«هنرمند هم حرف برای گفتن دارد و ما مطرب دوره قاجار نیستیم. اما تأکید میکند هرکس حرف مخالف بزند لزوماً هنرمند بزرگی نیست.»
حسین علیزاده در گفتگو با تسنیم،درقالب بخشی از سلسله گفتگوهایی با عنوان «شجریان؛ از سپیده تا فریاد» ضمن بیان مطلب بالا افزود: من نسبت به شرایطی که موسیقی در ایران دارد معترض هستم ولی برای به سرانجام رسیدن این اعتراض باید رفتار کسی که در برابر موسیقی به درستی رفتار نمیکند را درست کنم. کسی که این رفتار نادرست را در ایران در مقابل موسیقی دارد، برادر و هموطن من است. به چنین فردی در کشورم باید یاد بدهم که هنر والای موسیقی چه جایگاهی دارد.
من اگر ببینم چیزی در مملکتم خراب است اولین کسی که بغضش بگیرد و ناراحت شود خودم هستم. از این خرابیها فیلم نمیگیرم و برای شبکههای خارجی بفرستم. متاسفانه برخی از هموطنانمان این کار را میکنند. اگر چیز خرابی در مملکت خود میبینیم باید توجه کنیم چه نقش مثبتی در مملکت خود داریم تا این را درست کنیم نه این که این خرابی را در جاهای دیگر نشان دهیم تا بیشتر تحقیرمان کنند. من میگویم هر کسی در هر مقامی است خودش کار خود را درست انجام دهد بسیاری از مسائل حل میشود.
وی با بیان اینکه؛هر کس که حرف مخالف بزند لزوماً هنرمند بزرگی نیست،گفت:نگاه اصیل را باید هنرمند القا کند. هر کسی که سازی دست میگیرد لزوماً هنرمند نیست. هنرمند واژهای است که بار معنایی بسیار سنگینی دارد. هنرمند را از هیچ زاویهای نمیتوان جدا از زندگی مردم دید. وقتی هنرمند چنین جایگاهی داشته باشد باید خودش هم به این معتقد باشد و باعث شود در جریانهای اجتماعی استحکام و استقرار خود را داشته باشد.
ما انقلاب کردیم، هنرمندی که انقلاب کرده است خواستهای داشته است. هنرمند باید موضع داشته باشد. ما امریکا را محکوم میکنیم و در خیلی موارد محکوم است اما مایکل مور کارگردان امریکایی فیلمی میسازد که بوش را مضحکه قرار میدهد و بیشترین جایزه ها را در امریکا میگیرد و کسی نمیگوید شما چرا چنین چیزی بیان کردهاید. من نمیگویم ما هم مضحکه کنیم اما فیلم این کارگردان جنبه انتقادی داشت
همان انتقاد را اگر کسی در ایران بیان کند حتماً تعبیر به توهین به مقامات خواهد شد. تفاوت فرهنگی و قانون را باید در نظر گرفت امانمیتوان گفت شما هنرمند هستید صحبت نکنید و تنها ساز خود را بنوازید؛ در این صورت من مطرب دوره قاجار میشوم. قطعاً حاصل این تحولات و خونی که در کشور ریخته شد باید اینگونه باشد که هنرمندِ اکنون با هنرمند دوره قاجار تفاوت کند.
هنرمند باید نظر داشته باشد. چرا گمان میکنید همه باید مدرسه سیاسی رفته باشند؟ چرا باید همه در دارودستههای سیاسی باشند تا حق نظردهی داشته باشند؟ چرا باید در قالب مسئول باشند تا نظر دهند؟ باید فاصله بین مسئولان و مردم برداشته شود تا مردم هم بتوانند نظر دهند، هنرمند هم نظر خودش را دارد.
توصیه به جوانان این است که سعی نکنند کس دیگری شوند. شما میتوانید شجریان را دوست داشته باشید و با کارهای او ارتباط برقرار کنید و حتی از او تقلید کنید، ولی در نهایت زمانی هنرمند میشوید که خودتان را پیدا کنید نه این که بخواهید کس دیگری شوید. تا دنیا، دنیا است همانند شجریان نخواهد آمد، شاید کسی بیاید بهتر از او بخواند اما هیچ کس نمیتواند تکرار کس دیگری باشد.
جوانان باید این آموزش را ببینند که تقلیدگر نباشند، متاسفانه جوانان ما وقتی چهره موفقی میبینند حتی ظاهر خود را هم شبیه او میکنند. این اشکالی است که در جامعه ما وجود دارد. من تقصیری را متوجه شجریان نمیبینیم. مطمئن باشید خود شجریان هم این مسئله را دوست ندارد.
این تقلید به تربیت اجتماعی ما بازمیگردد. وقتی به خانه کسی میرویم و از مبلمان منزل او خوشمان میآید، دنبال خرید همان مدل میرویم و طرح دیگری را نمیخریم. همه از هم تقلید میکنیم. این تربیتی است که باید از ابتدا در کودکان درست شود تا آدمها خود به طور مستقل ایده داشته باشند.
وی در بخشی دیگر از این مصاحبه افزود: هر چیزی که شکل عام و بازاری پیدا کند درآمد و مسئله اقتصادی رونق بیشتری دارد، لزوماً هنر نیست. متاسفانه در ایران هنر دستخوش مسائل مادی شده است. نقاشی به نظرم زاویه بدی گرفته است و به سمت دلالان و کسانی که تابلوها را خریدوفروش میکنند کشیده شده است. من دوست دارم نقاشی توضیح دهد که نقش مردم در هنر نقاشی چیس