بررسیهای یک مطالعه در مورد ریشههای اجتماعی شکلگیری و بروز نارضایتیهای اجتماعی نشان داد که بخش زیادی از شهروندان تهرانی نسبت به شرایط و اوضاع نامساعد موجود، نگران بوده و ناراضی هستند. همچنین تمایلات خشونتطلبانه در بین آنها در حد بسیار ضعیف بوده و اکثریت شهروندان مایلند تا نارضایتیهای خود را در اشکال مسالمتآمیز بروز دهند.
به گزارش ایسنا، موضوع «رضایت» یک امر نسبی است و رضایت اجتماعی شهروندان در هر نظام اجتماعی، اگرچه تا حد زیادی به شرایط فردی بستگی دارد، ولی تاثیر عوامل اجتماعی در بروز یا افول آن بسیار پررنگتر به نظر میرسد. اگر رضایت، آرامش، احساس سعادت و بالعکس عدم احساس خوشبختی و نارضایتی در جامعه تسری یابد و عده زیادی از اعضای جامعه را در برگیرد، این را نمیتوان به شرایط فردی تعبیر کرد، بلکه باید اوضاع اجتماعی را در ارتباط با آن در نظر گرفت.
در جامعه معاصر، کاربرد اصطلاحاتی مانند اغتشاش، ناآرامی، شورش، بلوا، آشوب، رفتار جمعی اعتراضآمیز، هیجان جمعی، طغیان خشونتآمیز و … جملگی حکایت از اهمیت نارضایتیها در بُعد اجتماعی دارند و بیشتر دولتها درصدد رفع آنها و ایجاد ثبات و پایداری در بدنه نظام سیاسی هستند.
نارضایتی عمومی یا نارضایتی اجتماعی به وضعیتی اطلاق میشود که عدم رضایت مردم از حاکمیت نظام دولتی و عوامل نهادهای منتسب به آن به یک مسئله شایع مبدل شده و بخش گستردهای از شهروندان را شامل میشود. عموماً نارضایتیهای اجتماعی بهمانند آتشی زیر خاکستر، آماده شعلهور شدن است و به همین دلیل از آنها بهمثابه شرط لازم به منظور تحقق جنبشهای اعتراضی و اولین عامل مهم در وقوع هر انقلاب یاد میکنند.
بررسیها نشان میدهد که در شکلگیری و بروز نارضایتیهای اجتماعی عوامل متعددی دخیل هستند؛ نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی، ناسازگاری ساخت ارزشی جامعه، ناکارآمدی و بیعدالتی و احساس محرومیت از ریشههای عمده نارضایتیهای اجتماعی هستند.
با توجه به گستردگی، دامنه و ریشههای متفاوت نارضایتیهای اجتماعی؛ پژوهشگران با انجام یک مطالعه ریشههای اجتماعی شکلگیری و بروز نارضایتیهای اجتماعی در شهروندان تهرانی را بررسی کردند.
از جمله نارضایتیهای اجتماعی که در این مطالعه مورد توجه قرار داشت، میتوان به ناآرامیهایی در دیماه ۱۳۹۶ اشاره کرد که از شهر مشهد و شهرهای بزرگ استان خراسان در راستای مقابله با گرانی و اعتراض به سیاستهای دولت وقت در شبکههای اجتماعی آغاز شد. همچنین نمونه دیگری از این نارضایتیهای عمومی را میتوان در وقایع آبانماه ۱۳۹۸ مشاهده کرد که به دنبال انجام مجدد سهمیهبندی بنزین در ایران و افزایش قیمت بنزین آغاز شد.
در این مطالعه میزان شیوع نارضایتیهای اجتماعی در ایران (استان تهران)، ریشههای اصلی شکلگیری نارضایتیهای اجتماعی و اشکال بروز این نارضایتیها در استان تهران مورد بررسی قرار گرفت.
در این مطالعه از روش پیماش استفاده شد که هدف اصلی آن تعمیم نتایج جامعه کوچکتر به جامعه بزرگتر است و برای اینکار از بین ۸ میلیون و ۷۳۷ هزار و ۵۱۰ شهروند تهرانی بالای ۱۸ سال (براساس سرشماری سال ۱۳۹۵)، ۲۷۱ نفر از نواحی پنجگانه تهران بررسی شدند و پرسشنامههایی بین شهروندان مناطق قیطریه، خانیآباد، جمهوری، رسالت و تهرانسر توزیع شد.
ارزیابی وضعیت نارضایتیهای اجتماعی در جامعه شهری تهران گویای آن است که میزان نارضایتی درصد شهروندان تهرانی از وضعیت حال حاضر جامعه بهویژه در ابعاد اقتصادی، سیاسی و فرهنگی زیاد است.
همچنین بررسی ریشههای اجتماعی نارضایتیها نیز نشان داد که ۷۶ درصد شهروندان تهرانی در حوزههای مختلف احساس بیعدالتی و نابرابری اجتماعی میکنند. نیازهای نزدیک به ۲۸ درصد از آنها در سطح بالا و حدود ۵۴ درصد در حد متوسط برآورده نشده است.
نزدیک به ۷۰ درصد از آنها احساس محرومیت نسبی را در سطح بالایی تجربه کرده، حدود ۴۲ درصد ادراک مثبتی از جایگاه و منزلتشان در محل کار، بین اعضای خانواده و در جامعه دارند. اکثریت حدود ۶۰ درصدی آنها، شرایط بیهنجارانه را بر جامعه غالب دانسته و حدود ۸۷ درصد نیز توقعات زیادی از نظام دولتی در راستای ترفیع نیازها و تامین رفاه اجتماعی داشتهاند.
بر اساس یافتههای این مطالعه، حدود ۲۵ درصد از شهروندان در بروز نارضایتیهای خود منفعل بوده و تمایلی به مشارکت در اشکال مدنی و غیر مدنی بروز نارضایتیها ندارند.
در این بین حدود ۳۲ درصد از افراد در حد متوسط و حدود ۱۸ درصد در حد بالا برای مشارکت در اشکال مدنی بروز نارضایتیهای اجتماعی، تمایل داشتند. در مقابل اکثریت حدود ۶۶ درصدی از شهروندان تهرانی تمایلی برای مشارکت در اشکال غیر مدنی بروز اعتراضات اجتماعی نداشتند و میتوان گفت تمایلات خشونتطلبانه در بین شهروندان تهرانی در حد بسیار ضعیف بوده و اکثریت شهروندان مایلند تا نارضایتیهای خویش را در اشکال مسالمتآمیز بروز دهند.
نتایج پژوهش نشان دادند که ادراک بیعدالتی و اجتماعی و احساس نابرابری در حوزههای مختلف جامعه، ارتباط مثبت و معنیداری با نارضایتیهای اجتماعی دارد.
ادراک بیعدالتیهای اجتماعی دلیلی بر افزایش تمایلات خشونتطلبانه نظیر مشارکت در اغتششات نیست و عامل تهییجکننده کاملی برای مشارکت بخشیدن افراد در فرآیندهای خشونتبار نیست. بنابراین شهروندانی که احساس نابرابری به آنها دست میدهد، صرفاً به واسطه روشهای نرم و مدنی از جمله طومارنویسی، بایکوت، اعتصاب و.. اعتراضات خود را به گوش مسئولین میرسانند.
همچنین این مطالعه نشان داد که عدم ارضای نیازهای شهروندان، میزان نارضایتیهای اجتماعی را به نسبت بالایی افزایش میدهد. ارضای نیازها منجر به رضایت اجتماعی بالاتر شده و عدم دستیابی به نیازهای زیستی، امنیتی، خودشکوفایی و …، مسبب بسط نارضایتیها است.
در عین حال یافتهها نشان دادند که عدم ارضای نیازهای فردی و اجتماعی شهروندان میتواند بسترهای بروز نارضایتیهای اجتماعی در اشکال مدنی و غیرمدنی را به اندازههای متفاوت فراهم کند. در این میان، میزان بروز نارضایتیهای اجتماعی ناشی از عدم ارضای نیازها در ابعاد مدنی، بالاتر از ابعاد غیر مدنی بوده و شهروندانی که به دلایل مختلف نیازهای آنها در حوزههای گوناگون برآورده نشده و از این رو احساس نارضایتی بر آنها چیرهشده است، این نارضایتی را با احتمال بیشتری در اشکال مدنی و غیر خشونتبار بروز میدهند. همچنین احساس محرومیت نسبی ارتباط نسبتاً قوی و مستحکمی با شیوع نارضایتیهای اجتماعی داشته است.
به علاوه در این مطالعه مشخص شد که با توسعه شرایط بیهنجار در جامعه، به طور مستقیم و غیر مستقیم بر میزان نارضایتیهای اجتماعی افزوده میشود.
پژوهشگران بر اساس یافتههای این مطالعه پیشنهاداتی را ارائه کردند از جمله:
اصلاح حکمرانی سیاسی در راستای برقراری امنیت، عدالت، تحقق نیازهای اجتماعی و افزایش هماهنگیها و تعاملات میانقوهای به منظور رفع مسائل شهروندان؛
برقراری عدالت اجتماعی و مساوات با تاکید بر قانونگرایی در تعاملات اداری، برابری در برابر قوانین و مقررات سازمانی، دسترسی شهروندان به حداقل درآمد، رعایت مساواتگرایانه حق و حقوق قومیتها و …؛
از میان بردن حس بیهنجاری و بیقانونی در نظام اجتماعی؛
ارتقای فرهنگ اجتماعی جهت مقابله با هیجانگرایی به واسطه برگزاری دورههای آموزشی و آشناسازی شهروندان با حقوق مدنی؛
افزایش امید اجتماعی برای بهبود وضعیت و بازگشت به روال عادی زندگی توسط مسئولین؛
تمرکز بر مسائل اجتماعی روز جامعه و تلاش به منظور رفع سریع و دفع پیامدهای ناخوشایند آنها مانند مسئله اثرگذاری تحریمهای اقتصادی بر بازار کالاهای اساسی و …؛
متناسبسازی حقوق و مزایای اجتماعی بر مبنای سطح تحصیلات، نوع شغل و … .
در انجام این تحقیق، سید سعید حسینیزاده آرانی؛ پژوهشگر مرکز تحقیقات صدا و سیما، عبدالله مرادی؛ استادیار دانشگاه عالی دفاع ملی، اصغر وثوقی اصل؛ دکتری جامعهشناسی مسائل اجتماعی ایران دانشگاه آزاد و محمد مهتری آرانی؛ استادیار گروه مدیریت دانشگاه پیام نور با یکدیگر مشارکت داشتند.
یافتههای این مطالعه، بهار سال جاری به صورت مقاله علمی با عنوان «تحلیلی بر ریشههای اجتماعی شکلگیری و بروز نارضایتیهای اجتماعی در ایران (مورد مطالعه: شهروندان تهرانی)» در فصلنامه علمی امنیت ملی منتشر شده است