یادبود «منوچهر ستوده»، عصر چهارشنبه، در کانون زبان فارسی برگزار شد رمز ماندگاری ایران، حفظ فرهنگ و هویت تاریخی آن است
ایران: آنقدر نامش بزرگ است و شایسته ستایش که برای بزرگداشتش، همه آمده بودند. همه آنهایی که خود نامی بلند در فرهنگ ایران دارند و آثارشان، نماینده فرهنگ و هنر ایران است. «مرثیه سرو کهن»، عنوان مجلس یادبود «منوچهر ستوده» بود که جمعه گذشته (۲۰ فروردین)، در ویلای شخصیاش در سلمانشهر چالوس، به سن ۱۰۳ سالگی، جان به جانآفرین تسلیم کرد. اگرچه تشییع و تدفینش، بس غریبانه جلوه کرد اما ترحیم و تجلیلش، باشکوه بود تا جایی که بسیاری – از خرد و کلان و پیر و جوان -، همه آن دو ساعتِ عصر چهارشنبه ۲۵ فروردین را ایستادند تا مقام علمی بنیادگذار دانش جغرافیای تاریخی ایران را پاس دهند. محمدرضا شفیعیکدکنی، احمد اقتداری، محمدعلی موحد، عنایتالله مجیدی، احسان اشراقی، توفیق سبحانی، عبدالله جاسبی، هرمز همایونپور، ناصرالدین حسن زاده، روزبه زرینکوب، رضا یکرنگیان، سرمد قباد، قدرتالله مهتدی، محمد اسلامی، محمد افشینوفایی، مصطفی نوری، شهلا طهماسبی، کمال اجتماعی جندقی، علی اصغر علمی، ثریا باوریپور، فریبا افکاری، ناهید طباطبایی، ماندانا صدیق بهزادی و ماکان ستوده (فرزند دکتر ستوده)، تنها نام برخی از معاریف و مشاهیر حاضر در جلسه بود.
نخستین سخنران این نشست، «سید مصطفی محقق داماد»، بود که گفت ما از مرحوم ستوده چیزی جز خیر وجز دانش و رحمت و فضل ندیدیم و در ادامه اظهار کرد: منوچهر ستوده یکی از بزرگ زادگان این کشور است. اولاً اصیل است و بعد عاشق ایران. هر چند ماه یکبار موفق میشدم و به عیادت ایشان میرفتم. آخرین باری که در سوم فروردین نود و پنج برای دیدن ایشان رفتم با وجودی که صد و سه سال از عمرشان میگذشت حواس جمعی داشت و شروع کرد در باره خاطرات گذشته و سفرهایش برایمان گفت و دیدم که از درون دلش شعله ایران دوستی بلند است!
در ادامه «سید کاظم موسوی بجنوردی»، در وصف دکتر ستوده چنین گفت: شادروان استاد منوچهر ستوده روزهای بسیار در گرما و سرما، شرایط سخت و دشوار، خاک میهن را به پای استوار خود پیمود، نه فقط «از آستارا به استارباد» بلکه از تاشکند تا سمرقند و از سمرقند تا بخارا و خوارزم و مرو و سرخس، تا از میراث برجای مانده از گذشتگان این مرز و بوم، بناهای کهن و کتیبهها و سنگ نبشتههای چند صد ساله و هزار ساله، نکتههای بدیع به دست آورد و بر گوشههای نه چندان روشن تاریخ فرهنگ این سرزمین پرتو بیفکند. وی در ادامه گفت: استاد دکتر منوچهر ستوده از معدود دانشمندان کشور ما بود که ایران شناسی را فقط در کتابها و کتابخانهها نمیدید و به درستی پی برده بود که جهانی از فرهنگ ایرانی در ورای آثار مکتوب بر جای مانده از دورانهای پر شکوه موج میزند و از طریق همان آثار است که میتوان بخش چشمگیری از فرهنگ و تمدن ایران را سراغ گرفت. شاید کمتر جایی از ایران و جهان ایرانی یعنی جاهایی بسیار فراتر از مرزهای کنونی، باشد که پای منوچهر ستوده بدان نرسیده باشد. نبض و جان او نیز با طبیعت ایران در پیوند و هماهنگی بود.
در بخشی دیگر، «نصرالله پورجوادی» از جفای رفته در حق ستوده در گذشته اشاره کرد و گفت: این روزها قدر بزرگان فرهنگ ایران دانسته میشود و تصور ایران بدون این شخصیتها بسیار مشکل است. اگر ایران بخواهد بماند و اگر جغرافیای ایران خواهان ماندگاری است باید فرهنگ ایران و هویت تاریخی و زبانش حفظ شود و اگر اینها را از ایران بگیریم از نظر جغرافیا هم، به هویت این کشور آسیب میزنیم.
«کارلو چرتی»؛ رایزن فرهنگی ایتالیا در ایران هم درباره تأثیر منوچهر ستوده در میان ایرانشناسان خارجی گفت: این روزها یکی از بهترین فرزندان ایران را از دست دادیم. برای ما که ایران را از دور میشناختیم و در کتابها در دانشگاههای ایتالیا و اروپا میخواندیم، مردانی همانند منوچهر ستوده و ایرج افشار همانند چشم ما بودند و ایران را از درون و با چشمان ایشان میدیدیم و میشناختیم و راههای محلات و کوهستان ایران را با نوشته هایشان میپیمودیم و این خیلی مهم بود.
در بخشی دیگر از این یادبود، «میلاد عظیمی» به سخنرانی پرداخت و درباره ارتباط منوچهر ستوده و ایرج افشار گفت: ایرج افشار، اساساً منوچهر ستوده را میستود و بزرگ میداشت. به مناسبت هفتاد سالگیاش یادداشتی پر مهر در مجله آینده نوشت.به منظور بزرگداشتش، کتاب ستوده نامه را در دوجلد سامان داد. در یادداشتهایش در آینده و کلک و بخارا مکرر از او یاد میکرد. در مجلس تجلیلش سخن گفت. در فیلمی که به نام ستوده ساخته میشد، متنی شیرین خواند. او در ادامه افزود: اینهمه به این خاطر بود که او را «وجودی با برکت برای ایران و دانشمندی با ارزش و پر بهره »می دانست. افشار، ستوده را به خاطر کارهایی که کرده بود، به خاطر مرارتهایی که برای تجسسهای ایرانشناسانه اش کشیده بود، ستودنی میدانست.