کار ملک است آن که تدبیر و تأمل بایدش. ضمن آرزوی توفیق، تدبیر، تأمل و تعامل برای دولت سیزدهم؛ واضح است که در این روزگار دو چالش بزرگ سیاسی و اقتصادی گریبان کشور را گرفته و در شرایط خاصی به سر میبرد و این دو چالش، با فرازونشیب، ریشه در سیاستها و دولتهای پیشین داشته است. فیالمثل دولت اصلاحات در میان دولتهای پس از انقلاب از ثبات سیاسی و اقتصادی بهتر و بیشتری برخوردار بود و دولت پس از اصلاحات، اوضاع سیاسی ایران را به سمت آشفتگی، انزوا و سردرگمی بیشتری به پیش برد و در نتیجه اقتصاد ایران دچار تحریمهای کمرشکن شد که تاکنون زخم آن آسیبها بر پیکر این ملک و ملت مانده است.
دولت یازدهم و دوازدهم به دلیل آسیبهای برجایمانده از دولت پیشین و همکارینکردن برخی نهادها و جناحهای غیرهمسو و چینش ناهمگونی که دولت در منظومه اقتصادی داشت، چندان توفیقی برای حل مشکلات سیاسی و اقتصادی به دست نیاورد، جز توافقی که در مسئله برجام انجام شد و ایران را از تحریمهای سازمان ملل که کار بزرگی بود، خارج کرد. میدانیم اگر عناد، عداوت و مخالفت برخی گروههای تمامیتخواه، ایرانستیزان خارجنشین، افراطیون اسرائیل و آمریکا و در نهایت سیاست غیرانسانی ترامپ نمیبود، دولت دوازدهم به نتایج بهتری در مسائل سیاسی و اقتصادی دست مییافت و سیاست خارجی و اقتصاد کشور تا حدودی از این بحران و سردرگمی نجات پیدا میکرد. اکنون که دولت سیزدهم بر کرسی صدارت و سیاست نشسته و با دیگر قوا و نهادها بیشتر از دول پیشین همسو و همجهت است، انتظار میرود مسائلی را که به ذهن این صاحب قلم از اهم مسائل کشور است، مورد توجه قرار دهد. لازم به ذکر است که چندیقبل از دفتر ریاستجمهوری طی تماسی خواستند تا نکاتی را که راجع به بایدهای دولت سیزدهم به ذهن میرسد، معروض دارم. بنابراین وظیفه دانستم تا برخی نکاتی را که به زعم اینجانب احتمالا به بهبود اوضاع کشور کمک میکند، یادآور شوم.
۱-متأسفانه خطبازیها و جریانهای سیاسی در کشور همه چیز را تحتالشعاع خود قرار داده و گفتوگو و تفاهم میان سلیقهها برای حل مشکلات کشور جای خود را به هیاهو و پرتکردن رقیب و خردکردن منافع ملی داده است. امید است در دولت سیزدهم در اداره کشور خطبازیهای سیاسی که شبیه نوعی قمار سیاسی است، جای خود را به رقابتهای سالم فکری و شنیدن سخنها و صداهای گوناگون بدهد و این جز با ترویج مطبوعات و رسانههای آزاد و تحمل بالای دولتمردان میسر نخواهد بود و از نشانههای آن این است که منتقدان سیاستهای ساری و جاری کشور، آزادانه سخن خود را در رسانه ملی به گوش مردم برسانند و ترویج نقد آزاد از برنامههای فرهنگی دولت باشد.
۲- رنج بزرگی که ملت را در تنگنا قرار داده، نابسامانی اقتصادی، فساد مالی و نابرابریهای معیشتی است. از ریشههای این بلای بنیادکن وجود سایه شوم تحریمهاست. از مسائلی که دولت محترم باید به آن سرعت ببخشد، بهپایانبردن مسئله هستهای و گفتوگوهای برجامی است. دیپلماسی دولت دوازدهم نهایت سعی خود را انجام داد؛ اما از آنجا که برخی از جمله مجلسیان دولت را همراهی نکردند و قوانینی دستوپاگیر وضع کردند، گفتوگوهای وین به پایان نرسید و در نتیجه تحریمها بر جای ماند. و تا سایه شوم تحریمها بر سر این کشور باقی است، مسائل و مشکلات اقتصادی که اهم مشکلات کشور است، حل نخواهد شد. سیاست خارجی ما که حالت تقابلی نسبت به بعضی کشورها به خود گرفته و برخی جریانها این سیاست را جزء لاینفک نظام میدانند، باید تعدیل شود. باید با دنیا از موضع عزت گفتوگو کرد، تفاهم کرد، دادوستد سیاسی و اقتصادی داشت و از این راه اعتبار کشور را بالا برد. ارزش پول و سرمایه ملی را قوت و قدرت بخشید. بر اساس نظر بسیاری از کارشناسان معطلگذاشتن مسئله FATF به سود نظام و کشور نیست. دادوستدهای بانکی در سطح کشورها از مسائل ضروری هر نظامی است. متأسفانه هستند افرادی که شاید به دلیل منافع گروهی و جناحی مانع تحقق گفتوگوهای برجامی یا تصویب FATF هستند. نباید در این دولت افراطیون مانع پیشرفت کارهای دولت شوند. رئیسجمهور محترم میدانند که این سیاستها تاکنون نتیجهای نداده است. باید باور داشت که از عوامل عمده مشکلات سیاسی و اقتصادی ما، برخی برخوردهای غیردیپلماتیک است.
۳- در این سالها نیروهای فکری زیادی یا به انزوا رفتند یا کولهبار مهاجرت بربسته و عازم کشوهای اروپا و آمریکا شدند. مهاجرتهای فکری و انسانی خسارت زیادی به کشور وارد کرده است. صدور مواد خام مانند سنگهای معادن تا نفت دارای مضار و شاید منافعی است؛ اما خروج نیروهای انسانی از کشور مضاری بزرگ و جبرانناپذیر برای کشور دارد. باید از دغدغههای دولت و قوه قضائیه، اکنون که همسو هستند و در کنار آن مجلس، هموارکردن راه برگشت ایرانیانی باشد که صاحب فکرند و دل در گرو میهن خود دارند. سرمایههای مالی و فکری زیادی داریم که در خارج سرگرداناند و اگر هم سرگردان نباشند، اما بقای فکر و ثروتشان را در کشور خود ترجیح میدهند. اگر دولت سیزدهم عزم راسخ دارد که مصائب معیشتی را حل کند، از عمده راههای آن برگرداندن سرمایههای مالی و انسانی است. دولت اصلاحات تجربه روشنی پیش پای ما گذاشت که اگر در داخل احساس امنیت شود و با دنیا باب مذاکره گشوده شود و ایرانیان خارجنشین اعتماد پیدا کنند، علاوه بر توسعه سیاسی، توسعه و رشد اقتصادی چشمگیری خواهیم داشت. دریغ اینکه آن سیاستهای مشکلگشا در برابرش ایستادند و نگذاشتند آن روش تداوم یابد. از دردهای بزرگی که این کشور با آن روبهروست ضعف اعتماد میان دولت و مردم است. دولتمردان ما غالب وعدههایی که میدهند، بهویژه هنگام انتخابات، در عمل نقض میشود. نتیجه آن سلب اعتمادی است که شاهدیم. پدیده کرونا در کشور مانند همه کشورهای دنیا خسارات جانی و مالی زیادی وارد کرد، اما تدبیر و تأمل دولتمردان ایران در حل این پدیده مهلک ضعیف و ناتوان بود.
تناقضگوییهایی که میان مسئولان وجود داشت، آسیب این ویروس را مضاعف کرد. امید است که دولت سیزدهم این ضعف اعتماد میان مردم و دولت را تقلیل دهد و برای تحقق وعدهایی که هنگام انتخابات داده، بکوشد. سعدی به ما آموخته است که کار ملک و ملت با بهکارگیری خردمندان ممکن و میسر است. در گلستان میگوید: ملک از خردمندان جمال گیرد و دین از پرهیزگاران کمال یابد. پادشاهان به صحبت خردمندان از آن محتاجترند که خردمندان به قربت پادشاهان. پندی اگر بشنوی ای پادشاه / در همه عالم به از این پند نیست / جز به خردمند مفرما عمل / گرچه عمل کارِ خردمند نیست.