ساخته مغولان، سوخته میراثی‌ها همراه عکس(هادی زند)

گنبد سلطانیه را به دستور سلطان محمد خدابنده الجایتو،‌ چهارمین ایلخان مغول، در قرن هشتم قمری در پایتخت ایلخانیان ساختند. شهری حدود ۴۰ کیلومتر دورتر از زنجان، یعنی شهر سلطانیه. بنایی تاریخی که به عنوان یکی از بزرگترین گنبدهای آجری جهان، ‌۱۷ سال قبل در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد.

امروزه سلطانیه را یکی از مهمترین و عظیم‌ترین بناهای آرامگاهی دوران اسلامی در ایران می‌دانند که پس از کلیسای جامع مریم مقدس در فلورانس ایتالیا و مسجد ایا صوفیه در استانبول سومین بنای بزرگ تاریخی و از نظر فناوری ساخت گنبد، یکی از بزرگترین گنبدهای آجریِ جهان محسوب می‌شود؛ با این وجود این، این خصیصه‌ها تا امروز باعث نشده تا در طول سال‌های گذشته به خصوص بعد از جهانی‌شدن‌اش، توجه‌ها به آن بیشتر شود. بنایی عظیم و از شاهکارهای هنری دوره ایلخانی و حتی تجلیگاه  هنر معماری این دوره که  علاوه بر شکوه و عظمت معماری‌اش، آن را به دانشنامه‌ای از نقش و طرح در تزیینات معماری این دورۀ تاریخی تشبیه می‌کنند.

اما بی‌توجهی‌هایی که در طول سال‌های گذشته به خصوص بعد از جهانی شدن این مجموعۀ منحصربفرد نسبت به آن شده، یکی از دلایلی است که این بنای تاریخی را با آسیب‌های زیادی مواجه کرده است. از ترک‌های وارد شده به سقف‌ها و جداره‌ها که به دلیل سابقۀ ایجاد شدن آن‌ها در بدنه به مرور خود بخشی از تاریخ این بنای جهانی به حساب می‌آیند تا یادگاری‌نویسی‌هایی که نایی برای جداره‌های این بنای تاریخی باقی نگذاشته‌اند و حتی نقش و نگارهای آن را در بسیاری از نقاط مجموعه از بین برده است.

در این گزارش تلاش شد تا آسیب‌هایی که در طول سال‌های گذشته به این بنای جهانی وارد شده و به نظر می‌رسد کمبود اعتبار یا بی‌توجهی‌ها باعث افزایش تدریجی آن‌ها شده، ثبت شود، آسیب‌هایی که شاید از یک نقطه به بعد یونسکو را به این فکر بیندازد که «گنبد سلطانیه» باید در فهرست میراث در خطر یونسکو قرار بگیرد.

  • بنای گنبد سلطانیه در دوره سلطان محمد خدابنده در فاصله سال‌‌های ۷۰۴ تا ۷۱۳ قمری احداث شد. این گنبد را تنها بنایی می‌دانند که از مجموعه ارگ سلطانیه باقی مانده است. بانی گنبد سلطانیه را «رشیدالدین فضل الله و تاج الدین علیشاه» معرفی کرده‌اند. الگوی ساخت بنای سلطانیه مقبره سلطان سنجر در مرو است که اولجایتو در زمان ولیعهدی خود و زمانی‌که حاکم مرو بود،‌ آن را به چشم دیده بود.
  • تخریب تدریجی کاشی‌های فیروزه‌ای جداره بیرونی گنبد سلطانیه و مناره‌هایی که بعد از تخریب با آهن روی سر سلطانیه نونوار شده‌اند،‌ تصاویرِ زشتی در این بنای جهانی ایجاد کرده است، اما هیچ نشانی از تلاش برای از بین بردن این زشتی‌ها به چشم نمی‌خورد.
  • ساخت گنبد به گونه‌ای بوده که در نمای خارجی دو طبقه و از داخل سه طبقه به نظر برسد، این بنا در جهات اصلی جغرافیایی احداث شده و در ضلع جنوبی آن بنای الحاقی تربت خانه و در زیر تربت‌خانه، سردابه با فضاهایی متعدد، قرار گرفته‌اند.
  • ساختمان سلطانیه روی یک نقشه هشت ضلعی بنا شده که طول هر ضلع آن ۱۷ متر و فاصله میان وجوه خارجی آن ۴۲ متر و ضخامت بنا حدود ۷/۴۰ متر است. روی هر وجه در داخل، یک ایوان قرار گرفته که در طبقه همکف به شکل هشت ایوان (چهار ایوان بزرگ و چهار ایوان کوچک) مشخص است.
  • داربست‌های گنبد سلطانیه نیز به مرور جزیی از تاریخ این بنای جهانی شده‌اند،‌ هر چند این بنای تاریخی 17 سال قبل یعنی در سال 1384در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده،‌اما در طول این نزدیک به دو دهه نیز اتفاق چندانی برای مرمت و ساماندهی این بنای تاریخی و جهانی رخ نداده است.
  • استفاده از کاشی‌های فیروزه‌ای از مهمترین خصیصه‌های ساخت گنبد سلطانیه محسوب می‌شوند، کاشی‌هایی که هیچ اطلاعاتی از آن‌ها در مجموعه سلطانیه ارائه نشده که ساخت آن‌ها تکمیل نشده و سازنده فرصت کامل کردن هنر خود را نداشته یا در طول سال‌ها، بخش‌های زیادی از تزیینات این بنا به طور کامل از بین رفته‌اند.
  • نبود هیچ حریمی بین بازدیدکنندگان و بخش‌های مختلف گنبد سلطانیه حتی ستون‌های کاشی‌کاری شده، باعث شده تا علاوه بر آسیب‌هایی که شرایط محیطی و طبیعی به عناصر مختلف این بنا وارد کرده، ضربه‌ها و تنه‌هایی که بازدیدکنندگان به جداره‌ها وارد می‌‌کنند نیز این بخش‌ها را به مرور تخریب کرده و از بین برده باشد.
  • کوبیدن میخ به تزیینات آجری که در دوره ایلخانی تهیه و به این جداره‌ها نصب شده‌اند، نمونۀ کوچکی از بی توجهی‌ها به این بنای جهانی است،‌بنای تاریخی که امروزه یکی از مهمترین و عظیم‌ترین بناهای آرامگاهی دوران اسلامی در ایران نامیده می‌شود که پس از کلیسای جامع مریم مقدس در فلورانس ایتالیا و مسجد ایا صوفیه در استانبول سومین بنای بزرگ تاریخی و از نظر فناوری ساخت گنبد، یکی از بزرگترین گنبدهای آجریِ جهان محسوب می‌شود.
  • به نقل ازمرحوم کریم پیرنیا در کتاب جغرافیای تاریخی سلطانیه آمده است که «شیوه ساختمانی گنبد سلطانیه به پیروی از مدرسه ضیائیه ساخته شده  است» بنایی که امروز بی‌توجهی و آسیب زخم عمیقی به تن آن وارد کرده است.
  • قرار ندادنِ حریم بین بازدیدکنندگان و  جداره‌های تاریخی در بخش‌‌های مختلف بنای گنبد سلطانیه، باعث شده تا هر بازدیدکننده‌ای بتواند به راحتی کاشی‌ها و بخش‌های مختلف مجموعه را نه تنها با دست که با کفش هم لمس کند!
  • بی‌توجهی به عناصر مختلف این بنای تاریخی مانند حفاظ‌‌های چوبی  ایوانک‌ها در طبقه دوم و سوم این بنای جهانی باعث تخریب تدریجی این بنا شده است، از سوی دیگر سیم‌کشی‌های بی سرو ته روی بخش‌های مختلف بدنه، چهره زشتی در ذهن بازدیدکنندگان برای این بنای تاریخی به وجود آورده است.
  • همین آسیب‌های هر چند در ظاهر کم، که در طول سال‌های گذشته به این بنای جهانی وارد شده،‌هر چند شاید بنا به دلایلی مانند کمبود اعتبار یا بی‌توجهی‌ها بوده،‌اما چیزی که واضح است آن است که این آسیب‌ها شاید از یک نقطه به بعد یونسکو را به این فکر بیندازد که «گنبد سلطانیه» باید در فهرست میراث در خطر یونسکو قرار بگیرد.
  • کوبیدن میخ به تزیینات آجری که در دوره ایلخانی تهیه و به این جداره‌ها نصب شده‌اند، نمونۀ کوچکی از بی توجهی‌ها به این بنای جهانی است.
  • آرتور اپهام پوپ، شرق شناس و مورخ آمریکایی، بنای تاج محل در هند را اقتباسی از گنبد سلطانیه می‌داند و آن را به عنوان الگویی برای آن در نظر می‌گیرد.
او درباره این بنا اظهار کرده :‌ «گنبد سلطانیه بسیار مستحکم، پر روح است و بنایی است که در آن همه چیز درجای خود قرار دارد، حتی فشار روی بنا هم درست در جایی که باید باشد، است و به همین دلیل است که این سازه، یک شاهکار هنری است.»
  • بی‌توجهی‌هایی که در طول سال‌های گذشته به خصوص بعد از جهانی شدن این مجموعۀ منحصربفرد نسبت به آن شده، یکی از دلایلی است که این بنای تاریخی را با آسیب‌های زیادی مواجه کرده است. از ترک‌های وارد شده به سقف‌ها و جداره‌ها که به دلیل سابقۀ ایجاد شدن آن‌ها در بدنه به مرور خود بخشی از تاریخ این بنای جهانی به حساب می‌آیند تا یادگاری‌نویسی‌هایی که نایی برای جداره‌های این بنای تاریخی باقی نگذاشته‌اند و حتی نقش و نگارهای آن را در بسیاری از نقاط مجموعه از بین برده‌اند.
  • رفت‌وآمد بازدیدکنندگان به طبقات بالایی گنبد برای دیدن تزیینات و معماری منحصر بفرد آن باعث نشده تا ضوابط خاصی برای این ترددها تعبیه شود و تماس دست بازدیدکنندگان به آجرهای تاریخی مجموعه در زمان بالا و پایین رفتن باعث سیاه شدن آجرها شده است،‌ اتفاقی که قطعا به مرور به این بخش از مجموعه نیز مانند دیگر بخش‌ها آسیب‌های زیادی وارد می‌کند.
  • نصب نور و پروژکتورهایی که احتمالا در شب برای نورپردازی این بنای جهانی در طبقه سوم آن استفاده شده، بدون هیچ فکر و برنامه ریزی به جداره اصلی ایوان‌هانصب شده،‌به گونه‌ای که باعث وارد شدن آسیب و از بین رفتن بخش‌هایی از تزیینات این جداره‌ها شده است.
  • نصب داربست روی بخش‌هایی از بدنه گنبد سلطانیه در فضای بیرونی این بناهای جهانی، نه تنها به مرور به مصالح بدنه آسیب وارد می‌‌کند، بلکه اضافه کرده اشیایی مانند طناب چهره زشتی به این اثر جهانی شده می‌دهد.
  • ترک‌ها در طاق‌های گنبد و در هر هشت ضلع آن به وضوح مشخص‌اند،‌هر چند نشانه‌های تاریخ‌گذاری شده در برخی از ضلع‌ها نشان می‌دهد که بیشتر در سال‌های قبل و حتی تا اوایل انقلاب اسلامی توجه به این بنای تاریخی زیادتر بوده، اما به مرور تاریخِ نشانه گذاری‌های مرمتی نیز کمتر می‌‌‌شوند و در همان نقاط ترک‌ها نیز بیشتر و گسترده‌تر به چشم می‌آیند.
  • دور تا دور حجره‌های کوچک اما پر از تزیینات گنبد سلطانیه در فضای داخلی آن، برخی آثار از سنگ قبر گرفته تا سرستون‌ها، کاشی‌ها و احتمالا تزییناتی که به مرور از بخش‌های اصلی جدا شده‌اند برای نمایش و معرفی روی تخته‌های چوبی قرار داده شده‌اند. اما بی‌توجهی در قرار دادن این آثار به جداره گنبد که دارای تزیینات خاص خود نیز هستند خود عاملی در تخریب این بنای تاریخی محسوب می‌شود.
  • آجرهای تاریخی در فضای داخلی گنبد سلطانیه و در طبقات مختلف گنبد، که هر بخش آن با دیگر بخش‌ها متفاوت است، یکی از ویژگی‌های مهم این بناست، اما بی‌توجهی به این گنبد به حدی است که دیوارهای تاریخی بنا توسط گردشگرنماها به این شکل درآمده‌اند.
  • در قسمت فوقانی طاق‌های گنبد، طوق زیرین گنبد ساخته شده و روی آن ساق گنبد را به صورت دایره بنا کرده‌اند. بنا در این قسمت، از هشت ضلعی به صورت دایره در آمده است و روی ساق گنبد، گنبد عظیم و رفیع بنا را استوار کرده‌اند، گنبد از نوع دو پوش است و فاصله از نوک گنبد تا کف بنا ۵۲ متر است.
  • دور تا دور حجره‌های کوچک اما پر از تزیینات گنبد سلطانیه در فضای داخلی آن، برخی آثار از سنگ قبر گرفته تا سرستون‌ها، کاشی‌ها و احتمالا تزییناتی که به مرور از بخش‌های اصلی جدا شده‌اند برای نمایش و معرفی روی تخته‌های چوبی قرار داده شده‌اند. اما بی‌توجهی در چسباندن این آثار به تزیینات باقی مانده در جداره گنبد، خود عاملی در تخریب این بنای تاریخی محسوب می‌شود.
  • بی‌توجهی در قرار دادن وسایل نامناسب و ناهمخوان با فضاهای مختلف مجموعه سلطانیه، چشم‌انداز زشتی را در نگاه گردشگران برای این بنای تاریخی به وجود آورده است.
  • بخشی از تزیینات خشتی در گنبد سلطانیه که اطلاع دقیقی از علت ناقص بودن آن به بازدیدکنندگان این بنای جهانی ارائه نشده است.
  • ترک‌ها در جداره‌ها و سقف‌های مختلف گنبد سلطانیه از چشم هر گردشگری دور نمی‌ماند، ترک‌هایی که به مرور فاصله بین کاشی‌ها را از یکدیگر بیشتر کرده‌اند.
  • شهر سلطانیه را پایتخت ایلخانان مغول می‌نامند،‌ شهری که پادشاهان فرهنگ دوست آن بناهای تاریخی زیادی را در آن ایجاد کردند، اما امروزه به جز گنبد سلطانیه، هیچ یادگار دیگری از آن دوران باقی نمانده است.
  • برخی از منابع تاریخی نوشته‌اند که یکی از علمای دوره ایلخانی در کنار این گنبد به خاک سپرده شده، اما سازۀ نامناسب و حتی الحاقات جدیدی که به این بهانه در سال‌های گذشته به این مجموعه وارد شده نیز یکی از آسیب‌های جدی برای این محوطه تاریخی محسوب می‌شود.
  • بخش‌های تخریب شده در عرصه گنبد سلطانیه و باقی مانده از دوره ایلخانیان،‌هر چند احتمالا توسط باستان‌شناسان مورد مطالعه قرار گرفته اند، اما نبود هیچ حفاظ مناسبی به جز یک طناب آویزان شده از دو تنه چوب کوچک، به راحتی اجازۀ ورود هر کسی را به این محوطه تاریخی که در اطراف گنبد سلطانیه قرار گرفته، می‌دهد.
  • بخش‌های تخریب شده در عرصه گنبد سلطانیه و باقی مانده از دوره ایلخانیان،‌هر چند احتمالا توسط باستان‌شناسان مورد مطالعه قرار گرفته، اما نبود  حفاظی مناسبی به جز یک طناب آویزان شده از دو تنه چوب کوچک، به راحتی اجازۀ ورود هر کسی را به این محوطه تاریخی که در اطراف گنبد سلطانیه قرار گرفته، می‌دهد،‌اما به نظر می‌رسد توجه چندانی به این بخش از مجموعه نیز نمی‌شود و فضاهای کاوش شده یا نشدۀ محوطه بدون هیچ نشانه،‌توضیح یا دست‌کم  پوششی برای جلوگیری از گرما یا سرمای زیاد و حتی بارش‌های فصلی باران، به حال خود رها شده است.
  • هشت منارۀ ایجاد شده در دوره ایلخانی، بعد از گذشت حدود هفتصد سال، زخم‌های زیادی را بر تن خودلمس کرده‌اند، که با توجه به آن‌چه امروز از این مناره‌ها می‌توان دید،‌ تخریب تعدادی از مناره‌ها به طور کامل و باقی ماندن بخش‌هایی ازآن‌ها در طول این سال‌هابوده که باعث شده طرح‌های مرمتی برای این بخش از گنبد سلطانیه نیز تهیه شود، اما اجرای این طرح‌ها طبق اصول مرمتی خود نکته‌ای حائز اهمیت است.
  • پر کردن تعدادی از ورودی‌های گنبد سلطانیه در طول سال‌هایی که زمان آن‌ها مشخص نیست،‌ بخشهایی از این بنای جهانی را با الحاقاتی مواجه کرده است. از سوی دیگر ریزش آجرها و کاشی‌های فیروزه‌ای در جداره بیرونی گنبد سلطانیه این چهرۀ نامناسبی از این بنای تاریخی به نمایش درآورده است.
  • در زمان ساخت گنبد سلطانیه، هشت مناره، دور تا دور گنبد هشت ضلعی آن که در واقع گنبد سلطانیه قدیمی‌ترین گنبد دوپوش موجود در کشور نیز شناخته شده، ساخته شد. ارتفاع بنا را  ۴۸ و نیم متر دانسته‌اند و در ساخت آن از کاشی‌های فیروزه‌ای استفاده کرده‌اند.
  • فرسودگی پی‌های باقی مانده از ارگ سلطانیه در دوره ایلخانی و بی‌توجهی‌ها نه تنها به گنبد سلطانیه بلکه به عرصه و حریم این گنبد تاریخی، چهرۀ زشنی را برای این بنای جهانی در نگاه گردشگران ایرانی و ایجاد فراهم کرده است.
  • گنبد سلطانیه در سمت جنوب غربی ارگ سلطانیه احداث شده و در داخل ارگ هر یک از رجال معروف دارای عمارتی بوده‌اند که در ساختن بناهای عمومی و قصرها با یکدیگر رقابت داشتند. در اطراف بنای سلطانیه بناهای الحاقی وجود داشته که به مرور ویران شده است. از طرفی زمین طبیعی سلطانیه فشرده و یکپارچه و متشکل از مواد آهکی و خاک رس و خرده سنگ‌های کوچک حداکثر ۳۵ سانتی‌متر بوده که این ویژگی باعث شده تا زیر پای گنبد محکم و سفت شود که گفته می‌شود از علت‌های پایداری در مقابل عوامل تخریبی مختلف، همین یکپارچگی زمین است.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *