نمایشگاه مطبوعات، نقد موسیقی کم دارد
|
سرویس فرهنگی، هنری – هومن ظریف: بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات در حالی به کار خود ادامه میدهد که میزان افت حضور نشریات تخصصی هنری به ویژه موسیقی، در آن مشهود است. در این زمینه کارشناسان و خبرنگاران موسیقی، دلایل اصلی آن را که زیاد هم پوشیده نیست برشمردند و راه برون رفت آن را نیز نشان دادند. وحید استرون خبرنگار تخصصی موسیقی در همشهری استانها درباره لزوم تشخص خبرنگاران در ساحتکاری خود گفت: بدون تعارف خبرنگاران موسیقی تنبل شدهاند، هیچکس به دنبال پیگیری خبر نیست. مثلاً هنرمندی به نام «گلآقا» (ابراهیم حدیدی) در سیستان و بلوچستان فوت میکند اما اصلا خبرش کار نمیشود. یک خبر را روابط عمومی نهاد موسیقی در این زمینه پخش میکند و همه آن را کپی میکنند. در صورتی که کارشناس موسیقی مقامی کم نداریم. خوب، چرا زنگ نمیزنند به خانواده و رفقا و موسیقیدانان سیستان و بلوچستان و چند خط درباره جایگاه این هنرمند بنویسند؟ چرا همه اخبار شبیه هم میشود؟ در صورتی که پیگیری خبر کار سختی نیست. یک ساعته این موارد انجام میشود. اما دوستان همکار به دنبال نامهای معروف رسانهای هستند . ببینید در کرمان آقای مسعود نکوئی در جهان چهره میشود اما منِ نوعی او را پیدا نمیکنم. شباهت اخبار از کمکاری خود خبرنگاران است و ربطی به رسانه آنها ندارد. کسی اگر عاشق این کار باشد به دنبال منبع خبر میرود. اما این روزها این مساله کم شده است. مساله دیگر این است که خبرنگاران برخی موسیقیدانان را پشتیبانی خبری میکنند و به هنرمندان دیگر کاری ندارند. انگار بازوی آن خانواده هنری یا روابط عمومی میشوند و هفتهای با دو یا سه خبر از خود رفع تکلیف میکنند. استرون در ادامه آسیبشناسی کار خبرنگاران موسیقی گفت: انفعال خبرنگاران موسیقی زیاد شده است. نوازنده موسیقی آکادمیک در شهرستان، گزارشی در هیچ رسانهای ندارد! ببینید درباره حسن کامکار چقدر گزارش داریم؟ مگر خانوادهاش زنده نیستند؟ ما این همه هنرمند داریم، چرا خبرنگاران موسیقی مرکزگرا و پایتختگرا شدهاند؟ خدایار قاقانی، منتقد سینما و موسیقی درباره روند نقد موسیقی گفت: من مستندی به نام «بزمِ رزم» را دیدم و متوجه شدم که اصولاً کسی اشتباه و نقصان بزرگ فیلمهایی را که درباره تاریخ موسیقی یک دوره است، گوشزد نمیکند. خود کارگردان فیلم هم به دلیل فقدان نقد مکتوب موسیقی و مجلات تخصصی موسیقی دچار چنین اشتباهی شدهاست. ببینید در دهه شصت مرجان و مرضیه و شماعیزاده و مرتضی آلبومهای انقلابی دارند، چرا در این مستند کوچکترین اشارهای به این موارد نشد؟ این تناقضهای وحشتناک دیده میشود. قاقانی درباره وضع فعالیت فرهنگی گفت: سیستم فرهنگی کشور دارد القاء میکند که کتاب و هنر و فرهنگ عاقبت و بازده ندارد به مرور در کل هنر در این سرزمین برچیده میشود و موسیقی بدترین وضع را دارد. در چنین فضایی چنددرصد میتواند موسیقی سهم داشته باشد؟ تقریباً صفر، وی در ادامه گفت: سلسله تاریخی موسیقی از قاجار تاکنون، که شاهد هستیم توسط کلنل وزیری به آن نگاه آکادمیک شد، اینقدر که در هنرهای دیگر ژانر و نگرشهای متنوع مورد ارزیابی قرار گرفته شده، در مورد موسیقی کار نشده است. وقتی گردش تئوریها و مباحث، سطحاش پائین باشد، تولید اندیشه هم سطحاش پائین میآید. در مقایسه اظهارنظر درباره سینما اگر چه سختتر از موسیقی است، اما چون گردش اطلاعات و پژوهشهای مکتوب انجام شده است، راحتترمیتوان مستند و آکادمیک سخن گفت. ما نسلهای متعدد منتقد سینما داشتیم، حتی تکثر بحث داشتیم درباره شکل نگارش سینمایی، اما چنین نگاهی در شاکله نقد موسیقی ما در این سالها چه بوده است؟ یکی از مهمترین ارکان حوزههای تئوری و تحقیقاتی، حوزه کتابشناسیهای آن موضوع است، کتابشناسی سینما، تئاتر و موسیقی، اما در مورد موسیقی چند تا کتابشناس داریم؟ حقیقتاً یک کار است متعلق به میرعلینقی و یک کتاب دیگر هم چاپ ماهور است. ولی پیش از این، نویسندگان شاخص موسیقی ما چه کسانی بودهاند؟ ما با آدمهایی چون صادق هدایت (مجله موزیک) مواجه میشویم. یا آدمهایی که تاریخنگاری کردهاند. هنوز سر منشا تاریخ موسیقی، کتاب سرگذشت موسیقی آقای روحالله خالقی است که بعد از نیم قرن، با وجود پژوهشهای جدید تاریخ موسیقی مورد بازبینی قرار نگرفته است. دلیلاش این است که فرهنگ و هنر ما به دلایلی که میدانیم مورد اقبال نیست. نشریات موسیقی پر از ایرادهای ماهوی، علمی، نگارشی و املایی است. فضایی بوجود آمده است که هرکسی اظهار نظر میکند. یکی میگوید موسیقی بد است دیگری میگوید موسیقی خوب است و هیچکدام هم بیان نمیکنند که چرا بد یا خوب است؟ بهمن بابازاده، خبرنگار موسیقی سایت موسیقی ما، از اینکه برخی معتقدند در ایران منتقد موسیقی نداریم، گله کرد و گفت: چگونه نقدهای موسیقی را قبول ندارند. شاید نقد کردن را اصولاً با تخریب برابر میدانند و مطلبی که خوبی و بدی یک اثر هنری را به صورت آکادمیک بیان میکند را نقد نمیدانند! اما متأسفانه در ایران این بدبینی باعث شده است که حتی در محیط مجازی که منتقدان موسیقی، مطلب جدی مینویسند، با عدم اعتماد مخاطب روبرو شوند. از خیلی سال قبل منتقدان زیادی را پیگیری میکردم. مجید رئوفی و حمید منبتی در موسیقی پاپ قدیمی هستند و این روزها کمتر مینویسند. در کلیت موسیقی امیر بهاری را واقعا قبول دارم و سعید اداک و نسیم قاضیزاده، اینها کسانی بودند که خیلی آثار آموزندهای دارند. اما منبع و رسانهای اگر قرار باشد برای نگاه تخصصی موسیقی نام ببرم باید بگویم با بیرسانهگی محض طرف هستیم. در نمایشگاه مطبوعات امسال، نشریه گردشگری چمدان، با شماره صفر خود و نگاهی که نسبت به میراث فرهنگی انتظار میرود، حضور دارد. یغمایی، سردبیر این نشریه در اینباره گفت: هر کنسرتی که در بناهای تاریخی برگزار میشود باید مبتنی بر مسائل حساب شده وکارشناسی صورت بگیرد که هم شاهد اجرا و صدا دهی خوبی باشیم و هم فرکانس صوتی ایجاد شده به ابنیه آسیب نزند.دوماهنامه «نقد هنر» نیز با تمرکز روی متون خارجی و تلاش برای برگردان تخصصی آن به زبان فارسی، توانسته است، خارج از هیاهوی همیشگی روزنامهها و مطبوعات، برادبیات ترجمه تئاتر بیافزاید. حمیدرضا قنبری سردبیر دوماهنامه «نقد هنر» در سخنان کوتاهی در این زمینه گفت: ما با ویژهنامه «دیوید ممت» از شهریور سال۹۵کار را آغاز کردیم که با استقبال مواجه شدیم و به اصطلاح با همین دست فرمون، داریم جلو میرویم. مشکلی که ما داریم بحث توزیع است و روی کیوسک دیده نمیشود. در کتابفروشیها دنبال پخش ققنوس هستیم و اگر توزیع در شهرستانها ایجاد شود استقبال بیشتری را شاهد خواهیم بود. حوزه هنری، مرکز هنرهای نمایشی و سازمان فرهنگی هنری شهرداری این مجله را پسندیدهاند و خریداری کردهاند یا قول خریداری دادهاند. ولی توزیع گسترده را بسیار لازم داریم. وی افزود: با توجه به مجلات تخصصی تئاتر و بنیه مالی که دارند، ترجیح دادیم ما برای نقد تئاترهای روی صحنه با آنها رقابت نکنیم و روی ترجمه تمرکز کنیم. تیم ترجمه ما گسترده نیستند و سه نفر اصلی هستند ولی از مطالب دیگران هم استقبال میکنیم. |