فاطمی شهید و میراث او وحید غروی- مدرس دانشکده روابط بینالملل
گفته میشود چون در روز عاشورا متولد شد، او را حسین نام نهادند؛ ۱۹ آبان ۱۲۹۶. پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی در ایران، در سال ۱۳۲۳ برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت. همزمان با تحصیل در مقطع دکترای رشته حقوق در دانشگاه پاریس و با عنایت به علاقهاش به روزنامهنگاری، توانست در رشته روزنامهنگاری در هوت اتود انترناسیونال (دانشکده مطالعات عالی) درس خوانده و دیپلم آن را بگیرد. نبوغ سیدحسین فاطمی به حدی بود که توانست زبان فرانسه را کاملا یاد بگیرد و در دو زمینه کاملا متفاوت تحصیل کند. وطندوستی و علاقهاش به سیاست چنان بود که از دوستانش خواسته بود تا روزنامههای مطرح آن زمان را برایش به پاریس بفرستند تا از اوضاع بحرانی کشورش باخبر شود و برای روزنامههای سیاسی آن روز تهران از جمله «ستاره» و «مرد امروز» مقاله نوشته یا مطالب مفید را از روزنامههای چاپ پاریس به فارسی برگردانده و ارسال میکرد. روزنامه «باختر امروز» فاطمی که با قلم بیپروایش بر سیاستمداران، دولتمردان وابسته و درباری میتاخت و هرروز با تیتری جنجالی و افشاگر مسائل پشت پرده را برملا میکرد، بارها توقیف شد، ولی این جوان شجاع که به آرمانهای مرادش دکتر محمد مصدق دل بسته بود، نهتنها پای از راه نکشید بلکه هرروز محکمتر در پیشبرد اهداف نهضت ضدامپریالیستی ملت ایران که با پیر استعمار انگلیس در افتاده بود، به مجاهداتش ادامه داد. او از مشوقان و حامیان محمد مسعود، روزنامهنگار انقلابی و مدیر روزنامه «مرد امروز» بود و وقتی مسعود ترور شد، بر سر قبر او سخنرانی کرد. در این روز بود که خودش هدف ترور فداییان اسلام قرار گرفت و بهشدت مجروح شد، ولی با معالجاتی که در ایران و آلمان انجام شد، بهبود یافت و پرشورتر از پیش به مبارزاتش ادامه داد. در این دوره از زندگی، سیدحسین فاطمی مورد توجه و علاقه ویژه دکتر مصدق قرار گرفت و در حلقه نزدیکترین یارانش درآمد. پس از تحصن ناموفق در دربار و حضور تحصنکنندگان در منزل نخستوزیر، دکتر فاطمی پیشنهاد تشکیل جبهه ملی را مطرح کرد که با استقبال مصدق و یارانش (هیأت ۱۹ نفره مؤسس) مواجه شد؛ جبههای که برنامههای بزرگی همچون ملیکردن صنعت نفت و ایستادگی در برابر خودکامگیهای محمدرضا شاه را در پیش داشت. دکتر فاطمی در مجلس دوره هفدهم نماینده مجلس شد و از سنگر پارلمان، آزادیخواهی و استقلالطلبی را دنبال کرد. دکتر مصدق که به نخستوزیری رسید، فاطمی را به معاونت نخستوزیر و سخنگویی دولت منصوب کرد. مصدق در کتاب «خاطرات و تالمات مصدق» مینویسد: ملیشدن نفت در سراسر کشور ابتکار شادروان دکتر حسین فاطمی است که چون کمیسیون نفت مجلس شورای ملی پس از چند ماه مذاکره و مباحثه نتوانست راجعبه استیفای حق ملت از شرکت نفت انگلیس و ایران تصمیمی اتخاذ کند، دکتر فاطمی با من که رئیس کمیسیون بودم مذاکره نمود و پیشنهاد ملیکردن صنعت نفت را مطرح کرد». فعالیتهای پرشور سیاسی فاطمی موتور محرکهای برای ملت ایران بود که کشور را در معرض خطر غلتیدن به آغوش انگلیس میدیدند. حکومت شاه جوان در مسیری بود که همچون پدرش رضاشاه، دیکتاتوریتمامیتخواهی در پیش گیرد و میراث انقلاب مشروطه را که هدفش حکومت قانون بود، نادیده انگارد. نهتنها انگلیس، بلکه دولت سوسیالیست شوروی هم که فرصتطلبی در پیش گرفته و با این بهانه که چون نفت جنوب در دست بریتانیاست پس نفت شمال ایران هم سهم ماست، مورد انتقاد روزنامه باختر امروز فاطمی قرار گرفت و در جریان غائله فرقه شوروی، ساخته دموکرات و مذاکرات قوامالسلطنه و سادچیکف (سفیرکبیر شوروی در ایران) نوشت: «آقای سادچیکف اینجا ازبکستان نیست!» و خطاب به کافتارزاده (معاون کمیسر خارجی اتحاد شوروی) که برای چانهزنی درخصوص مطامع دولتش برای نفت شمال، به تهران آمده بود، نوشت: «برای آقای کافتارزاده ترجمه کنید». با اعتراض سفیر شوروی، فاطمی باز دستگیر شد و به زندان افتاد و باختر امروز توقیف شد. مدتی پس از کودتای ننگین ۲۸ مرداد که دولت ملی دکتر مصدق را سرنگون کرد، دکتر فاطمی دستگیر شد.
او پس از دستگیری در حین انتقال به زندان، مورد حمله شعبان بیمخ و اوباش او قرار گرفت و بهشدت زخمی شد. او پس از محاکمه فرمایشی کوتاه در دادگاه نظامی به اعدام محکوم شد و درحالیکه بهشدت بیمار و تبدار بود او را با برانکارد به میدان تیر بردند تا پیکر نیمهجانش را تیرباران کنند. پس از شهادت، بدن او در قبرستان ابنبابویه و در کنار مزار شهدای قیام سیام تیر، آرام گرفت. فاطمی از فردای کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ برای مبارزان ضد رژیم پهلوی به اسوه و الگویی جذاب تبدیل شد. بهترین پاسداشت او برای امروز ما این است که آرمانهای او را در حفظ استقلال و آزادی ایران دنبال کنیم. او باید الگوی دیپلماسی ایرانی قرار گیرد. دیپلماسی امروز ما که توانست برای استیفای حقوق حقه ملت ایران با عزت در مقابل قدرتهای جهانی بنشیند، بدونشک مدیون پایمردیهای او و خون بناحق ریختهشده اوست. در روزهای آغازین پس از پیروزی انقلاب، کارکنان انقلابی وزارت خارجه، سالن اجتماعات این وزارتخانه را به نام دکتر حسین فاطمی نامگذاری کردند، ولی متأسفانه پس از مدتی، این نام تغییر کرد. امید است مسئولان فعلی دیپلماسی ما نام پرافتخار وزیر شهید را زنده نگه دارند.