استادیوم ها و معابد مرضیه سلیمانی (خورشید) – به مناسبت جام جهانی – بخش سوم

اشاره: در بخش اول و دوم این مقاله خواندیم که فوتبال آیین و شیوه ای برای برانگیختن مردم در جهان است و به موضوعی مهم و دارای ابعاد و فلسفه و شعایری خاص بدل شده است. نه تنها در کشورهای مدرن و ثروتمند بلکه در سرزمین های بی چیز و فقر زده و البته فوتبال موجب راهگشایی و همدلی و تواناسازی می تواند باشد. نمونه اش هم دیه گو مارادونا و نبردش با انگلیس بود… اینک ادامه مطلب:

اوباسانجو ـ رئیس جمهوری پیشین نیجریه ـ یکی از پرادعاترین رئیس جمهوری‌های مذهبی در جهان بود. او هر روز در نمازخانه ویلای شخصی‌اش حضور می‌یافت و پیوسته علیه فساد و تباهی سخن می‌راند. او در پروژه‌های مرتبط با فوتبال، بیش از سایر طرح‌ها سرمایه‌گذاری کرد. معبد او ورزشگاه آبوجا بود که سالها پیش بودجه‌ای در حدود سیصدمیلیون دلار را به خود اختصاص داد. اما برای تکمیل ‌آن، یک میلیارد دلار درنظر گرفته شد. این رقم، در کشور فقیری مثل نیجریه که اکثر مردمش زیر خط فقر زندگی می‌کنند، وحشتناک است. اما در دوران باستان هم چیزی شبیه به این وجود داشت. مردمان بسیاری بودند که در حال احداث استادیومهای رومی یا معابد مصری جان خود را از دست می‌دادند.

دولت نیجریه، بیش از آن که بودجه سالانه را صرف سلامتی، بهداشت، آموزش، امنیت و غذای مردم کند، آن را صرف فوتبال می‌کند زیرا در پی جذب افکار عمومی است. احداث برخی معابد در عهود باستانی حتی دهه‌ها و سده‌ها به طول انجامیده است. فراعنه مصر، اهرام را ساختند تا شاهدی بر قدرتشان باشد. ژوستینین، کلیسای «خردمقدس» را با نام «سوفیای قدیس» بنا کرد که در شمار شگفتی‌های جهان بود و قرن‌ها بزرگترین‌ها کلیسای مسیحیت به شمار می‌رفت. ماترک اوباسانجو هم ورزشگاه آبوجا یا معبد فوتبال است، دقیقاً همان گونه که برادر آفریقایی‌اش آلفاکوناره ـ رئیس جمهور پیشین مالی ـ هم به تقلید او چنین کرد.

مالی یکی از فقیرترین کشورهای روی زمین است که درآمد روزانه ۸ر۷۲ درصد مردمش، حدود یک دلار است. مالی بیشتر منابع مالی کشورش را صرف احداث ورزشگاهی کرد تا بتواند میزبانی جام ملت‌های آفریقا را به عهده گیرد. مردم فقیر مالی، که اغلب دچار سوءتغذیه‌اند، با شکم‌های خالی از برگزاری این مراسم در کشورشان احساس غرور می‌کردند.

در فوتبال نیز به مانند برخی ادیان، تعصب و فرقه‌گرایی وجود دارد. طرفداران انگلیسی که هولیگانهایی خشن هستند، از این حیث بدنام‌ترین افرادند. مشهورترین نمونه این اختلافات، جنگ پنج روزه السالوادور و هندوراس در سال ۱۹۶۹ است که ظاهراً پس از اختلاف در مورد پذیرش مسابقه این دو کشور برای ورود به جام جهانی آغاز شد. و این نژادپرستی، فرقه‌گرایی و اوباش گری هنوز هم وجود دارد. مثلاً مسابقات سری A کالچیو در ایتالیا، اکنون به ترکیب آشفته‌ای از نژادپرستی، خشونت و فساد و حتی تسویه حسابهای مافیا نزول کرده است و تیم‌های ناپولی، رژینا و ویچنزا، بسیاری از اوقات بازی‌های خانگی خود را خارج از ورزشگاه‌های خود بازی می‌کنند تا شاید رفتار خشونت‌آمیز هواداران متعصب‌شان اصلاح شود.

فوتبال در جهان امروز اهمیتی ویژه یافته و بر ذهن و زندگی انسان‌های بسیاری تاثیر نهاده است. این تاثیر چنان است که حتی برخی این پرسش عجیب را مطرح کرده‌اند که آیا فوتبال درحال تبدیل شدن به دین توده‌هاست؟ آن‌ها می‌گویند کلیسای کاتولیک رم، لیگ باشگاهی دین‌های جهان است. ۷ر۱۸ درصد از جمعیت جهان طرفدار این باشگاه غول پیکرند و تنها اسلام است که توانایی ربودن گوی سبقت از کاتولیسیسم را دارد چرا که تا سال ۲۰۰۱ دارای ۷۶۴ میلیون پیرو بوده و این یعنی ۳ر۱۸ درصد کل جمعیت جهان. اما این آمار و ارقام، تنها براساس اظهارنظر مردمانی است که خود مدعی‌اند به دین خاصی اعتقاد دارند. در این خصوص، مسیحیت مثال خوبی است. بسیاری از مردم ادعا می‌کنند مسیحی‌اند چون والدینشان به کلیسا می‌روند. شاید آنها هم مسیحی باشند اما بیشترشان ترجیح می‌دهند به جای این که صبح‌های یکشنبه به کلیسا بروند، در منزل بمانند و تلویزیون تماشا کنند. در واقع مناسب‌ترین واژه برای توصیف اعتقادات مذهبی این مسیحیان، «لاادری‌گری» است. از این نقطه‌نظر، ۳ر۱۶ درصد از مسیحیان شرکت‌کننده در لیگ جهانی، لاادری گرایند.

اکنون مردم به کجا می‌روند؟ آیا به کافران بی‌ایمانی تبدیل شده‌اند یا خدایان دیگری یافته‌اند؟ بسیار منصفانه خواهد بود اگر بگوییم که فوتبال در بسیاری از کشورها، محبوب‌تراز برخی دین‌هاست. اما آیا می‌توان گفت که دین، فی‌نفسه چیزی شبیه فوتبال است؟ هواداران تیم‌های مختلف، به مانند پرستندگانی هستند که هر هفته در جایگاه‌های خاص حضور می‌یابند تا دست به یک عمل اجتماعی بزنند. قهرمانان محبوب، مورد ستایش واقع می‌شوند. طرفداران تیم رقیب، چنان متعصب‌اند که تحمل تیم مقابل را ندارند ـ دقیقاً مثل پیروان بنیادگرای ادیان ـ و در هر دو مورد، این عدم رواداری غالباً به جنگ و جدال منجر می‌گردد. هم دین و هم فوتبال، به قوانین و مقررات ویژه‌ای نیاز دارند. نوعی قوانین رفتاری که باید بدان عمل کرد و نقض آن‌ها آشفتگی و تزلزل را در پی خواهد داشت: چه ده فرمان معروف تورات باشد، چه فرمان‌های مقرر فیفا. فوتبال بر زندگی بسیاری از مردم جهان سیطره افکنده است. میلیون‌ها نفر از جمعیت جهان،‌زمانی طولانی را صرف تشویق و یاحتی حمایت مالی تیم محبوب خویش می‌کنند، هیچ دیداری را از دست نمی‌دهند و حتی هر روز، اخبار مسابقات را هم تعقیب می‌کنند. آنها بازیکنان و مدیران باشگاه را به سان قدیسین می‌پرستند وهنگام پیروزی تیم مورد علاقه‌شان، بهترین لحظه زندگی خویش را تجربه می‌کنند، برای این پیروزی دست به دعا برمی‌دارند و از خداطلب معجره می‌کنند.چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۱ روزنامه اطلاعات

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *