زادروز بانوی ادبیات معاصر ایران؛ سیمین دانشور

سیمن دانشور

 

 

 

تهران- ایرنا- هشتم اردیبهشت ماه سالروز سیمین دانشور، بانوی برجسته ادبیات معاصر ایران است که اگر بود نود و پنج ساله می شد.

به گزارش روز چهارشنبه گروه فرهنگی ایرنا سیمین دانشور (هشتم اردیبهشت ۱۳۰۰ تا ۱۸ اسفند ۱۳۹۰) نویسنده، استاد دانشگاه و مترجم ایرانی بود. وی که دانش آموخته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران و زیبایی شناسی از دانشگاه استنفورد آمریکا بود، همزمان با تحصیل در این رشته در آمریکا نزد والاس استنگر (۱۹۰۹ تا ۱۹۹۳)، نویسنده مشهور آمریکایی، نویسندگی خلاق را آموخت و بعد از دو سال بازگشت به ایران به عضویت هیات علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران درآمد.
وی که در سال ۱۳۲۹ با جلال آل احمد (۱۳۰۲ تا ۱۳۴۸) ازدواج کرده بود؛ در اکثر فعالیت های فرهنگی و اجتماعی همسرش حضور و همکاری داشت.
دانشور که تجربه نوشتن را از سال ۱۳۲۰ برای رادیو آغاز و حتی در زمان اقامت در آمریکا نیز دو داستان کوتاه به انگلیسی نوشته و چاپ کرده بود، یقینا زمانی به عنوان نویسنده زن رمان به صورت جدی مطرح شد که رمان سووشون را در سال ۱۳۴۸ و کمی پیش از درگذشت جلال آل احمد منتشر کرد.
به تعبیر جمال میرصادقی از نظریه پردازان به نام ادبیات داستانی مدرن ایران، رمان سووشون در حقیقت تبدیل کتاب «غرب زدگی» جلال آل احمد در قالب قواعد رمان است. رمان سووشون به حوادثی در زمان رضاخان در جنگ جهانی اول بازمی گردد و دانشور به شدت اصرار دارد که زمان همه وقایع را ذکر کند.
حسین سناپور منتقد و نویسنده در نقد «سووشون» می گوید: دانشور در این رمان رئالیستی با بهره گیری از همه نیروهای مختلف و درگیر اجتماع، قشرهای مختلف مردم و فرهنگ تمام آدم ها و تقابل آنها با یکدیگر، داستان کاملی برای ما می سازد که همه این مباحث باعث می شود رمان سووشون یک رمان خوب باشد. البته ممکن است در این زمان، این رمان برای ما خیلی جذاب نباشد؛ به شرطی که نخواهیم گذشته خود را بدانیم.
این رمان که نقدهای مختلف اجتماعی، ادبی و حتی سیاسی در مورد آن نوشته شده به ۱۷ زبان ترجمه و از جمله آثار بسیار پرفروش حوزه ادبیات داستانی هست.
این رمان به عنوان یکی از مهم ترین آثار در ادبیات معاصر فارسی مطرح است و نویسنده زنی را به ادبیات معاصر معرفی کرد که مسیر نویسندگی خود را با کتاب های دیگری از جمله «به کی سلام کنم (۱۳۵۹)»، «ساربان سرگردان(۱۳۷۲)» و «جزیره سرگردانی (۱۳۸۰)» ادامه داد.
مهم ترین شاخصه آثار سیمین دانشور پرداختن به زنان، احساسات و نقش آنها در زندگی است. ولی وی در این پردازش هرگز به ورطه عوام فریبی نمی افتد و نگاهی عمیق به مسائل زنان دارد. دانشور همان دیدگاه کهن الگویی را به زن دارد؛ یعنی منشا زندگی و دانش بودن.
با آنکه جلال آل احمد بارها از نقش سیمین در زندگی حرفه ای خود تقدیر کرده و او را اولین خواننده و نقاد آثارش دانسته است؛ بسیاری منتقدان معتقدند سیمین دانشور با وجود آثار علمی، تحقیقاتی، ترجمه ها و داستان های شاخص همواره زیر سایه جلال آل احمد بوده و به وی به عنوان یک نویسنده، مترجم و محقق توجه جدی نشده است.
یکی از امتیازات هنر داستان‌نویسی دانشور این است که در توصیف ویژگی‌ها و اوضاع و احوال شخصیت‌های طبقات مرفه، متوسط و فرودست مهارتی یکسان دارد؛ یکی از دلایل این امر را می‌توان بالیدن وی در خانواده‌ای متمول و دیگر، اهتمام آگاهانه و متعهدانه او به شرح و توصیف معضلات زندگی طبقات سنتی فرودست دانست.
وی همچنین آگاهانه داستان هایش را به بستری برای روایت دشواری ها و معضلات زنان ابرانی تبدیل کرده است. دانشور علاوه بر پرداختن به دغدغه‌ها و دشواری‌های زندگی کلفت‌ها، خدمتکاران و به طور کلی زنان طبقات فرودست، به زندگی زنان طبقات مرفه نیز می‌پردازد و معمولاً در بازآفرینی شخصیت زنان این دو گروه، از این تضاد و تقارن بهره می‌جوید؛ آنچنان که زندگی تیره و تباه کنیزان در قیاس با زندگی زنان مرفه، برجسته‌تر به نظر می‌آید.
سیالیت نثر سیمین دانشور بنا به گفته خود او و البته بسیاری از کارشناسان و منتقدان ادبی کشور وامدار نثر بوستان سعدی است و تعبیرات عرفانی و عاطفی موجود در زبان این نویسنده فقید نیز تا حد زیادی مدیون تاکید او بر مطالعه اشعار حافظ است. دانشور این شاعر همشهری خود را تنها شاعر ایرانی می دانست که کامل ترین زبان ادبی را در خلق غزل هایش استفاده کرده است.
وی البته قرابت چندانی هم با نثر و نظم شاعرانی چون نظامی و خاقانی نداشت و درباره دلایل بی میلی اش به آثار ادبی چنین شاعرانی با همان زبان طنزی که همیشه همراه گفته ها و نوشته هایش است می گفت: «نظامی حتی یک بار هم در عمرش عاشق نشده است».
وی همچنین مطالعات زیادی روی نثر بیهقی و ناصرخسرو داشته و مدتی در آغاز راه نویسندگی اش زبان «بریده بریده» (کلام متقاطع) ناصر خسرو را استفاده می کرده، ولی بعد از ازدواج با جلال آل احمد وقتی گرایش و شیفتگی همسر خود به این گونه نوشتاری را در می یابد آن را رها می کند. حتی در این باره هم بارها به طنز در نامه هایش به جلال آل احمد گفته بود: «من به خودم برمی گردم و اصلا کاری به بیهقی ندارم، می خواهم خودم باشم».
در کلامی ساده باید گفت که سیمین دانشور نویسنده ای است که به اصول واقع گرایی (رئالیسم) در داستان تاکیدی وافر داشت و روایت های انتزاعی (آبستره) را نمی پسندید و همواره بر رئالیسم اصرار داشت.
پس از مجموعه داستان به کی سلام کنم؟، دانشور چند سال کتابی منتشر نکرد تا در شهریور ۱۳۷۲ رمان جزیره‌ی سرگردانی از او انتشار یافت. این رمان نخستین مجلد از رمانی سه‌گانه است که جلد دوم آن با عنوان «ساربانْ سرگردان» در شهریور ۱۳۸۰ چاپ شد. در جزیره‌ سرگردانی و ساربانْ سرگردان دانشور بار دیگر به موضوع مورد علاقه‌ خود (تاریخ) بازمی‌گردد و این‌بار تاریخ معاصر (از اواسط دهه‌ی ۱۳۵۰ تا جنگ ایران و عراق) را نقادانه بازنگری می‌کند. در این آثار نیز، بارزترین وجه داستان‌نویسیِ دانشور پویایی کم‌نظیر اوست. استفاده دانشور از تکنیک‌های رمان مدرن در این دو رمان (مانند استفاده از زاویه دید موسوم به ذهنیت مرکزی آن‌گونه که هنری جیمز آن را تبیین کرده است) توأم می‌شود با برخی صناعات پسامدرن (مانند استفاده از شخصیت‌های واقعی، یا اولویت دادن به وجودشناسی در مقابل معرفت‌شناسی).
می‌توان گفت اگر آثار قبلی دانشور نشان‌دهنده‌ حرکت او از رئالیسم به مدرنیسم بودند، در این دو رمان او برخی گام‌های اولیه برای تحول در سبک خود و حرکت به سمت پسامدرنیسم را با توفیق برمی‌دارد، هرچند که مسلماً وجه غالب در کار او هنوز مدرنیسم است.
اما دانشور در سال های پایانی عمر و بعد از چاپ جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان کم کار شد و بعد از بیماری و دورانی بستری شدن در بیمارستان در سال ۱۳۸۶ بیشتر استراحت می کرد.
سیمین دانشور سرانجام بعد از عمری تدریس و نویسندگی اسفند ماه ۱۳۹۰ در منزل مسکونی خود به علت کهولت سن و آنفلونزا درگذشت و میراث جاودانی از تالیف، ترجمه و تحقیق را برجای گذاشت.
فراهنگ**۹۱۵۷ **

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *