[ سید مسعود رضوی ] چو «خیال آب روشن»!

[ سید مسعود رضوی ] چو «خیال آب روشن»!

چرا به صراحت در تریبون‌های رسمی بارها گفتند: درحال انتقال آب سد طالقان برای رفع کمبود آب پایتخت هستیم و مشکلی در کار نیست و اکنون گفته می‌شود این کار اصلاً عملی نیست و از ابتدا هم عملی نبوده است؟! چرا لوله‌کشی شد؟

سید مسعود رضوی – روزنامه اطلاعات: رویکرد ما در این روزنامه، از ابتدای روی کار آمدن دولت مسعود پزشکیان، حمایت و تقویت این دولت بوده است. درک می‌کنیم که این دولت به ضرورتِ بحران‌های جاری کار خود را آغاز کرد و در اوضاع و احوالی مانند ترور و شهادت اسماعیل هنیه و جنگ ۱۲روزه مجبور به تداوم امور در شرایط بسیار سخت‌ شد. این بار سنگین را نباید سنگین‌تر کرد، ولی اولاً ترکیب نامتجانس دولت از یک سو، نقدهایی را الزام می‌کند و ثانیاً، کل حاکمیت در ایران در اعضای هیئت دولت و وزارت خانه‌های مربوطه خلاصه نمی‌شود.

مجلس و دهها نهاد دیگر هم در امور تصمیم‌گیری و  قانونگزاری و حتی اجرا، هرکدام به نحوی، دخیل‌اند. برای نمونه سه‌شنبه گذشته رئیس جمهور سه چهار ساعت در جلسه شورای عالی نوجوانان و جوانان حضور داشته و ترکیب آن شورا هم البته بسیار جالب است. بنده برای اولین بار نام این شورای عالی را دیروز شنیدم و اصلاً نمی‌دانستم نوجوانان هم شورای عالی دارند!

تعداد شوراهای عالی که جملگی برای خود شأن قانونگزاری قائل هستند، زیاد است و شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت هم ندارند که ابلاغیه‌های آنان را با شرع و قانون و مصالح مملکت بازبینی کند و انطباق دهد، قانون می‌نویسند و ابلاغ می‌کنند و این یک نوع انبساط و تورم قوانین و لوایح و ضوابط را به وجود آورده که مثل دام خودتنیده گرفتاری ایجاد می‌کند.

البته شوراهای بالادستی قوا سه‌تاست ولی کیست که نداند بقیه هم برای خود قانون و مصوبه و بخشنامه و ابلاغیه و شئونات دیگر دارند و بار مالی و اجرایی هم که البته هست. گاهی یک خط مصوبه یک نصفه روز وقت می‌برد تا تصویب و ابلاغ شود اما سالها کشور را درگیر مشکلات و مردم را درگیر رفت و آمد و کمبود و خسارت و هزینه‌های نابجا می‌کند.

نمونه‌ها کم نیست و از واردات و صادرات تا گمرکات و ثبت مدارک و کیفیت تخصیص ارز و غیره دهها مثال می‌توان زد. در دانشگاه و آموزش و پرورش هم هست و قس علیهذا…

با این وصف، ضمن احترام و سپاس از زحمات‌ شبانه روزی رئیس جمهور و دولتیان، چند نکته را بیان می‌کنیم. سخنان و تذکرات اقتصادی چند روز پیش رئیس‌جمهور و دکتر مدنی‌زاده در مجلس، بیان صریح و صادقانه از شرایط کنونی اقتصاد کشور است.

مدعیات و مطالبات و گاهی توقعات فردی و گروهی برخی نمایندگان درمورد عدم تحقق اهدافی نظیر رشد ۸درصدی و تورم یک‌رقمی و امثال آنها، در شرایطی که همه می‌دانیم اوضاع کشور چگونه است و وزیر اقتصاد کارنامه ناترازی‌های کشور را در مجلس به روشنی بیان می‌کند، هیچ موجبی ندارد و کمکی به دولت و مملکت نمی‌کند.

منابع اندک، مخارج بسیار، کشور تحریم و بازارها محدودتر شده است. درآمد ارزی در تنگنای شدید قرار گرفته و مخاطرات جنگ اخیر هم مشکلات تازه‌ای افزوده است. پس، نهایت احتیاط را باید داشت و اگر انتقادی از دولت و رئیس جمهور صورت می‌گیرد باید برای گشودن گرهی از کارها باشد و نه رقابتی در بازیهای سیاسی یا به دست آوردن امتیازات و رانت‌های ویژه. متأسفانه اخبار چای دبش و بانک آینده هم مردم و افکار عمومی را در بهت و حیرت فرو برده است.

مهمترین مسئلۀ کشور درحال حاضر ناترازی آب است که به قول شیخ سعدی:
چنان آسمان بر زمین شد بخیل
که لب تر نکردند زرع و نخیل

در این زمینه سالهاست هشدار داده شده و همه مسئول هستیم. تمام دولتها و مسئولان و حتی بخش بزرگی از نخبگان مدنی کشور، که باید از اقلیم همچون مادر دفاع می‌کردند.

ایران سرزمین تمدن‌های دیرینه بوده و اساس زیبایی و شکوه این تمدن‌ها بر مهندسی آب و طراحی باغشهرها و رونق کشاورزی استوار بوده است. آب در زیر زمین و در سرداب از آفتاب و تبخیر مصون بود و با گرمای سوزندۀ آفتاب و خاک درنمی‌آمیخت و هدر نمی‌رفت. نمی‌خواهم مرثیه بسرایم، بلکه یادآوری حقیقتی است که با سرعت رشد جمعیت می‌باید به تحولات پیشارو و حفظ منابع حیاتی و جستن منابع جدید می‌اندیشیدیم. اگر قرار است ایران کهن، جوان شود لاجرم باید سرچشمه‌های جوشان از آب و آبادانی داشته باشد و مدیران ورزیده و کاردیده و متخصص آن را اداره کنند.

در سالهای اخیر رویا فروشی آب به بخشی جدایی ناپذیر از راه‌حل‌های مشکل کم‌آبی و خشکسالی در کشور گرامی ما بدل شده است. سستی سیاست ما در برابر همسایه شرقی، سیستان و هامون را خشک و کویر ساخت. سپس طرح انتقال آب دریا و آب شیرین‌کن‌های دارای آخرین تکنولوژی‌ها مطرح شد، بعد رویای آب‌های ژرف یا ژرفاب‌ها که معلوم شد افسانه‌ای بیش نیست و سپس داستان تازه‌ای به نام رودخانه زیرزمینی که از سلسله جبال هندوکش سرچشمه می‌گیرد و به سوی ایران سرازیر شده است و البته نظیر همین رودخانه خیالی را درباره رشته کوه زاگرس هم قبلاً انشا کرده بودند.

واپسین پرده از نمایش این رویافروشی، که به جای مدیریت علمی و پایدار آب و حفظ منابع بومی و بهینه کردن بهره‌وری، درحال ربودن بودجه‌های کلان و فروختن طرح‌های شگرف و رویایی است، انتقال آب از اینجا به آنجا، از این دریا به آن کویر، از آن دریا به این شهر و نیز انتقال آب سد طالقان به تهران است.

آیا این وعده‌ای برای آرام کردن مردم بود یا مسئولان؟ یا دادن طرحی برای تصویب بودجه؟ شاید هم آغاز یک پروژه؟ این پرسش‌ها پاسخ می‌خواهد. اگر دولت نمی‌تواند، دستگاههای نظارتی و بازرسی بیایند و حداقل بپرسند و مؤاخذه کنند که چه کسانی و چرا به صراحت در تریبون‌های رسمی بارها گفتند: درحال انتقال آب سد طالقان برای رفع کمبود آب پایتخت هستیم و مشکلی در کار نیست و اکنون گفته می‌شود این کار اصلاً عملی نیست و از ابتدا هم عملی نبوده است؟! چرا لوله‌کشی شد؟ مطالعات و طراحی‌ها و پروژه‌های ناندار برای این شعار آبدار را چه کسانی آورده بودند؟

دوستی می‌گفت فقط کم مانده که خطاب به ملت بگویند: آب کم جو تشنگی آور به دست…!
چاره‌ای نیست جز این‌که حسن‌ختام و سوء سابقه را به پیشگاه حضرت سعدی بریم:
خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی
چو «خیال آب روشن» که به تشنگان نُمایی!!

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *