صدرالدین الهی روز گذشته در ۸۷ سالگی در غربت چشم از جهان فروبست

آفتاب‌‌نیوز :

صدرالدین الهی از بزرگان روزنامه نگاری نوین ایران نویسنده، مترجم و از پایه گذاران‌ پاورقی نویسی در کشور پس از سال ها قلم زدن در مطبوعات و تلاش برای آموزش دانشجویان رشته روزنامه نگاری، روز گذشته در ۸۷ سالگی در غربت چشم از جهان فروبست و ابدی شد.

رضا قوی فکر روزنامه نگاری که از شاگردان استاد در دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی بوده است و با معرفی وی کار روزنامه نگاری را در روزنامه کیهان آغاز کرد ه است ، ضمن تایید خبر درگذشت دکتر الهی گفت : «خانم عترت گودرزی همسر استاد روز گذشته خبر درگذشت ایشان را چنین تایید کرد ، ” اندوه از دست دادن یار و همسفر ۶۳ ساله زندگیم فراموش نشدنی است به امید روزی که به او بپیوندم لحظه‌ها را می‌شمارم.»

قوی فکر در ادامه گفت : «دکتر الهی که استاد محبوب روزنامه نگاری در دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی بود در ۱۳ آذر ماه سال ۱۳۱۳ درمحله عود لاجان تهران به دنیا آمد. عشق به حرفه روزنامه نگاری در سال آخر دبیرستان او را به روزنامه کیهان‌ کشاند. خیلی زود پیشرفت کرد و برای تکمیل تحصیلاتش به فرانسه رفت در آنجا چندین مدرک دکترا گرفت اما خود را همواره فقط روزنامه نگار می‌دانست.»

او از شاخص‌ترین روزنامه نگاران‌ایرانی است که تا اخرین‌نفس نوشت و نوشت. دکتر الهی عاشق روزنامه نگاری بود. اوکه از پایه گذاران گزارش نویسی مطبوعاتی در ایران بود مجله کیهان ورزشی را پس از بازگشت از فرانسه و تحصیل در رشته جامعه شناسی ورزش با همکاری زنده یاد کاظم‌ گیلانپور بنیاد نهاد. دکتر الهی در سال ۵۷ برای طی یک دوره مطالعاتی به امریکا رفت و همانجا اقامت‌ گزید.

استاد دکتر صدرالدین الهی در غربت هم‌از پای ننشست‌ و ضمن‌ نوشتن مقالات‌ متعدد در زمینه های متنوع روزنامه نگاری چندین‌ کتاب تحت عنوان: طفل صد ساله ای به نام شعر نو گفتگو بانادر نادر پور – سید ضیا مرد اول یا دوم کودتا – باسعدی در بازار چه زندگی – دوری ها ودلگیری ها و نقد بی غش درباره گفتگو با دکتر ناتل خانلری نوشت.

یاد این استاد بی بدیل روزنامه نگاری ایران همواره در خاطره ها ماندگار است. قوی فکر نایب رئیس انجمن‌ پیشکسوتان‌ مطبوعات در پایان اعلام‌ کرد: انجمن پیشکسوتان مطبوعات درگذشت تاسف بار دکتر صدر الدین الهی را به همسر، فرزندان و اهالی عرصه مطبوعات تسلیت می‌گوید.

 

صدرالدین الهی و ۵۰ سال صدرنشینی

در پی درگذشت صدرالدین الهی، استاد روزنامه‌نگاری ایران، ابراهیم زاهدی مطلق، نویسنده و روزنامه‌نگار در یادداشتی از او نوشته است.

یادداشت ابراهیم زاهدی مطلق در وصف دکتر صدرالدین الهی که آن را در اختیار ایسنا قرار داده به شرح زیر است:

“صدرالدین الهی و ۵۰ سال صدرنشینی

دکتر صدرالدین الهی روزنامه‌نگارِ….. درگذشت.

ابتدا ببینیم از جمله خبری بالا چه چیزهایی می‌شود کم کرد و چه کلماتی می‌شود به آن افزود؛ بی‌شک برداشتن واژه «دکتر» به صدرالدین الهی می‌افزاید چون بیشتر از دکترا داشت، هم از حیث دانش، هم از حیث شاگردان، هم از جنبه جامع‌الاطراف بودن و به‌ ویژه از منظرِ نظر و دیدگاه و دکترین داشتن.

حالا ببینیم چه صفاتی به او می‌شود افزود؛ استاد رسانه، پیشگام پاورقی‌نویسی (ژانر جدید و مدرن دهه‌های ۲۰ و ۳۰)، روزنامه‌نگار متخصص در گزارش و گفت‌وگو، انسانی بااخلاق و متعهد به حرفه و همکاران و… شاید این زنجیره را بشود دو سه حلقه دیگر اضافه کرد اما اهمیتی بیش از قبلی‌ها ندارند.

برای من به عنوان روزنامه‌نگاری که غیرمستقیم از او آموخته‌ام، مهم‌ترین وجه اهمیت او این است که زنده‌یاد تورج لارودی (از حسابی‌ترین و شریف‌ترین روزنامه‌نگاران عصر ما) برای هر حرف حسابش – اعم از اخلاقیات و دانش روزنامه‌نگاری و داستان‌شناسی – گذری به آموزه‌های الهی داشت.

دوم؛ حکایتی از استاد مسلم روزنامه‌نگاری و رسانه حضرت اردشیرخان لارودی در باره مرحوم صدرالدین الهی که حدود ۲۵ سال قبل شنیده‌ام:

دکتر الهی به یکی از مسابقات بزرگ و جهانی ورزشی رفته بود و پس از بازگشت، دریافتش از خبر و خبرنگاری و چگونه نوشتن را برای ما شرح می‌کرد؛ می‌فرمود من آن‌جا متوجه شدم سه نوع خبرنگار وجود دارد: دسته اول کسانی هستند که حاضر در میدان هستند و خودشان می‌بینند و می‌نویسند. دسته دوم، ادیتورها یا همان دبیران سرویس‌ها هستند که در روزنامه‌شان نشسته‌اند، هیچ میدانی نمی‌روند و نمی‌بینند و سخنان دسته‌اول را تنظیم می‌کنند و بر اساس آن‌ها یادداشت و سرمقاله می‌نویسند اما حکایت دسته سومی‌ها جالب‌تر از این حرف‌هاست! ایشان نه در میدان حاضر می‌شوند و نه خبرها را خودشان می‌خوانند و می‌بینند بلکه بر اساس مطالب تنظیم‌شده از طرف دسته دوم، برای همان خبر و سایر اخبار مشابه، تحلیل می‌نویسند که به این دسته هم می‌گویند «سرادیتور»! و روزنامه‌های ما پر است از این دسته سومی‌ها.

تتمه: از این سخنان دست‌کم ۵۰ سال می‌گذرد؛ آیا از این درک و فهم زیباتر و فنی‌تر و پیش‌روتر پیدا می‌شود؟!”

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *