چالش لنین! مخالفان و موافقان دفن جسد لنین : مقبره لنین در میدان سرخ، شاید مشهورترین مومیایی مدرن در جهان باشد. لنین در مقبره‌ای هرمی شکل از جنس گرانیت قرمز و سنگ لابرادوریت سیاه، مومیایی شد(نوشته آقای محمود فاضلی در روزنامه سازندگی ۲۱ آبانماه ۹۹ ص ۱۰)

 لنین

ارامگاه لنین

 

 

 

 

صد و سه سال پس از پیروزی بلشویک‌ها در شوروی که بعدها «انقلاب اکتبر» نام گرفت هنوز نام ولادیمیر لنین (۱۸۷۰-۱۹۲۴) رهبر بلشویک‌ها و بنیانگذار اتحاد جماهیر شوروی و یکی از تاثیرگذارترین شخصیت‌های قرن بیست روسیه و جهان در این کشور مطرح است. انقلاب اکتبر بی‌تردید یکی از مهم‌ترین رویدادهای تاریخ بشر است که پیروزی آن تا حد زیادی مرهون تیزهوشی و درایت شخص لنین بود.

اختلاف برسر جسد مومیایی لنین

در سال‌های اخیر دفن جسد مومیایی شده لنین و یا نگهداری آن در موزه و بازدید عموم مردم از آن مورد اختلاف احزاب و شخصیت‌های سیاسی روسیه است. جسد لنین به صورت مومیایی از سال ۱۹۲۴ به دلیل محبوبیت و اهمیت بسیار بالایی که برای مردم روسیه داشت و به دستور استالین (جانشینش) در دید عموم قرار گرفت. البته در آن زمان تصمیم بر این بود که جسد لنین برای مدت کوتاهی و به طور موقت در معرض نمایش علاقه‌مندانش قرار بگیرد اما سرنوشت او این‌گونه بود که جسد او سال‌ها در گوشه‌ میدان سرخ واقع در مرکز شهر مسکو موسوم به آرامگاه سرخ در خارج از کاخ کرملین به محلی برای بازدید گردشگران تبدیل شود.

مقبره لنین در میدان سرخ، شاید مشهورترین مومیایی مدرن در جهان باشد. لنین در مقبره‌ای هرمی شکل از جنس گرانیت قرمز و سنگ لابرادوریت سیاه، مومیایی شد. گردشگران با ورود به این سازه با مقبره‌ای سیاه و سرد مواجه خواهند شد. زمانی که لنین رهبر انقلاب بلشویکی روسیه در ۲۱ ژانویه ۱۹۲۴ از دنیا رفت مطمئناً خودش باور نداشت که قرار است زندگی بعد از مرگ را هم تجربه کند. او باور داشت که مرگ پایان نهایی برای اوست. لنین در وصیت‌نامه‌اش خواسته بود که او را خاک کنند اما به جای این کار او را مومیایی کردند و درون یک تابوت چوبی قرار دادند. در پاسخ به درخواست‌های مردم، مقبره‌ای دائمی در سال ۱۹۲۹ برای نگهداری از جسد لنین به مدت طولانی تأسیس شد. ژوزف استالین، رهبر بعدی شوروی دستور ساختن مقبره‌ای برای او در همان محل را صادر کرد. جسد لنین در ۱۹۳۰ پس از اتمام ساخت‌و‌ساز مقبره از تابوت چوبی به آن منتقل شد. مقبره کنونی در سال ۱۹۳۰ مورد بهره‌برداری قرار گرفت. در سال‌های ۱۹۵۳ تا ۱۹۶۱ جنازه استالین نیز در کنار لنین قرار داشت که سال ۱۹۶۱ از مقبره خارج و در بیرون از مقبره دفن شد.

به دلیل هزینه نگهداری این جسد مومیایی، بیش از دو دهه است اختلافاتی بین دولت روسیه و کمونیست‌های تندروی این کشور در خصوص حفظ و نگهداری این جسد وجود دارد. مقامات دولت روسیه معتقدند که تنها ۱۰ درصد از جسد مومیایی لنین باقی مانده است. مرکز تحقیقات علمی و آموزشی روش‌های بیوشیمیایی فن‌آوری در مسکو این وظیفه را برعهده دارد. معمولاً هر هجده ماه یک بار برای جلوگیری از تجزیه جسد، جنازه لنین را به منظور انجام عملیات بیوشیمیایی ضروری از آرامگاه خارج می‌کنند. در طول این مدت لباس‌های لنین شسته و به دقت اتو می‌شوند. به خاطر بحران‌های مالی اخیر، خیریه‌ای که از جسد لنین محافظت می‌کرد ورشکسته شده و دیگر نمی‌تواند کت‌های ابریشمی را برای لنین تهیه کند! نگهداری این مومیایی فرآیندی گران‌قیمت و هزینه‌بر است. طبق آخرین آماری که منتشر شده هزینه‌های کارهای پزشکی و بیولوژیکی برای حفظ جسد لنین سالانه ۲۰۰ هزار دلار هزینه دارد. پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱، پیشنهادهایی مبنی بر اینکه جسد مومیایی لنین از مرکز مسکو برداشته شود، مطرح شد و این موضوع در دو دهه‌ اخیر مورد اختلاف موافقان و مخالفان این اقدام است.

مخالفین و موافقین دفن جسد لنین

پوتین رئیس جمهوری روسیه به‌عنوان یکی از مخالفین دفن جسد لنین معتقد است ایدئولوژی کمونیسم که ۷۰ سال پایه و اساس سیستم سیاسی شوروی بود، موارد تشابه بسیار زیادی با مسیحیت دارد. تقریبا تمام مفاهیم کلیدی این جنبش (کمونیسم) از جمله ایده آزادی‌های اساسی، برابری و عدالت در کتاب انجیل مورد تاکید قرار گرفته است؛ قوانین زیربنایی کمونیسم هم از کتاب مقدس (انجیل و تورات) اقتباس شده است. تصمیم بلشویک‌ها برای نگهداری جسد لنین در مقبره پس از مرگ بجای دفن در زمین نیز با توجه به این امر گرفته شده است. پوتین شخص لنین را به مقدسین مسیحی تشبیه کرده و این پرسش را مطرح می‌کند که جسد لنین که در آرامگاه قرار گرفته است چه فرقی با بقایای جسد و اشیاء باقی مانده از مقدسین دارد. وقتی به من می‌گویند که در مسیحیت چنین رسم و سنتی وجود ندارد (که مرده را دفن نکنند) من در پاسخ می‌گویم چطور وجود ندارد، شما به کوه «آتوس» در یونان که زیارتگاه مسیحیان ارتدوکس است، نگاه کنید، همچنین در روسیه بقایای جسد و اشیاء متعلق به مقدسین مسیحی در عبادتگاه‌ها نگهداری می‌شود.

اعضای حزب کمونیست روسیه همه ساله در سالگرد تولد لنین و استالین از آرامگاه آنها بازدید کرده و از آنها به عنوان نمادهای دوران قدرتمندی روسیه و اتحاد جماهیر شوروی یاد می‌کنند. اخیرا نیز «گنادی زوگانوف» رهبر حزب کمونیست روسیه به همراه مسئولین حزب و سایر سازمان‌های چپگرای مسکو در مراسم اهدای گل به مقبره لنین شرکت کردند. رهبر حزب کمونیست که تلاش‌ گروهی از سیاستمداران برای پافشاری بر دفن بدن لنین را محکوم می‌کند، تاکید دارد: «زمانی که کسی می‌گوید که می‌آید و کسی را از قبر خارج خواهد کرد و دور خواهد انداخت، به همه بگویید که همه این تحریک کنندگان را با چوب(درخت بلوط) متواری خواهیم کرد!» او حتی یکبار هشدار داده بود «هر تلاشی برای دفن جسد لنین جامعه روسیه را دچار اختلاف و تفرقه می‌کند و به شورش‌های خشونت‌آمیز دامن می‌زند». برخلاف زوگانوف، ولادیمر ژیرنوفسکی رئیس حزب لیبرال دموکرات روسیه خواهان انتقال تمامی افراد دفن شده از میدان سرخ مسکو است. علی‌رغم مخالفت حزب کمونیست تعدادی از نمایندگان پارلمان روسیه خواستار خاک‌سپاری جسد لنین هستند.

پس از فروپاشی شوروی، به جهت نفرتی که بسیاری از مردم نسبت به حکومت ۷۰ ساله شوروی داشتند، تعدادی از مجسمه و نمادهای لنین، رها شد و یا با بی‌حرمتی ، به دور افکنده شد، این پرسش در افکار عمومی مطرح بود که آیا اساسا دلیلی برای حفظ این جسد مومیایی وجود دارد یا لنین هم باید مثل بقیه دفن شود؟ رسانه‌های روسیه بارها نتایج نظرسنجی‌های مختلف را در زمینه دفن جسد منتشر کردند که اکثریت پرسش شوندگان خواستار دفن جنازه او هستند. آنها اعتقاد دارند که بهتر است با دفن جسد لنین، میراث او هم به فراموشی سپرده شود.

اهمیت لنین برای کمونیست‌های جهان

نود وشش سال پس از مرگ لنین نام او هنوز مورد احترام کمونیست‌های سراسر جهان است. اندیشه لنین به عنوان «مارکسیسم دوران امپریالیسم یا آخرین مرحله سرمایه داری» به شهرت رسید و به عنوان شالوده نظری انترناسیونالیسم پرولتری و کارپایه ایدئولوژیک بسیاری از احزاب و جنبش‌های کمونیستی جهان شناخته شد. اندیشه لنین بر پایه برتری طبقه کارگر و حقانیت تاریخی آن استوار است. به نظر لنین طبقه کارگر حق دارد برای انجام رسالت تاریخی خود، به سلطه طبقات دیگر پایان دهد و سیادت مستقل خود را، که همان دیکتاتوری پرولتاریا است، مستقر سازد و برای رسیدن به این هدف حزب، طبقه کارگر به‌عنوان «آگاه‌ترین عناصر طبقه کارگر» باید متحد شود.

در واقع او حکومت قانون را نفی می‌کرد و ماتریالیسم دیالکتیک و مفهوم حقیقت مطلقی را که تنها خود او و حزب تحت رهبری‌اش درک کرده بودند، جایگزین آن ‌کرد. مهم‌ترین بخش نظریه لنین، نقش حزب کمونیست به عنوان «پیشاهنگ پرولتاریا» بود که از انقلابیون و روشنفکران حرفه‌ای بسیار منضبط تشکیل می‌شد نه از کارگرانی که فاقد «آگاهی انقلابی» بودند. او در «چه باید کرد؟» نوشت: «این «حزب طراز نوین» طراحی و سازماندهی انقلاب را برعهده خواهد داشت.». او برخلاف پیش‌بینی‌ اشتباه مارکس، منتظر نمی‌ماند تا عواملی شورش‌های خودجوش را تسریع کند. پیروی مطلق از رهبران غیرمنتخب حزب از طریق «مرکزگرایی دموکراتیک» تدوام می‌یابد. پس از انقلاب نیز حزب به نام طبقه کارگر از طریق «دیکتاتوری پرولتاریا» به اعمال قدرت مطلق ادامه می‌دهد.

پس از آغاز جنگ جهانی اول، لنین دستور داد:«جنگ امپریالیستی را به جنگ داخلی تبدیل کنید!» از دیدگاه او  جنگ‌ها به دلیل ماهیت توسعه‌طلبانه و سیری ناپذیر امپریالیسم آغاز می‌شوند که به نظر او «بالاترین مرحله سرمایه‌داری» است. امپریالیسم خود ناشی از انحصار سرمایه‌داری مالی است. تا زمانی که سرمایه‌داری و امپریالیسم وجود دارند جنگ نیز وجود خواهد داشت و صلح تنها زمانی برقرار می‌شود که سرمایه‌داران و نظام استثمار آنان سرنگون شوند. او برای گریز از انزوای خطرناک شوروی، از انقلابیون سرتاسر جهان خواست تا از جنبش‌های سوسیالیستی دست بشویند و احزاب کمونیستی را تشکیل دهند و به «انترناسیونالیسم سوم» که بلشویک‌ها در مارس  ۱۹۱۹ تاسیس کردند، بپیوندند. این احزاب کمونیست به جای اینکه در خدمت منافع مردم کشور خود باشند، دستورات حزب کمونیست شوروی را اجرا می‌کردند.

لنین پس از رسیدن به قدرت، مجلس مؤسسان روسیه را که برای اولین‌بار در ۱۸ ژانویه ۱۹۱۸ تشکیل شده بود، تعطیل کرد. در زمان او بود که مسکو به‌عنوان پایتخت روسیه معرفی شد و نام حزب بلشویک هم به حزب کمونیست تغییر کرد. یکی از مهم‌ترین اعمال تاریخی این حزب، تغییر مالکیت فردی به مالکیت دولتی بود. لنین در ژانویه ۱۹۱۸ ارتش را طبق اصول سوسیالیستی، تجدیدسازمان کرد و نام «ارتش سرخ» را بر آن گذاشت. حکومت جدید بلشویکی یا کمونیستی لنین، با قدرت زمام امور بیشتر نقاط روسیه را به‌دست گرفت. یکی از مهم‌ترین علت‌های این مساله، یعنی تحت‌کنترل‌درآوردن بیشتر بخش‌های روسیه در مدتی کوتاه، استفاده از سیاست یا تاکتیک ترور (ارعاب) لنین عنوان شد. یکی از اقدامات لنین، تأسیس سازمان «چِکا» یعنی پلیس مخفی کمونیستی بود که وظیفه‌اش شناسایی، دستگیری، شکنجه و کُشتن مخالفین نظام کمونیستی بود که لنین آن‌ها را به‌عنوان دشمنان خلق تلقی می‌کرد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *