فرقان در خط پایان :سالروز دستگیری اکبر گودرزی رهبر گروه تروریستی فرقان ( محمود فاضلی روزنامه سازندگی ۱۵ دی ۹۹ ص ۱۰)

گروه فرقان به رهبری طلبه‌ای به نام اکبر گودرزی ‌مخالف صریح روحانیت بود و این مخالفت تا مرز حذف فیزیکی هم پیش رفت. گودرزی اهل لرستان روستای «دوزان» در نزدیکی الیگودرز است.  در شناسنامه‌اش متولد ۱۳۳۸ قید شده اما اقوال تاریخی سال ۱۳۳۵ را محتمل‌تر می‌دانند. در سال ۵۱ یا ۵۲ عازم خوانسار شد و مدتی در مدرسه علمیه آنجا تحصیل کرد. سپس یک سال در قم ماند و پس از آن به تهران‌ آمد و مدتی را در مدرسه چهل‌ستون و سپس در مدرسه حاج شیخ عبدالحسین ماند که در سال ۵۶ آنجا را نیز ترک کرد و از لباس طلبگی هم خارج شد. گودرزی می‌خواست طلبه مدرسه مجتهدی شود که مورد موافقت ایشان قرار نمی گیرد. مجتهدی خود در این زمینه می‌گفت: «وقتی که گودرزی آمد که طلبه بشود چون خیلی چهره زشتی داشت و دیدم نورانیت ندارد گفتم تو به درد طلبگی نمی‌خوری. طلبه باید چهره‌ای جذاب داشته باشد.»

عزت شاهی از مبارزان مسلمان قبل از انقلاب در خاطراتش چنین روایت می‌کند: «زندگی فقیرانه و محرومی را در پشت سر داشت و کمی از این بابت عقده‌ای بود. در جوانی تلاش کرده بود که به حوزه علمیه راه یابد، قم او را نپذیرفت اما توانست در حوزه مسجد جامع تهران درس بخواند. طولی نکشید که از آنجا نیز بیرونش کردند. سپس به مدرسه شیخ عبدالحسین رفت و بعد از مدتی از آنجا هم بیرونش کردند. بعد از مسجد قبا سر درآورد، آقای مفتح نیز از آنجا بیرونش کرد. این برخوردها نوعی سرخوردگی و حالت نفرت در او به وجود آورده بود.»

 

کلاس‌های تفسیر قرآن گودرزی

گودرزی در سال ۱۳۵۶ کلاس‌های تفسیر در مناطق مختلف تهران (نازی‌آباد، سلسبیل‌، قلهک، جوادیه و خزانه) بر پا و نیروهایش را نیز از همین جلسات جذب می‌کرد. مساجدی که گودرزی جلسات قرآن را در آنها برگزار می‌کرد، عبارت بود از مسجد الهادی خیابان شوش‌، مسجد فاطمیه خزانه‌، مسجد رضوان خیابان اتابک، مسجد شیخ‌هادی و مسجد خمسه قلهک. مسجد «اعظم» هم که ‌کتابخانه قائم در آن بود و جوانان مذهبی به آنجا رفت و آمد داشتند، در اختیار علی حاتمی (که در زندان ‌خودکشی کرد) یکی از پیوستگان به فرقانی‌ها بود و افرادی را در همانجا جذب این گروه کرد.

اولین اقدام این گروه، ترور شهید سرلشکرقر‌نی اولین رئیس کل ارتش بود که در سوم اردیبهشت انجام شد. اقدام بعدی آنها ترور شهید آیت‌الله دکتر مرتضی مطهری بود که در آخرین ساعات سه‌شنبه ۱۱ اردیبهشت صورت گرفت. شهید مطهری بارها به ضدیت فرقانی‌ها با خود سخن گفته و به احتمال ترور خود از سوی آنها اشاره کرده بود. گروه فرقان در مجموع ۲۰ ترور انجام داد و ترورهای بسیاری را در دستور کار خود داشت. از میان افراد ترور شده، تعدادی مجروح شدند. حاج مهدی و حسام عراقی، آیت‌الله دکتر مفتح، آیت‌الله قاضی ‌طباطبایی و حاج محمدتقی طرخانی نیز توسط این گروه به شهادت رسیدند.

 

آغاز برنامه‌ریزی برای انهدام فرقان

        پس از ترورهای مهمی که گروه فرقان انجام داد، مسئولان نظام بر آن شدند تا اعضای آن را دستگیر کنند. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و کمیته‌های انقلاب اسلامی و از همه مهم تر اطلاعات سپاه پاسداران و تعدادی از کلاه سبزهای ارتش که تحت امر شهید صیاد شیرازی بودند؛ درصدد دستگیری و انهدام گروه فرقان برآمدند.

حمید نقاشان یکی از افرادی که در جریان دستگیری اعضای فرقان نقش داشته است خاطره خود را در این زمینه چنین می‌گوید: «بعد از ورود اینجانب به تهران و گرفتن حکم از آقای هادوی و شروع به سازماندهی، ما در سه ماه اول فعالیت توانستیم بیش از ۸۰ درصد شاخ نظامی  این گروه را جمع‌آوری کنیم. به عبارتی کار بسیار موفق پیش می‌رفت، ولی این نکته را از یاد نبریم سازمانی که فعالیت زیرزمینی می‌کند برای نشان دادن حیات خود، گاه حتی دست به اقدامات ایذایی و نمایشی هم می‌زند. این کارها را برای بزرگ نمایی گروه و تقویت روحیه کسانی انجام می‌شد که دستگیر شده بودند. نهایتا بخش اعظمی از ۲۰ درصد باقی مانده فرقان هم دستگیر شدند و عده‌ای از آنها هم فراری شدند و ما بعدها در بازجویی‌ها بعضی از آنها را شناسایی و دستگیر کردیم. من خودم در دستگیری او حضور  نداشتیم، ولی بچه‌های اطلاعات عملیات ما قبلا شناسایی‌هایشان را کرده بودند. آنها از نوع لباس‌های مبدلی که گودرزی در رفت و آمدهایش می‌پوشید، عکس داشتند و آن عکس‌ها را به بچه‌هایی که داخل زندان بودند، نشان دادند و شناساسی جامع و کاملی از او به دست آورده بودند. در شب عملیات، چند تیم ۷، ۸ نفره یازده خانه تیمی را یک شبه پاکسازی کردند و خوشبختانه گودرزی را دستگیر کردند. تنها خانه‌ای که مقداری مقاومت  کرد و کار پاک‌سازی آن به درگیری کشید، مخفیگاه گودرزی در خیابان جمال‌زاده بود.»

 

عملیات دستگیری

        خانه‌ای که اکبر گودرزی در آن مخفی شده بود، در میدان انقلاب پشت ساختمان جهادسازندگی بود. از ساعت ۲۴ سه‌شنبه ۱۸ دی ماه ۱۳۵۸ تا ساعت ۳ صبح روز ۱۹ دی ماه (برابر با اربعین حسینی)، پس از چند ساعت درگیری میان ساکنان خانه شماره ۲۳ کوچه اخوان خیابان جمال‌زاده و پاسداران انقلاب اسلامی، بالاخره پاسداران با پرتاب چند نارنجک و کپسول گاز اشک‌آور و بدون دادن تلفات موفق به دستگیری ساکنان خانه شدند. «اکبر گودرزی»، رهبر گروه فرقان، و همراهانش ساکنان دستگیرشده آن خانه بودند. دستگیری گودرزی البته به سختی صورت گرفت. وقتی می‌خواستند او را بگیرند، او از داخل اتاق با اسلحه یوزی پاسدارها را به رگبار بسته بود و نمی‌شد به طرف او رفت. سرانجام دو نفر از نیروهای کلاه سبز ارتش خود را به اتاق گودرزی رساندند و نارنجکی را داخل اتاق او انداختند. گودرزی ناله‌ای کرد و بی‌حال افتاد گودرزی و حسن اقرلو در این خانه تیمی همراه هم بودند.»

حسن اقرلو دستگیری خود و گودرزی را چنین شرح می‌دهد: «حدود ساعت سه بعد از نیمه شب که برادرم اکبر مرا بیادر کرد و گفت زنگ طبقه بالا را می‌زنند و خانمی که آنجا زندگی می‌کند می گوید چند نفر با تفنگ جلوی در ورودی ایستاده‌اند. از اینجا فهمیدیم که خانه لو رفته و درصدد مقابله برآمدیم و با دو کلتی که داشتیم چند تیر به سمت محل درگیری شلیک کردیم. در این مدت به طور مرتب رگبار مسلسل به ساختمان مسکونی ما بسته می‌شد. پس از چند چند لحظه که ما همچنان به تیرها پاسخ می‌دادیم. نارنجکی توام با رگبار مسلسل به هال پرتاب شد. در این هنگام برادرم اکبر شروع کرد به ناله کردن من به گمان اینکه گلوله به وی اصابت کرده، به طرف او رفتم و در آغوشش گرفتم، اما به علت تاریکی بیش از حد جراحت در سر او دیده نمی‌شد. در طول مدتی که مامورین یکسره به سوی ما تیراندازی می‌کردند، من به طور نیمه خیز برادرم را که به حالت اغما افتاده بود، نفس مصنوعی می‌دادم. در لحظات آخر هم نارنجک گاز سمی به اتاق پرتاپ کردند و قادر به تنفش نبودیم. برای اینکه امکان به بیمارستان رساندن برادرم وجود داشته باشد، هیچ چاره‌ای جز تحویل سلاح‌ها و تسلیم خود ندیدم. بنابراین سلاح‌ها را به پایین پرتاب کردم و خودم هم از ساختمان بیرون آمدم و تسلیم شدم.(کتاب یاد، ص ۲۷۳)

 

اطلاع رسانی از چگونگی عملیات

پس از انهادم دستگیری رهبر گروه فرقان، سخنگوی وقت سپاه در مصاحبه‌ رادیوتلویزیونی که مشروح آن در کیهان مورخ شنبه ۲۲ دی ۵۸ منتشر شد، چگونگی دستگیری او و دیگر اعضای گروه  را چنین توضیح داد:

«پس از شهادت آیت‌الله مطهری سپاه پاسداران دستگیری و تعقیب رهبر و اعضای گروه فرقان را در برنامه کار خود قرار داد و بر اساس برنامه حساب‌شده‌ای تعقیب جدی را در این زمینه آغاز کرد. از ۶ ماه قبل شناسایی شبکه‌ها و اماکنی که تردد مشکوک داشتند آغاز شد و سرانجام پس از آگاهی یافتن از محل‌های مختلف اخفای این گروه، شب اربعین گذشته موفق شدیم اکبر گودرزی رهبر گروه و چند نفر دیگر از اعضای فرقان را در خانه‌ای واقع در خیابان جمال‌زاده دستگیر کنیم. البته قبل از دستگیری رهبر گروه و همراهانش عده دیگری از اعضای این گروه را که در منازل دیگری مخفی بودند دستگیر کردیم که در مجموع پس از چند شب و روز فعالیت و مراقبت جمعا ۳۰ تن از اعضای وابسته به این گروه را دستگیر کردیم. در جریان دستگیری این عده درگیری زیادی ایجاد نشد و تنها موقع دستگیری گودرزی، رهبر گروه فرقان، بود که تیراندازی و مقابله رخ داد که سرانجام چند نفر از پاسداران بدون دادن تلفات، با پرتاب چند نارنجک و کپسول گاز اشک‌آور و چندین ساعت تیراندازی همه‌جانبه موفق به دستگیری رهبر گروه و همراهان او شد. اغلب اعضای این گروه جوان‌های کم‌سن و سالی هستند که تحت تاثیر رهبر گروه قرار گرفته‌اند و افکاری خاص خودشان دارند. این جوانان تجزیه و تحلیلی کاملا نادرست از انقلاب داشته و دارند و با برنامه‌های خاص توسط اعضای اصلی و فعال به گروه کشانده شده و فعالیت کرده‌اند.»

 یکی از شاهدان عینی، جریان زدوخورد و دستگیری رهبر و یک نفر دیگر از اعضای گروه فرقان را چنین شرح می‌دهد: «گودرزی به اتفاق دوستش از طبقه دوم خانه مدام تکبیر می‌گفتند و قصدشان این بود که مردم هم با آن‌ها هم‌صدا شده و الله‌اکبر گویان به کوچه بیایند تا آن‌ها از شلوغی استفاده کرده و متواری شوند.»

پس از دستگیری این دو نفر تعدادی دیگر از اعضای گروه فرقان نیز دستگیر و در چهارم بهمن ۱۳۵۸ محاکمه شدند. در آن شب نزدیک شصت، هفتاد نفر بازداشت شدند و این گروه به کنترل درآمد. همه سلول‌های بند ۲۰۹ اوین پر و ترورها متوقف شد. در بین دستگیرشدگان شش نفر به اعدام و بقیه به حبس ابد محکوم شدند. حکم اعدام اکبر گودرزی، سعید مرآت، علی حاتمی، محمد متحدی، حسن اقرلو، عباس عسگری و علیرضا شاه‌بابابیک در ۳/۳/۱۳۵۹ به اجرا درآمد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *