شکوه مکن شعری زیبا از زنده یاد شاعر همشهری عزیزمان سید علی نجفی

((شکوه مکن ))

می‌گذرد شرار غم، بر من و روزگار من

چون که گذر نمی‌کند، بر گذرم بهار من

بر همه کشتگان خود، هم نظر و گذر کنند

کشته زارِ خویش را؛ کرده‌ رها نگار من

شیوه دلبران چنین، بوده و هست در جهان

آه ز چشم مست او، وای به روزگار من

در گذر نسیم او روز و شبان فتاده‌ام

تا برسد شمیم او، بر دل بیقرار من

من چه کنم که عاشقم، با دل چون شقایقم

مرحمتی مگر کند، از ره لطف یار من

من که به خود نگشته‌ام، کشته چشم مست او

صاحبِ دل کند مدد، اوست نگاهدار من

هستی من برای او، جان و دلم فدای او

گو خبرش نباشد از، حال دل نزار من

شکوه مکن مگو سخن، از غم هجر او «علی»

می‌کند عاقبت وفا، دلبر با وقار من

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *