عبدالحسین مختاباد در گفتوگو با آرمان امروز:شهرداری یک «دولت» در «دولت»دیگر است
آرمان امروز- احسان انصاری: دکتر عبدالحسین مختاباد عضو شورای شهر تهران، رئیس دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی و استاد شهیر آواز ایران است. جنجال سیاسی درباره برگزار نشدن کنسرت در برخی مناطق کشور و همچنین مسائل مالی در شهرداری تهران بهانهای شد تا با ایشان گفتوگو کنیم. در این گفتوگو مختاباد به صراحت برخی تخلفات مالی را در شهرداری تهران تایید کرد و نسبت به پاسخگو نبودن شهرداری به شورای شهر هشدار داد. ایشان همچنین درباره جنجال برگزاری کنسرت در برخی مناطق کشور به «آرمان امروز» میگوید: «همه باید از قانون تمکین کنند و کسی نمیتواند به صورت مستقل و فردی تصمیمگیری و حکم صادر کند. اگر قرار باشد در یک کشور برخی احکامی جدا از قانون اساسی کشور مطرح کنند مدیریت یک سرزمین با مشکلات جدی مواجه میشود». رئیس دانشکده هنر و معماری همچنین تاکید میکند:«در سالهای اخیر ما به یک آنارشیسم فرهنگی رسیدهایم که موتور فرهنگی جامعه را از کار انداخته است. متاسفانه در کشور اختلاف عمیقی بین نهادهای تصمیمگیرنده در زمینه فرهنگی وجود دارد. از سوی دیگر فرهنگ و اجتماع به محل نزاع جریانهای سیاسی تبدیل شده و هر مسئولی براساس دیدگاههای شخصی و جناحی خود با فرهنگ برخورد میکند». در ادامه ماحصل گفتوگوی «آرمان امروز» را با عبدالحسین مختاباد را میخوانید:
دیدگاه شما درباره اظهارات امام جمعه مشهد درباره برگزار نشدن کنسرت در این منطقه از کشور چیست؟
مدیریت موسیقی و برگزاری کنسرت در۳۷سال گذشته همواره با فراز و نشیبهای زیادی مواجه بوده و به صورت کلی در وضعیت نامتعادلی قرار دارد. اظهارات آیتا… علمالهدی در شرایطی مطرح میشود که قانون اساسی کشور براساس دین مبین اسلام نوشته شده و احکام اسلامی در آن مستتر است. به همین دلیل همه باید از قانون تمکین کنند و کسی نمیتواند به صورت مستقل و فردی تصمیمگیری و حکم صادر کند. اگر قرار باشد در یک کشور برخی احکامی جدا از قانون اساسی کشور مطرح کنند، مدیریت یک سرزمین با مشکلات جدی مواجه میشود. نکته جالب این است که در دوران جنگ تحمیلی که کشور در حالت جنگ قرار داشت کنسرتها در شهرهای مختلف و در موعد مقرر برگزار میشد و هیچ مانعی برای برگزاری کنسرت وجود نداشت. در همان مقطع زمانی برخی از افراد از حضرت امام پرسیده بودند که چرا در رادیو و تلویزیون موسیقی پخش میشود که ایشان در پاسخ به این افراد عنوان کرده بودند: «شما خاموش کنید و گوش نکنید». این دیدگاه حضرت امام درباره موسیقی نشان میدهد که مباحث حکومتی با نظرات شخصی افراد تفاوت دارد و نمیتوان دیدگاه شخصی افراد را به شکل ملی و فراگیر مطرح کرد. مقام معظم رهبری در سال۷۵ از صدا و سیما بازدید کردند. بازدید ایشان از بخش موسیقی رسانه ملی بیش از همه قسمتها بود و در حالی که بازدید از قسمتهای دیگر سازمان چند دقیقه طول میکشید در حدود دو ساعت در بخش موسیقی حضور داشتند و برای اهالی موسیقی صحبت کردند. در این بازدید بنده و آقای علیرضا افتخاری برای ایشان اجرای زنده داشتیم که مورد توجه ایشان قرار گرفت. پس از پایان برنامه رهبر معظم انقلاب سخنان بسیار مهمی درباره موسیقی بیان کردند که بنده در آخرین جلسه شورای شهر تهران آن را برای اعضای شورا قرائت کردم. مقام معظم رهبری در این دیدار عنوان کردند: «بنده با بسیاری از مسائل فرهنگی غربی موافق نیستم، اما یکی از نکات مثبت موسیقی غربی این است که برای نظام موسیقی خود یک چارچوب علمی تدوین کرده و انسانهای خردمند و اندیشمند با خرید بلیط به کنسرت میروند و از موسیقی لذت و بهره میبرند». از سوی دیگر مدتهاست در شهرهای مشهد و قم به دلیل وجود حرمین مطهر حضرت امامرضا (ع) و حضرت معصومه (س) کنسرت برگزار نمیشود و بسیاری از هنرمندان بافت مذهبی این شهرها را در رویکرد خود در نظر میگرفتند. با این وجود اظهارات آیتا… علمالهدی این مساله را از یک دغدغه فرهنگی به یک مساله سیاسی تبدیل کرده و به همین دلیل حساسیتها نسبت به این مساله بیشتر از گذشته شده است.
وزارت ارشاد و آقای جنتی خیلی زود سخن آقای علمالهدی را پذیرفتند. با این حال رئیسجمهور همه را به تمکین از قانون دعوت کرد و عنوان کرد وزیر ارشاد نباید در این زمینه کوتاه بیاید. آیا دولت واکنش مناسبی به این مساله نشان داد؟
آقای جنتی خیلی زود در مقابل مواضع آقای علمالهدی کوتاه آمد که نباید چنین میشد. به نطر من جمعی از هنرمندان متعهد کشور باید خدمت آقای علمالهدی میرسیدند و درباره موسیقی، معنا و کاربرد آن با ایشان صحبت میکردند و عنوان میکردند موسیقی برای تقویت روح و روان افراد یک جامعه لازم و ضروری است و کاربرد ضد مذهبی ندارد. موسیقی یک هنر بسیار گسترده و عجیب است. بدون شک موسیقی در شکلگیری تمدن بشری تاثیر زیادی گذاشته و یکی از مهمترین نشانههای فرهنگی جوامع و ملتهاست. برخی از روانشناسان معتقدند یکی از دلایل ساخته شدن اتومبیلهایی مانند «بنز» و «بیامو» در آلمان که بسیار منظم و دقیق ساخته میشوند این است که در فرهنگ این کشور موسیقیدانهای بزرگی مانند بتهوون، باخ، موتزارت و هایدن وجود داشته است که موسیقی آنها همواره سبب تقویت روح و روان مردم آلمان شده است. ما نباید با نگاهی سیاسی به مقوله فرهنگ و موسیقی نگاه کنیم. به همین دلیل به نظر من آقای جنتی در پاسخ به آقای علمالهدی عجله کردند و باید با طمانینه و قاطعیت بیشتری برخورد میکردند.
چرا در جامعه ما در برخی مسائل چرخدندههای اعتقادی و فرهنگی به هم گیر میکند و در پارهای مسائل فرهنگی یک نوع دوصدایی بین چهرههای دینی و اهالی فرهنگ و هنر به وجود میآید؟ چه نهادی متولی هماهنگی این دوگانگی است؟ چرا در حالی که اختیارات در دست یک طرف است، مسئولیتها در اختیار طرف مقابل قرار دارد؟
به نظر من در دو دهه گذشته سیاستگذاری فرهنگی در کشور ما در یک وضعیت آنارشیسم محض قرار داشته است. در کشور ما همه مسائل فرهنگی به سلیقه مدیران و دیدگاههای شخصی آنها ارتباط پیدا میکند. اگر یک مدیر رویکرد مناسبی در مقابل هنرمندان داشته باشد او را مدیری خوب میدانند و اگر رویکرد مناسبی نداشته باشد وی را مدیری خوب نمیدانند. در نتیجه همهچیز به سلیقه افراد بستگی دارد و نه به سیاستها و برنامهریزیها. نکته مهم در این زمینه این است که آنارشیسم فرهنگی«اقتصاد هنر» را از بین میبرد. در شرایط کنونی یک مدیر کنسرت که برنامهریزی زیادی برای یک کنسرت انجام میدهد تا لحظه آخر نمیداند که آیا کنسرت برگزار میشود یا خیر. این وضعیت در سینمای کشور هم به وجود آمده است. در گذشته اگر یک فیلمنامه از وزارت ارشاد پروانه ساخت میگرفت بدون هیچ مشکلی ساخته و در نهایت اکران میشد. این در حالی است که در شرایط کنونی برخی از فیلمهای ما که از وزارت ارشاد مجوز گرفتهاند و برای ساختن آنها زحمات بسیار زیادی کشیده شده از روی پرده سینماها بدون هیچ دلیل موجهی پایین کشیده میشوند. بدون شک اینگونه رفتار نمونه بارز آنارشیسم فرهنگی است. متاسفانه در کشور اختلاف عمیقی بین نهادهای تصمیمگیرنده وجود دارد که همین مساله موتور فرهنگی جامعه را از حرکت صحیح انداخته است. در سالهای اخیر فرهنگ و اجتماع به محل نزاع جریانهای سیاسی تبدیل شده و هر مسئولی براساس دیدگاههای شخصی و جناحی خود با فرهنگ برخورد میکند. فرهنگ در کشور ما به «فیلی در تاریکی» از منظر حضرت مولانا تبدیل شده که هر کسی از ظن و دیدگاه خود آن را تفسیر و تبیین میکند.
آیا انتظاراتی که از نظر فرهنگی از آقای روحانی داشتید در سه سال گذشته محقق شد؟
آقای روحانی در مبارزات انتخاباتی از شعارهای خوبی به ویژه در زمینه فرهنگی و اجتماعی استفاده کردند. با این وجود در عمل اتفاقات دیگری در کشور رخ داد که با شعارهای مطرح شده فاصله داشت. ما باید این نکته را بپذیریم که برخی از تصمیمات مهم فرهنگی درجایی گرفته میشود که مشخص نیست باید کدام مسئول را مورد مواخذه قرار داد. دولت آقای روحانی نیز تلاش کرد فضای امنیتی و سیاسی را تا حد امکان از عرصه فرهنگ دور کند که در این زمینه تاحدودی موفق بوده است. با این وجود هنوز برخی نهادها در برگزاری همایشهای هنری و فرهنگی و کنسرتها دخالت میکنند که نشاندهنده محقق نشدن همه شعارهای آقای روحانی است. یکی از مطالبات هنرمندان از سیاستمداران همواره این بوده که مسائل فرهنگی را وجه المصالحه خود قرار ندهند. چرا هنگامی که یک کنسرت در تهران برگزار میشود نباید این کنسرت در شهرستانهای دیگر چون شیراز، اصفهان، مشهد و تبریز برگزار شود؟ چرا نگاه اصلاحطلبان و اصولگرایان نسبت به یک کنسرت صد و هشتاد درجه متفاوت است و هر کدام با عینک جریانی و حزبی به مسائل فرهنگی نگاه میکنند؟ دغدغه اصلی هنرمندان ایجاد نشاط عمومی و آرامش بیشتر فضای جامعه است. جامعهای که زمینههای فعالیت فرهنگی مناسبی داشته باشد به رشد اقتصادی بیشتری نیز دست پیدا خواهد کرد.
دیدگاه شما درباره زنان موسیقیدان چیست؟
بنده به عنوان یک موسیقیدان با این مساله مشکلی ندارم و معتقدم زنان نیز مانند مردان باید استعدادهای درونی خود را در این زمینه بروز دهند. به نظر من در این زمینه دیدگاههای شخصی و سلیقهای برخی افراد بر اصل و اساس موضوع سایه افکنده و اجازه نمیدهد این مساله به خوبی در جامعه مطرح و چکش کاری شود. برخی از علما نسبت به این مساله حساسیت دارند که ما به حساسیتهای آنها احترام میگذاریم. با این وجود نصف افراد حاضر در جامعه را زنان تشکیل میدهند که به هر حال دغدغههای خاص خود را دارند. مساله مهم دیگر اینکه بسیاری از دغدغههای زنان در طول سی و هفت سالی که از انقلاب اسلامی میگذرد همواره مسکوت باقی مانده و به صورت جدی به آن پرداخته نشده است. هنوز زنان هنرمند جامعه ما دارای سالنهای مخصوص به خود نیستند که در آن بتوانند هنر خود را بروز بدهند. قانون جامعه باید ملاک عمل همه مسئولان باشد و بایدها را از نبایدها جدا کند. تا زمانی که مسئولان جامعه نظرات شخصی خود را در مساله مدیریت جامعه دخالت دهند وضعیت به همین صورت است و مشکلات به صورت جدی حل نخواهد شد.
در سالهای اخیر رویکرد صداوسیما نسبت به موسیقی چگونه بوده است؟ چرا در رسانه ملی موسیقی اصیل ایرانی جای خود را به موسیقی بدون شناسنامه داده است؟
صدا وسیما هیچگاه نتوانسته درباره موسیقی ملی ایران یک سیاست صحیح و منطقی در پیش بگیرد. رسانه ملی در۳۷سالی که از عمر انقلاب اسلامی میگذرد همواره با خلا تصمیمگیری درست برای معرفی موسیقی ملی در بین اقشار مختلف مردم و همچنین در عرصه بینالمللی مواجه بوده است. متاسفانه در برخی مقاطع مشاهده میشود که صداو سیما به صورت «دزدکی» موسیقی را معرفی میکند و به صورت گذرا از آن عبور میکند. در شرایط کنونی بسیاری از افراد جامعه و علاقهمندان به موسیقی نمیدانند که استاد جلیل شهنار یا استاد حسن کسایی چه کسانی بودند و چه هنری داشتند. بدون شک وظیفه صداوسیماست که این چهرههای برجسته را به مردم معرفی کند تا علاقهمندان به موسیقی بتوانند از هنر بزرگان کشور الهام بگیرند. متاسفانه صدا وسیما در این زمینه کوتاهی کرده و راهی را در پیش گرفته که نباید در پیش میگرفت.
شما به عنوان عضو شورای شهر تهران تخلفات مالی در شهرداری تهران را تایید میکنید؟
در شهرداری تهران ولنگاری مالی وجود داشته و هماکنون نیز وجود دارد. ما در شورای شهر به صورت جدی تخلفات مالی شهرداری را مورد بررسی قرار دادهایم. با این وجود تخلفات مالی در شهرداری تهران به اندازهای بالاست که باید عنوان کرد شهرداری تهران یک «دولت» در «دولت» دیگر است. بودجه سالانه شهرداری تهران در حدود ۲۰هزار میلیارد تومان است که از بودجه برخی وزراتخانهها و همچنین برخی از استانهای کشور بیشتر است. نکته دیگر اینکه شهردار تهران درباره بدهیهای خود یک رقم را اعلام میکند در حالی که بررسیهای ما در شورای شهر نشان میدهد که رقمی که شهرداری اعلام میکند با رقم واقعی تفاوت بسیار زیادی دارد. نکته دیگر اینکه پاسخگویی شهرداری تهران در زمینه مسائل مالی بسیار سخت و دشوار پیش میرود و نکات ابهام زیادی در این زمینه وجود دارد. شهرداری تهران از راههای مختلفی استفاده میکند تا از پاسخگویی به شورای شهر طفره برود. با این وجود بنده از همین جا اعلام میکنم که اگر شهرداری تهران رویکرد خود را در زمینه پاسخگویی به شورای شهر تغییر ندهد، شورای شهر سال سختی را برای شهرداری تهران رقم خواهد زد.
چرا سال سختی را برای شهرداری رقم خواهید زد؟
امسال سال آخر مدیریت فعلی شهرداری و همچنین شورای شهر است و به همین دلیل شهرداری تهران باید حساب و کتاب پس بدهد. شهرداری تهران و مدیران شهرداری باید به مردم پاسخ بدهند که چه اتفاقاتی در طول چهار سال گذشته در شهرداری تهران رخ داده است. در شرایط کنونی سازمان بازرسی کل کشور به پرونده شهرداری تهران ورود کرده و برخی از تخلفات صورت گرفته را سازمان بازرسی کشور به شورای شهر تهران اطلاع داده است. این مساله به صورت همزمان درباره شهرداری تهران و اعضای شورای شهر وجود دارد.
تخلفات مالی در شهرداری تهران به چه میزان به مدیریت آقای قالیباف مربوط میشود؟
یکی از مشکلات مهم غیر شفاف بودن و مبهم بودن عملکردهاست که مساله غیرقابل توجیهی است. شهردار به شکلهای مختلف باید به اعضای شورای شهر پاسخگو باشد. بسیاری از درخواستهای شورای شهر از شهرداری با تاخیر و عدم تمایل در پاسخ گویی مواجه میشود که همین مساله سبب نوعی دلخوری در بین اعضای شورای شهر شده است. آقای قالیباف بارها این مساله را قبول و اعلام کرده که در شهرداری تهران تخلف وجود دارد.
فعالیتهای انتخاباتی آقای قالیباف برای ریاستجمهوری آینده به چه میزان جدی است؟
یکی از جرمهای غلامحسین کرباسچی در دهه هفتاد که موجب محکومیت ایشان شد استفاده از پتانسیل شهرداری تهران در مسائل سیاسی بوده است. این در حالی است که همین شهرداری تهران سکوی پرتاب آقای احمدینژاد به سمت ریاستجمهوری شد و در شرایط کنونی نیز زمزمههای حضور آقای قالیباف در انتخابات ریاستجمهوری آینده به گوش میرسد. بدون شک دود این مساله به چشم مردم تهران خواهد رفت و مردم تهران از استفاده سیاسی از شهرداری متضررخواهند شد. به نظر من اگر آقای قالیباف قصد دارد در انتخابات ریاستجمهوری حضور پیدا کند باید از شهرداری تهران استعفا دهد و از راههای دیگری مانند تشکیل حزب اهداف سیاسی خود را دنبال کند. کسی حق ندارد از شهرداری استفاده سیاسی کند.