحلیلی دراین راستا مینویسد: شکست اصولگرایان از اصلاحات در تهران، یک شکست کاملا اجتماعی- فرهنگی است. وقتی در تهران بنابر آمارهای رسمی بیشترین میزان جرایم اجتماعی، روزهخواری، طلاق، اعتیاد و … ثبت شده، بدین معناست که این شهر بیشترین فاصله از فرهنگ اصیل دینی و انقلابی را برای خود ثبت کرده و به همین میزان طبیعی است که در چنین شهری به جای افرادی که نخستین وجهه آنها در افکار عمومی شهرت آنها به دیانت و گفتمان انقلاب اسلامی است، چهرههایی وارد مجلس شوند که در افکار عمومی بیشترین فاصله را با این معیارها و مفاهیم دارند.
توجیهاتی برای فرار از شکست
همچنین در بین انبوهی از تحلیلهای ارائه شده و توجیه کننده که بوی ناامیدی و فرار از شکست میدهد بسیاری کوشیدند در تحلیلهای خود نه آن چنان تند و تلخ مثل شجونی! بلکه با آرامشی توام با اندوه! آراء اخذ شده در تهران را در یک محیط بسته و دو قطبی، تحلیل نمایند. رجا نیوز در یادداشتی به قلم «م»، اساسا خود را به آن راه میزند و با خاطرنشان کردن افت ۶ درصدی مشارکتها و بدون ورود به شکست اصولگرایان! این شکست را به دولت نسبت میدهد و با تراشیدن یک دوقطبی سادهانگارانه «مستضعف ـ غربگرا» مینویسد:« انتخابات ۹۴ با آنکه حتی انگلیس و سران فتنه را هم پای کار آورد و در واقع با لشگرکشی تمام عیار اصلاح طلبان همراه شد، کاهش مشارکت ۶درصدی نسبت به انتخابات مجلس قبلی را در تاریخ ثبت کرد. پرسش این است که راز این کاهش مشارکت و دلالتهای آن چیست و کفه ی ترازوی رایدهندگان خصوصاً در تهران به جانب کدامین قشر چرخیده است؟ پاسخ به این پرسش است که آژیر خطر را برای دولت به صدا در میآورد و آن را به نمادی از اعتراض به وضعیت اقتصادی کشور بدل میسازد.»
پرویز سروری رئیس کمیسیون نظارت شورای شهر تهران نیز معتقد است: «شمالنشینان تهرانی در انتخابات حضور پررنگتری داشتند و برخی از جنوبنشینان تهران به دلیل مسائل اقتصادی در انتخابات شرکت نکردند» و بیهیچ حرف و حدیثی احتمالا این دو قطبی
شمالشهرـ جنوب شهر، توجیهی خواهد بود برای فرار از قبول شکست!
غرب و ماهواره و انتخابات!
موسی قربانی هم نماینده اصولگرای ۴دوره مجلس شورای اسلامی با اشاره به نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامی در تهران پای ماهواره و کسانی را به میان ماجرا میکشاند که به نظر وی بیشتر نگاهشان به غرب است: «این شهر همیشه در انتخابات وضعیت خاصی داشته است. اگر آرای خاموش این شهر که همان کسانی هستند که نگاهشان به غرب و ماهواره است در انتخابات شرکت کند، اصلاحطلبان پیروز خواهند شد.»
حرفهای منشوری یک دلواپس
اما سلسله توهین و جسارتهای اصولگرایان این روزها فقط محدود به مردم تهران نبوده است .چرا که یک فایل تصویری منتسب به یک نماینده که طی روزهای گذشته منتشر شده است نشان میدهد توهینها حتی به موضوع بانوان نیز رسیده است. یک نماینده در یکی از سخنرانیهای خود ضمن بیان اظهارات سخیف به زنان نیز توهین میکند و میگوید جای آنان در مجلس نیست . واکنشهای اجتماعی به سخنان توهین آمیز این نماینده حال حاضر مجلس طی روزهای گذشته وسعت بسیاری داشته است. به گزارش ایسنا، او با صراحت گفته است: «مجلس جای زنان نیست؛ جای مردان است. این سخنان آن چنان توهینآمیز بوده است که حتی رسانههای خارجی از درج کامل آن خودداری کردهاند. از همین رو به همین جمله اکتفا میشود.
داغ شکست
دوقطبی کردن شمال شهر ـ جنوب شهر ،توهین مستقیم به مردم تهران و حالا اظهارات سخیف در مورد بانوان کشور و مواردی از این دست، هرگز نخواهد توانست داغ شکست انتخابات هفتم اسفند را التیام بخشد. شاید اصولگرایان باید خیلی ساده به پیش بینی یار دیرین خود محمود احمدینژاد که شکست سختی برای حامیان دیروز خود درنظر گرفته بود گردن مینهادند و خود را برای لحظات عیانشدن این شکست آماده میکردند نه این که پس از قطعی شدن شکست، مردمی را هدف و آماج توهینهای خود قرار دهند که امام راحل عظیم الشان میزان و ملاک را رای آنان دانسته بود. سوال اساسی این جا است که توهینکنندگان امروز یعنی همان هایی که مردم تهران را ضدانقلاب و تهران را اصلی ترین پایگاه ضدیت با نظام، معرفی کردهاند چگونه انتظار دارند خرداد ۱۳۹۶ از مردم پاسخی تلخ تر و شکننده تر نگیرند؟!