بخش نخست میزگرد تلاقی درباره «مظلومیت زیستبوم ایران» علت تغییر ابتکار، مخالفتش با طرحهای انتقال آب بود/ یک بار به محیط زیستیها گوش کنید
تهران- ایرنا- «معصومه ابتکار» رئیس سازمان حفاظ محیط زیست در دوره فعالیت سه کابینه اذعان میدارد که «دولتها معمولا در شرایط بحران، اولویت را به حفظ وضعیت موجود و بقای سیستم میدهند» و نه مسائل زیست-محیطی. «محمد درویش» فعال محیط زیست هم میگوید «عملا این اتفاق نیفتاده که محیط زیست حرفش را بزند و کسی به آن توجه کند».
تغییرات اقلیمی، فرونشست، آلودگیهای زیست-محیطی، خیزش ریزگردها، خشکسالی و پیامدهایشان چگونه باید مدیریت شوند؟ چرا بحرانهای زیستبوم آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفته و تحت تاثیر و زیر سایه دیگر چالشها و مسائل از جنس سیاسی، اجتماعی یا بعضا امنیتی قرار گرفته است؟ راهحلهای بحران آب کشور کدامند؟ چه اقداماتی انجام شده و چه مواردی هنوز مغفول مانده است؟ چه خطاها و کژکارکردیهایی در این زمینه در حال وقوع است؟
تلاقی ایرنا با حضور دو چهره برجسته در عرصه محیط زیست کشور یعنی «معصومه ابتکار» معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در دولتهای هفتم، هشتم و یازدهم و نیز «محمد درویش» فعال شناختهشده این حوزه به بررسی مسائل یادشده پرداخته است:
در ادامه بخش نخست گزارش این تلاقی را میخوانید:
ابتکار: واقعیت اقلیمی کشور ما غیرقابلانکار است؛ نمیتوانیم با آن مقابله کنیم ولی میتوانیم با آن سازگار شویم. سازگاری تنها راه حل است اما متاسفانه در این مسیر هم به درستی پیش نرفتهایم
یک تلاش عمدی برای انکار اصل مسائل زیست-محیطی وجود دارد
ایرنا: چرا بحران خشکسالی و کمآبی به اندازه کافی در جامعه ما مورد توجه قرار نگرفته و در کانون توجهات نیست؟ چرا فعالان محیط زیست نتوانستهاند اهمیت این بحران را به سطح اول مسائل اجتماعی بیاورند؟ آیا سیاستگذاران مانع هستند؟ یا این که مناقشات سیاسی و اجتماعی بر اهمیت این موضوع سایه انداختهاند؟ آیا درک درستی از اهمیت این بحران در کشور وجود دارد؟ در حالی که برخی حتی معتقدند تغییرات اقلیمی و کمآبی اصلاً وجود ندارد!
ابتکار: همه مواردی که اشاره کردید، حقیقتاً وجود دارند؛ یعنی یک تلاش عمدی برای انکار اصل مساله هم وجود دارد. متاسفانه یک تعارض گفتمانی داریم که یکی از مشکلات اصلی است. هنوز در گفتمانها اختلاف نظر وجود دارد که آیا تغییر اقلیم اصلاً واقعیت دارد یا خیر؟ مشکل آب داریم یا نداریم؟ کشاورزی چقدر آب مصرف میکند؟ صنایع و مصرف آب در بخش شرب چطور؟ و در این بین، یک مناقشه و تعارض منافع هم وجود دارد. به عنوان مثال، بخش کشاورزی میگوید که منافع ما در این است که روند کنونی ادامه یابد.
متاسفانه سیاستگذاری مناسبی در این زمینه صورت نگرفته است. در سالهای گذشته، هیچ کار اساسی برای بخش کشاورزی انجام نشده و ظرفیتسازی یا اصلاح الگوی کشت و آبیاری یعنی کاری که در سایر کشورهای دنیا انجام میشود، به درستی پیگیری نشده است. واقعیت اقلیمی کشور ما غیرقابلانکار است؛ نمیتوانیم با آن مقابله کنیم ولی میتوانیم با آن سازگار شویم. سازگاری تنها راه حل است اما متاسفانه در این مسیر هم به درستی پیش نرفتهایم.
حتی در سیاستگذاریها هم جاهایی بحثهایی مطرح شده مانند خودکفایی غذایی. درست است که به دلیل تقابلهای بینالمللی باید امنیت غذایی کشورمان تأمین شود ولی راهحل این نیست که با شیوهای با بهرهوری پایین و مصرف آب زیاد به سمت خودکفایی برویم. خودکفایی را میتوان به روشهای دیگری تعریف کرد؛ بدون این که فشار زیادی به منابع طبیعیمان، بهویژه منابع آب زیرزمینی، تالابها و رودخانهها وارد کنیم. متاسفانه در سالهای مختلف سیاستهایی اجرا شده که نتیجه مطلوب نداشتهاند. یک دوره، گروهی تمام سیاستهای مثبت را خنثی کردند و دوباره به نقطه اول برگشتیم. در سیاستگذاریها هم همین طور بود؛ یعنی روشهایی پیش برده شد که مشکلات بیشتر شد. اما حالا امیدواریم که دولت جدیدی که به قدرت رسیده، این مسائل را درک کند و در این زمینه اقدامات مؤثری انجام دهد.
بودجه سازمان محیط زیست به اندازه یک سوم بودجه شهرداری کاشان
ایرنا: در حالی که کشور با بحران کمآبی مواجه است؛ این موضوع در جامعه به اندازه کافی اهمیت پیدا نکرده است. چرا بحران کمآبی در کشور به مساله اولویتدار تبدیل نشده است؟
درویش: به نظرم این مساله از دو زاویه قابل بررسی است؛ اول این که اساساً سازمان محیط زیست در دولتهای پس از انقلاب نتوانسته به وزن و اعتبار کافی دست یابد. اگر نگاه کنید، بودجه سازمان حفاظت محیط زیست تقریباً یکسوم بودجه شهرداری کاشان است. همیشه این سازمان ضعیف نگه داشته شده و نتواسته است تابآوری لازم را پیدا کند. سازمان محیط زیست میتوانست بهترین مدافع این تفکر باشد که محیط زیست نه تنها مشکل نیست، بلکه راهبردی مهم برای مواجهه با بحرانهای زیستمحیطی و رسیدن به توسعه پایدار است. واقعیت این است که با توجه به مسائل محیط زیستی میتوان به یک اقتصاد پایدار و شکوفا رسید. در دهههای گذشته، برنامههایی مانند بهره از انرژی خورشیدی در دستور کار قرار گرفته بود، اما به دلیل نبود سیاستگذاری درست و پیگیری به سرانجام نرسید.
محیط زیست حیاط خلوت دولتها بوده است
درویش: در دولتهای مختلف، همواره سیاستهایی وجود داشته که محیط زیست را مانع توسعه میدانستهاند. حتی یک دولت رئیس سازمان حفاظت محیط زیست را فردی ضدمحیط زیست قرار داد
متاسفانه، سازمان محیط زیست در دولتها بهعنوان حیاط خلوت عمل کرده است. خانم ابتکار میداند که هر بار این نهاد خواسته از منابع محیط زیست دفاع کند، یا با مانع مواجه شده یا این که به شیوههای محترمانه یا با قلدری از طرف دیگر نهادها کنار گذاشته شده است. در دولتهای مختلف، همواره سیاستهایی وجود داشته که محیط زیست را مانع توسعه میدانستهاند. برای مثال، در دوره محمود احمدینژاد که خود به صراحت گفته بود منابع طبیعی و محیط زیست نباید مانع توسعه باشند، رئیس سازمان محیط زیست فردی ضد محیط زیست منصوب شد. در چنین شرایطی، سازمان محیط زیست نتواسته بهطور مؤثر عمل کند.
علت تغییر ابتکار مخالفتش با طرحهای انتقال آب بود
خانم ابتکار دردولت دوم آقای روحانی به دلیل مخالفت با پروژههای انتقال آب به سمنان و تغییر مسیر سرشاخههای کارون تغییر سمت داده شد. این موضوع نشاندهندهی این است که سیاستگذاران ما فهم درستی از محیط زیست ندارند. در همان ابتدا در دولت روحانی، شعار داده شد که «محیط زیست محور توسعه است»، اما واقعیت این است که «محیط زیست نه محور، بلکه بستر توسعه است». برای داشتن یک کشور پیشرفته، باید به محیط زیست توجه کرد زیرا بدون منابع طبیعی سالم، امکان خلاقیت و پیشرفت وجود نخواهد داشت. متاسفانه فهم نادرست از اهمیت محیط زیست باعث شده که هنوز هم این مسائل به درستی درک نشود و مشکلات ادامه یابد.
ابتکار: بسیاری از اختیارات سازمان حفاظت محیط زیست یا حتی مسائل مربوط به محیط زیست در دستگاههای دیگر قرار دارند. برای مثال، سازمان جنگلها و مراتع یا منابع طبیعی که تحت نظر وزارت جهاد کشاورزی قرار دارند، بهطور عمده به بهرهبرداری از منابع طبیعی و تولید کشاورزی توجه دارند. این موضوع خود به چالشهایی منجر میشود چرا که نماینده وزارت جهاد کشاورزی در دولت، وزیر کشاورزی است که اولویت اصلیاش تأمین غذا و تولید کشاورزی برای مردم است. این رویکرد بهویژه در مواردی که مسائل زیستمحیطی مثل جنگلها و مراتع مطرح میشود، موجب چالشهایی در سیاستگذاری میشود. بهعنوان مثال، در دولت هشتم، ما پیشنهاد دادیم که چرا باید مراتع را بدون دریافت هزینه به دامداران اختصاص دهیم؟ بهتر است هزینه واقعی استفاده از منابع طبیعی از آنها دریافت شود تا درک کنند که بهرهبرداری از طبیعت هزینهبر است و نباید آن را مجانی تصور کنند. این تغییر نگرش نسبت به «مجانی بودن طبیعت» یکی از مسائلی بود که با آن روبرو بودیم. یارانهها در کشور ما یکی از مشکلات اساسی است که همچنان ادامه دارد.
بسیاری از اختیارات سازمان حفاظت محیط زیست و مسائل این حوزه ذیل دستگاههای دیگر قرار دارند
ایرنا: در این باره برای تخریب میتوانند بگویند میخواهید آب و هوا را هم پولی کنید، این طور نیست؟
ابتکار: برای ساخت یک سد حدود ۵۰۰۰ میلیارد تومان هزینه میشد در حالی که بودجه آبخیزداری در کل کشور تنها ۲۰۰ میلیارد تومان بود
ابتکار: در برنامه چهارم توسعه طرح ارزیابی اقتصادی تالابها و مناطق حفاظتشده مورد تأکید قرار گرفت. این برنامه به این دلیل اهمیت دارد که میخواهد ارزش طبیعت را در محاسبات اقتصادی کشور بگنجاند. برای مثال، در برنامه تأکید شده که باید به میزان مصرف منابع طبیعی، مانند خاک و آب، توجه شود و اینها در معادلات ملی حساب شوند.
مشکلات ما از سیاستگذاریهای اشتباه در بخشهای مختلف نشأت میگیرد، از جمله سیاستهای یارانهای در بخش انرژی. بهویژه در مورد انرژی، مانند قیمت برق، سوخت و بنزین که باعث ایجاد الگوهای مصرف غلط و افزایش آلودگی و تولید گازهای گلخانهای میشود. این سیاستها باعث میشود منابع طبیعی بهطور نادرست مصرف شوند و اثرات منفی آنها در نظر گرفته نشود. ارزیابی زیستمحیطی میگوید که باید ارزش هر فعالیتی را محاسبه کرد و مشخص کرد که آیا این فعالیت به محیطزیست ضرر میزند یا نه.
یکی از چالشهای بزرگ در دوران دولتهای نهم و دهم، اجرای طرحهای بزرگ بدون ارزیابی زیستمحیطی بود
یکی از چالشهای بزرگ در دوران دولتهای نهم و دهم، اجرای طرحهای بزرگ بدون ارزیابی زیستمحیطی بود. بسیاری از این طرحها مانند انتقال آب یا طرحهای پالایشگاهی بدون توجه به اثرات محیطزیستی آنها تصویب و اجرایی شدند. طبق قانون برنامه چهارم، هر پروژه باید قبل از اجرا و تصویب بودجه، ارزیابی زیستمحیطی میشد و اگر اثرات منفی بیشتر از منافع آن بود، باید متوقف میشد. متأسفانه در آن دوره، این ارزیابیها انجام نشد و باعث شد طرحهایی مثل سدها، که ارزیابی نشان میداد نباید اجرا شوند، همچنان پیش بروند.
درویش: در مناظرههای اخیر ریاست جمهوری، یکی از کاندیداها با اشاره به جنگ روسیه و اوکراین گفته بود که باید از این موقعیت برای افزایش صادرات کشاورزی به روسیه بهره ببریم، در حالی که این کار با کدام آب انجام میشود؟ اگر ناترازی آبی داریم، چطور میتوانیم این صادرات را انجام دهیم؟
ذخایرآب زیرزمینی در ایران بسیار باارزشتر از آن چیزی است که به آن توجه میشود اما متأسفانه بودجههای عظیمی صرف سدسازی میشود
ایرنا: تغییر اقلیم و کمبارشی یا سوءمدیریت در منابع آبی کشور، به نظر شما کدامیک در بحران آب مؤثرتر بودهاند؟ اگر هر دو باشد که با فاجعه مواجه هستیم.
ابتکار: اتفاقاً هر دو عامل مؤثرند. بهطور قطعی و واضح میتوان گفت که در منطقه غرب آسیا، از بیش از ۲۰ سال قبل پیشبینی میشد که با خشکسالیهای شدیدتری روبهرو خواهیم بود. زمانی که مرحوم پدر دکتر تقی ابتکار دفتر تغییر اقلیم را در سازمان حفاظت محیط زیست تأسیس کردند؛ آن موقع این مسائل تازه آغاز شده بود. پیشبینیها براساس مدلهای آب و هوایی آن زمان انجام میشد، اما کمکم جدیتر شد. الان این پیشبینیها به واقعیت پیوستهاند. ما میبینیم که میانگین بارشها طی ۵۰ سال اخیر کاهش یافته و در عین حال دما افزایش پیدا کرده است.
جالب این است که برخی میگویند افزایش دما از کمبارشی بدتر است چرا که تبخیر بیشتری ایجاد میکند که باعث از دست رفتن منابع آب، از جمله در تالابها و سدها میشود. در گذشته که قناتها وجود داشت، استفاده از آنها بسیار عاقلانهتر بود. امروزه با پیشرفت علم و استفاده از مدلهای پیشبینی از جمله هوش مصنوعی، میتوانیم بهطور دقیقتر سناریوها را پیشبینی کنیم. اگرچه پیشبینیها در گذشته با محدودیتهایی همراه بود، ولی مردم کشور این را متوجه میشدند که خشکسالی و گرمای زیاد در مناطق کویری باعث شد که از قناتها بهعنوان یک راهحل استفاده شود.
در واقع، ذخایرآب زیرزمینی در ایران بسیار باارزشتر از آن چیزی است که به آن توجه میشود. اما متأسفانه بودجههای عظیمی صرف سدسازی میشود. بهعنوان مثال، برای ساخت یک سد در آن زمان حدود ۵۰۰۰ میلیارد تومان یعنی ۵ همت هزینه میشد، در حالی که بودجه آبخیزداری در کل کشور تنها ۲۰۰ میلیارد تومان بود. خدا رحمت کند آقای دکتر کوثر را که بنیانگذار تئوریهای آبخیزداری بودند. ایشان در عمل، این طرحها را در چند نقطه کشور اجرا کردند. یکی از این مناطق در جنوب فسا بود که در استان فارس واقع است. ما آنجا را دیدیم، آنجا کاری فنی و علمی اما بسیار ساده انجام شده بود که باعث شد آب بر روی سطح زمین باقی بماند و وارد منابع آبخیز شود. جالب است که سطح آب چاهها در آن مناطق نه تنها کاهش نیافته بلکه افزایش پیدا کرده است. این روش، علاوه بر کارایی، راهحلی سازگار با اقلیم ایران بوده است.
دلیل اصلی خشکشدن دریاچه ارومیه، سدهایی است که تمام حقآبه دریاچه را مهار کردهاند
ایرنا: در شرایط کنونی تغییر اقلیم، گرما و مسائل مربوط به کمآبی، اقدامات زیادی مثل سدسازی، تغییر مسیر رودخانهها، اختصاص آب به صنایع آببر در مناطق کمآب و تولید محصولات پرآببر کشاورزی داشته و همچنان داریم. نقد این وضعیت زیاد انجام شده اما بیشتر به نظر میرسد که در حد حرف باقی ماندهاند. چرا این اقدامات هنوز ادامه دارد؟ سند ملی امنیت غذایی که در آن بر صرفهجویی در مصرف آب در بخش صنعت و کشاورزی تأکید شده هم به نظر میرسد کماکان در کشو و بایگانی باقی مانده است.
درویش: نکته اینجا است که در حوزه آبخیز دریاچه ارومیه، ۱۰۵ سد روی ۱۴ رودخانه زدهایم که مجموع گنجایش مخازن این سدها به ۴.۷ میلیارد مترمکعب میرسد. اما با این حال، گفته میشود که خشک شدن دریاچه ارومیه به دلیل تغییر اقلیم است! واقعیت این است که دلیل اصلی خشکشدن، سدهایی است که تمام حقآبه دریاچه را مهار کردهاند؛ به طوری که ۳.۴ میلیارد مترمکعب آب برای ورود به دریاچه باقی نمیماند. شما وقتی میتوانید بگویید که تغییر اقلیم موجب خسارت شده که خودتان عملکرد صحیح و واقعبینانهای در مدیریت منابع آبی داشته باشید؛ در حوزه آبخیز تالاب بختگان، طشک و کمجان و سدسازیهای بزرگ مثل سد ملاصدرا و سیوند نیز همچنین.
ابتکار: ۳۰ هزار چاه غیرمجاز برداشت آب ایجاد شده است.
درویش: وقتی خودتان دست به این اقدامات میزنید، نمیشود مشکلات را فقط به تغییر اقلیم ربط داد. در خراسان رضوی، در دشت توس، قبل از انقلاب این دشت ممنوعه اعلام شد، اما بعد از انقلاب به تعداد چاهها افزوده شد و حالا تعداد چاهها از ۷۰ هزار به بیش از یک میلیون حلقه رسیده است. اینها دیگر ربطی به تغییر اقلیم ندارند. ما با مشکلات جدیتر از تغییر اقلیم مواجه هستیم که ناشی از مدیریت نادرست منابع آبی است. تغییر اقلیم خطر جدی است و هر روز جدیتر میشود؛ اما متاسفانه به جای این که با رفتارهای خردمندانه این خطر را کاهش دهیم، خودمان این خطر را تشدید کردهایم.
ابتکار: آقای رئیسجمهور تاکید دارند که سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر تنها راه حل مناسب برای کاهش ناترازی انرژی کشور است. این راهحل هم زودبازده است و هم مشکلات کمتری ایجاد میکند، از جمله کاهش آلودگی هوا
ما در تلاشیم صادرات محصولات کشاورزی را افزایش دهیم، این خود به تشدید بحران و ناترازی آب کمک میکند
درست است که ما در مناطق خشک و کمآب، صنایع آببر و انرژیبر ایجاد کردهایم، بهویژه در نواحی مرکزی به خصوص یزد، اصفهان و استان مرکزی که بدترین بحرانهای آبی را دارند. همچنین در حالی که ما در تلاشیم صادرات محصولات کشاورزی را افزایش دهیم، این خود به تشدید بحران و ناترازی آب کمک میکند. شما مشاهده میکنید در مناظرههای اخیر ریاست جمهوری، یکی از کاندیداها با اشاره به جنگ روسیه و اوکراین گفته بود که باید از این موقعیت برای افزایش صادرات کشاورزی به روسیه بهره ببریم، در حالی که این کار با کدام آب انجام میشود؟ اگر ناترازی آبی داریم، چطور میتوانیم این صادرات را انجام دهیم؟ این نوع فهمهای ناقص از محیط زیست و توانمندیها، خطرشان برای پایداری ایران از خود تغییر اقلیم بیشتر است.
ایرنا: هر دو شما بزرگواران گفتهاید که باید با تغییر اقلیم و خشکسالی تطبیق پیدا کنیم، اما در عمل چگونه میتوان این کار را انجام داد؟ در حالی که ۹۰ درصد دشتهای کشور دچار فرونشست شدهاند و بخش عمدهای از این دشتها در معرض خطر تبدیل شدن به دشتهای مرده قرار دارند. اما اقداماتی مانند آببردن به مناطق کمآب صنعتی و سایر مسائل همچنان ادامه دارد. آیا اقدامات پرایرادی که مطرح میکنید، همیشه قرار است ادامه داشته باشند؟
ابتکار: متأسفانه دولتها معمولاً در شرایط بحران، اولویت را به حفظ وضعیت موجود و بقای سیستم میدهند. این قدر بحرانها شدید شده که صحبت از ادامه زندگی بدون آب و منابع طبیعی دیگر غیرممکن است. مسائل بینالمللی مانند تحریمها و فشارهای جدید هم به این وضعیت اضافه شدهاند. وقتی اقتصاد ما به شدت به منابع نفتی وابسته است، طبیعی است که در بخشهای مختلف، از جمله کشاورزی، با کمبود بودجه و امکانات روبهرو باشیم. از طرفی، تجارت بینالمللی هم برای ما اهمیت دارد؛ چرا که باید بتوانیم نیازهای داخلی را تأمین کرده و در عین حال امنیت غذاییمان را حفظ کنیم. بهطور مثال، اگر محصولات کشاورزی را وارد کنیم، در واقع آب را وارد کردهایم که به حفاظت از منابع آب زیرزمینی کمک میکند.
بسیاری از سیاستگذاریها در دست بخش انرژی نفتی است و این بخش به طور عمده بر مسائل تأثیرگذار است
در مورد انرژی هم باید توجه داشته باشیم که بخش مدیریت انرژی نیز نباید شرایط تغییر اقلیم را بدتر کند. ما باید بهعنوان کشوری که آسیب میبینیم، همگام با حرکتهای جهانی برای کاهش گرمایش زمین و تغییر اقلیم حرکت کنیم. حتی اگر مخالفان یا کسانی که از این مسیر خارج میشوند وجود داشته باشند؛ ما باید همراهی کنیم و مطالبات خود را مطرح کنیم. بهطور مشخص، باید تلاش کنیم تا شدت مصرف انرژی را کاهش دهیم. سال ۸۶ رهبر انقلاب سیاستهایی را برای اصلاح الگوی مصرف ابلاغ کردند که هدف آن کاهش ۵۰ درصدی شدت انرژی بود؛ اما چرا این اتفاق نیافتاد؟ در حوزه انرژی خورشیدی هم سرمایهگذاریهای لازم انجام نمیشود. علت اصلی این است که بسیاری از سیاستگذاریها در دست بخش انرژی نفتی است و این بخش به طور عمده بر مسائل اقتصادی تأثیرگذار است. در حالی که باید به حوزه انرژیهای تجدیدپذیر توجه بیشتری داشته باشیم. برای مثال در سیستان و بلوچستان دولت فعلی به تازگی آییننامهای برای تسهیل سرمایهگذاری در انرژی خورشیدی وضع کرده است اما هنوز موانعی مثل قیمت خرید برق و الزام به فروش برق تولیدی به شبکه وجود دارد که برای سرمایهگذاران مشکلساز است. خوشبختانه دولت کنونی در این زمینه اقدامات خوبی انجام داده و خانم دکتر انصاری در این زمینه تلاشهای زیادی کردهاند. آقای رئیسجمهور نیز تأکید دارند که سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر تنها راه حل مناسب برای کاهش ناترازی انرژی کشور است. این راهحل هم زودبازده است و هم مشکلات کمتری ایجاد میکند، از جمله کاهش آلودگی هوا.
یکبار اجازه بدهید که یک طرح پایلوت محیط زیستی اجرا شود و ببینید آیا این طرح برای اقتصاد، تابآوری، رفاه، نشاط و سلامت مردم بهتر عمل میکند یا بدتر؟
درویش: الان چندین کانون بحرانی در کشور داریم؛ یکی از آنها حوزه آبخیز دریاچه ارومیه است، یکی حوزه آبخیز زایندهرود، یکی کرخه و هورالعظیم، یکی جازموریان، یکی پایاب اترک آلماگل. حالا در کدامیک از این بحرانها دولت به حرف محیط زیست گوش کرده است؟
ایرنا: آیا شما محیط زیستی ها ضدتوسعه هستید؟ یا توسعه بدون توجه به محیط زیست را ناپایدار میدانید؟