۹ نکته عطاءالله مهاجرانی درباره مستند جلاد ساواک

عطاءالله مهاجرانی در واکنش به پخش مستند «پرویز ثابتی» شکنجه‌گر ساواک می‌گوید: «ثابتی طرفدار شدت عمل در زمان شکل‌گیری انقلاب در سال ۱۳۵۷ بود؛ شدت عملی که واقعه کشتار مردم در ۱۵ خرداد شبیه پیک نیک خواهد بود.»

به گزارش ایسنا، پخش مستند جنجالی پرویز ثابتی از شبکه منوتو که از او به عنوان جلاد و شکنجه‌گر ساواک در زمان پهلوی یاد می‌شود، واکنش‌های متعددی را به دنبال داشته است.

عطاءالله مهاجرانی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز به این مستند واکنش نشان داده و در شبکه ایکس نوشته است:

مستند پرویز ثابتی که بخش اصلی‌اش مبتنی بر آرشیو به سرقت رفته سازمان بی در و پیکر و بی‌مسئولیت صدا و سیما ست! را دیدم. چند نکته قابل تامل:

۱- ثابتی در  ۳۶ سالگی روان و با ادبیات خوب حرف می‌زند. پس از بیش از پنجاه سال ترقی معکوس کرده است. زبان و ادبیات لاتی و شیوه نشستن قهوه خانه‌ای

۲- سازمان سیا نقش پدرخوانده ساواک را داشته است. همکاری سازمانی و بلکه عملیاتی با موساد

۳- ثابتی طرفدار شدت عمل در زمان شکل‌گیری انقلاب در سال ۱۳۵۷ بوده است. شدت عملی که واقعه کشتار مردم در ۱۵ خرداد شبیه پیک نیک خواهد بود.

۴- هویدا شبیه پناهگاه ثابتی است. تا مشکلی دارد نزد هویداست به نظر می‌رسد بهایی بودن هویدا و ثابتی در این داستان نقش موثر داشته  است.

۵- در دیدار آخر ثابتی با هویدا، تلقی ثابتی این است که هویدا آماده فرار از ایران بوده است. به قول داریوش همایون در هواپیمای شاه، برای سگ‌ها جا بود، برای هویدا و مادرش نبود.

۶- ثابتی از قتل زندانیان سیاسی، بیژن جزنی و خوشدل و ذوالانواری و… در ۲۹ فروردین ۱۳۵۴ در تپه اوین سختی نگفت.

۷- به قتل فروشنده مغازه کفش فروشی شاردن هم اشاره نشد. همسر محترم ایشان رفته بود کفش بخرد ، محافظ فروشنده را با تیر زد و کشت.

۸- اشاره‌ای به شازده و آینده سلطنت نکرد!

۹- در سال‌های یکه‌تازی پرویز ثابتی از سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷ من دانشجوی دانشگاه اصفهان (از ۵۲ تا ۵۶) و دانشجوی دانشگاه پهلوی از مهر  ۱۳۵۶ به بعد بودم. در دورانی که ایشان مدعی‌اند بر همه چیز مسلط بودند. در دانشگاه حتی یک دانشجوی طرفدار نظام شاه نبود. جریان عمومی دانشجویی ضد شاه بود.

دانشجویان و اساتید شاخص دانشگاه همه ضد نظام پادشاهی بودند. حکومت پهلوی را فاسد و وابسته و ژاندارم  آمریکا و اروپا در منطقه می‌دانستند. ساواک این چهره و متن پنهان را نمی‌دید. آن وقت از اتاق من کتاب داستایوفسکی را بر داشتند و بردند! ساواک سرشاخه‌ها را می‌زد و ریشه‌ها را نمی‌دید.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *