زنده یاد دکتر سید احمد موتمن همشهری عزیزمان را بیشتر بشناسیم ( بخش پایانی )

شادروان موتمن پس از فوت همسر گرامیش در تهران جهت انجام خدمت به همشهریان خراسانی به مشهد رفت ودر آنجا با توجه به اینکه  سوابق کاری  خوبی در شهرستان تربت حیدریه داشت تصمیم گرفت در آن شهرستان اقامت نماید و به کار مداوای بیماران خود به پردازد.

وی درسال ۱۳۱۹ به تربت حیدریه عزیمت کرد   و  جهت مداوای بیماران  در این شهر  شروع به فعالیت نمودایشان در این مدت با خانواده های سرشناس تربتی آشنا یی یافته که در نهایت موجب ارتباط با خانواده حاج محمد رضا امینی فرزند حاج محمد امین گشت که بعدا در سال ۱۳۲۲ با خانم منیر امینی فرزند این خانواده ازدواج نمود .

حاصل این ازدواج سه پسر و یک دختر به ترتیب ( امیر ،محمد رضا ، لاله ومحمد حسین ) می باشد که اولین فرزند ایشان اقای مهندس امیر موتمن که در سال ۱۳۲۴ در تربت حیدریه متولد گردید و پس از تحصیلات متوسطه در تهران برای ادامه تحصیلات آمدند و اکنون هم در تهران اقامت دارند.

خانواده دکتر موتمن در یک عکس

دکتر موتمن به اتفاق همسر ، برادر علی موتمن ، فرزندانش  لاله و محمد حسین

 فرزند دوم دکتر موتمن آقای محمد رضا هستند که در سال  ۱۳۲۷در مشهد متولد گردیده و اکنون در رشته مهندسی الکترونیک در استرالیا اقامت دارند .

سپس خانم لاله موتمن هستند که در سال ۱۳۳۵ در مشهد متولد گردیده و هم اکنون در تهران بوده و همسر همشهری عزیزمان آقای مهندس خلیل محمودیان میباشند  .

 اخرین فرزند ایشان آقای محمد حسین موتمن هستند که در سال ۱۳۳۹ در مشهد چشم به جهان گشود و و تحصیلات خود رادر رشته فیزیک به اتمام رساند و هم اکنون در مشهد اقامت ارند .

 دکتر سید احمد موتمن در تربت حیدریه مشغول طبابت بود در این مدت خدمات زیادی به همشهریان تربتی نمود  زنده یاد حسین میلانی از همشهریان تربتی که در منطقه باغ سلطانی تربت حیدریه اقامت داشتند از خاطرات خود در باره دکتر احمد موتمن چنین میگوید

“من همیشه از بیماری سینوزیت رنج می بردم وآن زمان برای درمان به مطب دکتر موتمن رفتم ایشان مطب خوبی داشتند و خیلی لباس مرتب و همیشه عطری خوشبو استفاده می کردند و برای درمان  توصیه کرده بودندکه باید چند جلسه بخور پنی سیلین بگیرم و این کار هم در مطب ایشان انجام می شد  جالب است موقعی که من بعلت درد زیاد وارد مطب می شدم بلافاصله سعی میکردند مرا زودتر از دیگران ملاقات کرده و فورا بخور را انجام  دهند و به سایر بیماران می گفتند ایشان چون خیلی درد دارد نباید منتظر بماند منهم در زیر دستگاه بخور بعد از مدتی دردم ساکت می شد و از این موضوع خیلی آرامش پیدا می کردم زنده یاد میلانی همیشه به نیکویی از این پزشک مهربان و حتذق در آن موقع یاد میکردخدایش بیامرزد خاطره دیگر همشهریان جناب آقای مجید ضیایی فرزند حاج حسن دکتر احمد موتمن به خوبی یاد میکنند و وی میگفت دکتر  از نظر وضعیت ظاهری بقدری مرتب و تمیز و خیلی آراسته بود  و وی آنقدر خوش مشرب و نمکی بود که همه اطرافیانش را بخنده وامیداشت  بهمین دلیل من همیشه خاطره خوبی از ایشان دارم و از عطری خوشبو استفاده می نمود که بسیار جلب توجه می کرد آقای مجید  ضیایی از خوشرویی و شوخ طبعی دکتر بیاد می آورد که وی همیشه با روستائیان به زبان خودشان ارتباط برقرار میکرد و هر بیماری که با حالت درد و ناتوانی و بی حوصلگی وارد مطب دکتر میشد با روی خندان خارج می شد و همیشه وی تادرب خروجی بیمارانش را مشایعت مینمود و این موجب شده بود که همه اورا صمیمانه دوست داشتند خانه مسکونی دکتر موتمن در مجاورت خانه حاج حسن آقای ضیایی در منطقه باغسلطانی واقع شده بود و بدلیل رابطه فامیلی و همسایگی مناسبات خوبی باهم داشتند و ایشان طبیب خانوادگی آقای ضیایی بود و مجید آقای ضیایی از خاطرات خودش میگوید

 یک روز که چشممش درد میکرد به مطب مراجعه کرده و پس معاینه وریختن چند قطره دارو مدتی طول کشید تا چشم ایشان درمان می یابد و جالب است بدانیم در آن زمان ایشان تنها پزشک موجود در تربت حیدریه بوده که خدمات شایانی به همشهریان تربتی انجام میدهد . همیشه دکتر برای رفتن به بالین مریض از دورشکه استفاده می نمود حتی به روستا و یا شهرهای اطراف از جمله کاشمر که برای معالجه روانشاد آیت اله مدرس که در آنجا تبعید بود .

تا سال ۱۳۲۷ در تربت حیدریه بود وسپس به مشهد مهاجرت می نماید  .ایشان خانه ای ویلایی و مناسب در   خیابا ن سی متری قدیم و یا میدان چرخ که در حال حاضر بیمارستان سینا مشهد  داشتند که در همانجا   اقامت مینمایند جالب است بدانیم بیمارستان سینا فعلی مشهد قسمتی از خانه دکتر موتمن می باشد . محل مطب  دکتر موتمن در میدان مجسمه قبلی آن زمان و شهدای فعلی مشهد روبروی مطب دکتر شیخ بود و صبح و عصر در آنجا  بمداوای بیماران   مشغول بود . خصوصیت اخلاقی  ایشان هم مانند دکتر شیخ که  انسانی مردمی  و مهربان بود و علاقه زیادی به مداوای بیماران داشت امیر موتمن  فرزند دکتر خاطرهای نقل میکند که یک شب  برفی درزمستان یک فردی به درب خانه آمده و از دکتر تقاضا می کند جهت مداوای بیمارش به طرقبه برود ایشان به انجا رفته و برگشته بود بدون دریافت ویزیت و حتی دارو هم برایش تهیه کرده بود کلا وی انسانی مهربان و مردم دوستی بود. دکتر موتمن در سال ۱۳۵۷ بمنظور دیدار با اولین نوه دختریشان عازم شهرستان رشت شد ودر آنجا با خانواده مهندس محمودیان  دامادشان مدتی سرخوش بودند ودر آن موقع نوه ایشان یکساله بود و دکتر از این موضوع خیلی خوشحال بود و لذت می برد و  همچنین در این مدت به اتفاق آقای مهندس خلیل محمودیان و سرکار خانم لاله موتمن و فرزند یکساله شان به مسافرت شهرهای اطراف شمال  رفتند و این مدت خوشبختانه خیلی سرحال و روبراه بودند و سپس جهت سایر فرزندانشان به تهران عزیمت نمودند سر انجام پس از ملاقات همگی فرزندان و اقوام در آخرین هفته عمرشان به مشهد رفتند که متاسفانه چند روز بعد روز ۱۳۵۷/۰۵/۲۹در مطب دچار سکته قلبی شده و فوت می نماید .

واقعا گاهی خدا میخواهد که کسیرا ببرد ولی به او اجازه میدهد درهفته اخر عمرش موفق به دیدار همه اقوام ودوستانش بشود که سعادیست  سر انجام پیکر دکتر موتمن را در آرامگاه خانوادگی خواجه ربیع  در جوار مرحوم شمس حسینی  خواهر زاده خود دفن گردید  روانشان شاد باد

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *