ما در کتابهای تاریخ خود آموختهایم که بخشهایی از کشورهای همسایه، در گذشته متعلق به ایران بودهاند و در طول تاریخ با بی کفایتی پادشاهان ایرانی و یا به وسیله عهدنامههای ننگین از آن جدا شده اند؛ موضوعی که خانم وارسنیک، راهنمای ارمنی گروه خبرنگاران ایرانی، با اشاره مکرر به آن سعی دارد تصحیح اش کند. او میگوید: ارمنستان، کشوری با تاریخ طولانی است. در قدیمیترین نقشه دنیا که در بابل کشف شد، نام «ارمنیا» به عنوان یکی از کشورهای آن دوران به چشم میخورد. بنابراین، ما برای خودمان حکومت داشتهایم و این که در دورانی از تاریخ، ایرانیان ارمنستان را فتح کردهاند، دلیل نمیشود بگوییم ارمنستان متعلق به ایران بوده است.
فرهنگ ارمنستان
واقعیت این است که کشورهای ایران و ارمنستان از نظر تاریخی چنان درهم پیچیدهاند که امروز گویی ۲ پاره از یک فرهنگ مشترک اند. مردم این ۲ کشور در بسیاری از موارد به هم شبیهاند و به دلیل پیشینه مشترک فرهنگی- تاریخی و به ویژه آمیخته شدن زندگیهایشان در دهههای اخیر، از دیدگاهها و ویژگیهای مشترک فراوانی برخوردارند. به اعتقاد وارسنیک، مردم ارمنستان بسیار وطن دوست و درستکار هستند. او به طنز میگوید: در اینجا هرکسی برای خودش یک رئیس است، برای همین نمیتوانیم در بازیهای دسته جمعی پیشرفت کنیم! خانواده در ارمنستان بسیار قوی است و پسر بعد از ازدواج، همسرش را به خانه والدین خود میآورد. نسل جدید ترجیح میدهند حداکثر ۲ بچه داشته باشند و از این رو دولت وادار به در پیش گرفتن سیاستهای تشویقی برای افزایش موالید شده است.
طی گردش در ایروان، گاهی در پیاده رو به زن یا مرد بی خانمانی برمی خوریم که از رهگذران سکهای میخواهند. اگرچه فقر و بی کاری در ارمنستان، معضلی نیست که بتوان پنهانش کرد، اما مردم آن شاد هستند، به طوری که در رستورانها با گروههای موسیقی همنوا میشوند یا خودشان زیر آواز میزنند و کم کم دیگران را هم با خود همراه میکنند و در دستههای بزرگ به آوازخوانی و پایکوبی مشغول میشوند. وارسنیک میگوید: وقتی به ایران آمدم، دیدم مردم نمیتوانند شادی کنند. شما مردم غمگینی دارید!
تاریخ ارمنستان
در شهر رم، در کنار بنای معروف کلوزیوم، نقشهای قدیمی هست که اسم ۳ کشور بزرگ روی آن نوشته شده است امپراتوری روم، «پرشیا» که منظور از آن ایران در دوران پارتیهای اشکانیان است و «ارمنیا» که منظور از آن، ارمنستان در دوران «آرتاشسیانها» است.
وارسنیک با بیان این موضوع میگوید: اولین حکومت در ارمنستان متعلق به اورارتوها بود، در واقع آنها ۲۸۰۰ سال پیش، همزمان با عیلامیان در ایران، بومیان ارمنستان بودند. پس از عیلامیان و زمانی که یروانیها در ارمنستان تشکیل حکومت داده بودند، مادها به حکومت رسیدند.
یروانیها با حمله داریوش سقوط میکنند. در کتیبههای هخامنشی، اسم یروان آمده است. به گفته وارسنیک، اگرچه ارمنیها دوست نداشتند که کشورشان جزو یک کشور دیگر شود، اما از آنجا که در دوران هخامنشی، آزادی دین و آزادی بیان وجود داشت، اغلب ارامنه راضی به نظر میرسیدند. قرن چهارم قبل از میلاد، هخامنشیان با حمله اسکندر سقوط میکنند.
۲هزار سال پیش در ایران، اشکانیان پارت دوباره حکومت تشکیل میدهند و این مقارن با زمانی است که ارمنستان مستقل میشود و حکومت «آرتاشسیان» روی کار میآید. آرتاشس «اول» خود را پادشاه مومن معرفی میکند و از آنجا که تیگران کبیر نیز پادشاه آن دوران است، ارمنستان به اوج اقتدار خود میرسد. در آن زمان شهرهایی که «تیگراناگر» (به معنای شهری که تیگران ساخت) نام داشتند، زیاد بود، اگرچه شهر اصلی هنوز زیر خاک است. تیگران، پادشاه دموکراتی بود که ارمنستان را وسعت بخشید.
به ارمنستان کشور «از دریا تا دریا» نیز میگویند. این عنوان به گستره جغرافیایی ارمنستان در دوران آرتاشسیانها اشاره دارد که از دریای سیاه تا دریای خزر ادامه داشته است.
شهر آرتاشات، اولین پایتخت ارتاشسیانها بود؛ شهری زیبا که سالن تئاتر هم داشت. وارسنیک میافزاید: متأسفانه آرتاشسیانها نیز بعد از ۲۹ سال حکومت، در سال اول میلادی توسط امپراتوری روم سقوط میکنند، اما ایتالیاییها هیچ وقت نمیگویند که ارمنستان مال ما بوده است!
اوضاع اقتصادی ارمنستان
همسایههای ارمنستان از شمال، گرجستان، از جنوب، ایران، از غرب، ترکیه، از جنوب غربی، نخجوان و از شرق جمهوری آذربایجان است. ارمنستان کشوری سردسیر و بسیار پرآب است. ۶۰ درصد درآمد آن از کشاورزی و دامداری و بقیه از صادرات نوشیدنی، شکلات، آب معدنی و پرورش ماهی به دست میآید.
در ارمنستان میوه فراوان است، همین طور خشکبار، سیب زمینی و کلم. به جز گندم اکثر محصولات کشاورزی این کشور صادر میشوند. بچهها میپرسند چرا کسانی را میبینیم که با خودروی بنز، سیب زمینی میفروشند؟ وارسنیک توضیح میدهد: خودروهای دست دوم اروپایی به گرجستان میآیند و با قیمت ارزان به دست ما میرسند، مثلا قیمت بنز، ۵ الی ۶ هزار دلار است. اما بنزین لیتری یک دلار است یعنی بسیار گرانتر از ایران. یکی دیگر از صادرات ارمنستان به ایران، گوشت گوسفند است که در ۲ مرکز ذبح اسلامی که سفارت ایران در آن کشور ایجاد کرده است، تولید میشود. از ایران هم محصولات متنوعی به ارمنستان وارد میشود، مانند لیوانهای یک بار مصرف، شوفاژ، روغنهای خوراکی و کلوچه.
متوسط حقوق ماهانه در ارمنستان، ۳۰۰ دلار و بی کاری فراوان است. هزینهها بیشتر از درآمدهاست و همه ناچارند کار کنند، حتی مهاجرتهای فصلی وجود دارد که طی آن عدهای از مردم ۶ ماه از سال را برای کار کردن به روسیه یا بلاروس میروند و برمی گردند. نرخ بی سوادی در ارمنستان صفر است که یکی از میراثهای شوروی سابق به شمار میآید، به طوری که بیش از ۷۰ درصد مردم، مدرک لیسانس و بالاتر دارند. با این حال هنوز در پیدا کردن شغل، شانس حرف اول را میزند. بسیاری از مردم با تحصیلات بالا، راننده تاکسی شده اند. این موضوع به خصوص در نسلی که بعد از فروپاشی شوروی، کار خود را در کارخانهها از دست داده است، بیشتر دیده میشود، زیرا در حال حاضر بیشتر مشاغل به جوانانی که زبان خارجی میدانند، سپرده میشود.
شرایط برای سرمایه گذاریهای خارجی در ارمنستان بسیار دشوار است، زیرا آنها تجربه بیشکک قرقیزستان را درس عبرت قرار داده اند. زمانی که دولت بیشکک به ترکهای ترکیه اجازه داد در قرقیزستان سرمایه گذاری کنند، به تدریج جمعیت ترکها در منطقه زیاد شد و بومیها در اقلیت قرار گرفتند. از این رو ارمنستان به سختی سرمایه گذاران خارجی را میپذیرد، تا اکثریت جمعیت را از دست ندهد.
بازدید از یک کالج بین المللی
استان «تاووش» در ارمنستان، علاوه بر طبیعت بسیار زیبایی که دارد، از ویژگی دیگری نیز برخوردار است و این که زادگاه راهنمای خوشرو و مهربان گروه ما هم هست. طی سفر به این استان از یک کالج بین المللی بازدید میکنیم که در شهر زیبای دلیجان ساخته شده است و دانش آموزان بالای ۱۶ سال و کمتر از ۱۸ سال را میپذیرد. متقاضیان باید در آزمون ورودی و مصاحبه که از طریق اسکایپ به شکل اینترنتی برگزار میشود، شرکت کنند.
کالج UWC استادان معروفی از ۱۰ کشور دنیا دارد؛ ارمنستان، بریتانیا، آمریکا، اسپانیا، هند، سوئد، آلمان، آرژانتین، بلغارستان و مقدونیه. همچنین ۲۰۰ دانشجو از ۶۵ کشور در آن مشغول به تحصیل هستند و از ترکیه و ایران هم دانشجو دارد. قاعده این است که تعداد دانشجویان هیچ کشوری بیش از ۱۰ درصد کل دانشجویان نشود تا بین المللی بودن کالج، یک ادعای لفظی نباشد.
مدیر این کالج در گفتگو با گروه خبرنگاران ایرانی، میگوید: من ۲۵ سال در انگلستان، ریاضی درس دادم و معاون مدرسه ایتون مشهورترین دبیرستانهای شبانهروزی انگلستان برای پسران ۱۳ تا ۱۸ سال بودم و بعد مدارسی در سریلانکا و هند را مدیریت کردم.
موسس آکادمی آقاخان در حیدرآباد، در بیان دلایل خود برای تأسیس و اداره مدارسی در کشورهای مختلف میگوید: سفر و آشنایی با فرهنگها و مردم و سیستمهای متفاوت، آموزشی تجربه جالبی است.
او درباره کالج بین المللی شهر دلیجان میگوید: ایده تأسیس چنین کالجهایی از زمان جنگ روسیه و غرب آغاز شد و هدف آن بود که جوانانی از سراسر دنیا را به هم نزدیک کند تا اگر دوباره جنگی در گرفت، هر دو طرف جنگ، در جبهه مقابل دوستانی داشته باشند.
به گفته این مرد انگلیسی، در ارمنستان ۲ دسته از نیکوکاران در حوزه آموزش فعالیت دارند، اول گروهی که اغلب شان خارج از این کشور زندگی میکنند و مایلاند سطح آموزش در وطنشان ارتقا پیدا کند و دوم، گروهی از سرمایه گذاران که معتقدند هیچ دانش آموزی نباید به دلیل شرایط مالی خود از آموزش محروم شود، بنابراین در پرداخت هزینه تحصیل آنان کمک میکنند.
در دلیجان از هتل کوچک و زیبایی به نام «داراواند» نیز بازدید میکنیم که صاحب آن، رازمیک آرزویان، یک ارمنی ایرانی تبار است. در هر گوشه از لابی و ایوان باصفای هتل، ساختههای چوبی کار دست او را میتوان دید. در کنار چند دانشجوی خارجی که در ایوان صبحانه میخورند، پای صحبتهای آقای آرزویان مینشینیم. این دکلمه گوی هنرمند میگوید: متولد مسجد سلیمان و بزرگ شده تبریز هستم. دوران خدمت خود را در اصفهان گذراندم. در هنرستانی در تبریز نجاری آموختم و سپس به آلمان رفتم و در رشته عکاسی درس خواندم و به تهران برگشتم. بعد از استقلال ارمنستان به اینجا آمدم و ۲۱ سال است که در این کشور زندگی میکنم. سالهای اول، دکوراسیون و تعمیرات خانه انجام میدادم، اما ۸ سال است این هتل را دارم. اینجا ۴ طبقه و ۷ اتاق دارد و در طبقه پایین سالنی برای بیلیارد و فوتبال دستی ساخته شده است.
ملاقاتهای دیپلماتیک!
شب قبل از پرواز بازگشت به ایران، پس از خوردن شام در یک رستوران معروف و زیبا، با سید کاظم سجادی، سفیر جدید ایران در ارمنستان ملاقات میکنیم. افراد مشهوری مانند هیلاری کلینتون و مارلون براندو در این رستوران شام خوردهاند که عکس آنها روی دیوار به چشم میخورد.تاکنون هیچ فرصتی برای اینکه یه بازار شهر سری بزنیم به دست نیامده است برای همین آقای سجادی به خانم زارا نظریان، نماینده شرکت آیدیا،
میگوید: برای خانمهای ایرانی، سفر بدون خرید مفهومی ندارد، حتما فرصتی برای این کار اختصاص بدهید!
بنابراین در روز آخر سفر به ما یک ساعت و نیم وقت میدهند تا از بازارچه سنتی نزدیک هتل دیدن کنیم و یادگاریهایی بخریم. بلافاصله پس از آن در وزارتخانه با شاوارش کوچاریان، معاون ارشد وزیر امور خارجه ارمنستان، دیدار داریم. او در دیدار با گروه خبرنگاران ایرانی میگوید: ارمنستان، همواره ایران را نه فقط یک همسایه، بلکه یک کشور مهم استراتژیک میداند و نمایندگان دیپلماسی ما در هر جای دنیا که باشند، میدانند که هر سند ضد ایرانی از نظر ارمنستان، قابل قبول نیست.
وی درباره سطح روابط اقتصادی ۲ کشور میگوید: ما پروژههای جدی و مهمی با ایران داشتیم، مثلا پروژه خط سوم انتقال برق به ایران را باید ظرف ۲۴ ماه تمام کنیم. مبادله برق و گاز بین۲ کشور میتواند توسعه پیدا کند. پروژه دیگر، یکی شدن کریدور دریای سیاه و خلیج فارس است که مثل جاده بین المللی ابریشم میتواند کشورها و فرهنگهای مختلف را با یکدیگر مرتبط سازد. ما ۲سال پیش ساخت این بزرگراه را شروع کردیم و امیدواریم ایران نیز در حوزه خود آن را ادامه دهد. با تکمیل این پروژه سفر میان کشور بسیار سریعتر و آسانتر صورت خواهد گرفت. درضمن مشغول مذاکره هستیم که یک کریدور تجاری بدون گمرک داشته باشیم تا کامیونها در هر دو سوی مرز، معطل نشوند. این در واقع به معنای چسبیدن گمرکات ۲ کشور به هم و ایجاد یک گمرک مشترک است. ارمنستان برای ایران میتواند یک پنجره به سوی کشورهای اتحادیه اروپا باشد که از آن طریق اجناس خود را به راحتی صادر کند. ارمنستان در صادرات و واردات ۶ هزار نوع کالای مختلف با اتحادیه اروپا همکاری دارد که این کالاها از پرداخت گمرک معاف شده اند. پس اگر مراحل پایانی تولید یک کالای ایرانی در اینجا انجام بگیرد، آن کالا میتواند به راحتی در کشورهای اوراسیا توزیع و از امتیازات ویژه تجارت آزاد برخوردار شود که به رشد اقتصادی هر دو کشور میانجامد.
اکنون در میان کشورهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا که شامل روسیه، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و ارمنستان است، گمرک وجود ندارد و کالاها و خدمات، آزادانه میان این کشورها در گردش اند.
ویتنام هم اخیرا به این اتحادیه پیوسته است، اگرچه در تصمیم گیریها نقشی ندارد.
آبنبات با طعم دوستی
در میان گروه ما یک خبرنگار ارمنی هم هست که در روزنامه ارمنی زبان «آلیک» کار میکند. آلیک بعد از اطلاعات، دومین روزنامه قدیمی ایران است و ۸۴ سال عمر دارد و به این ترتیب میتوان گفت که نمایندگانی از پدربزرگهای مطبوعات ایران در گروه حضور دارند!
«آدیس عیسی قلیان» که به دلیل دانستن زبان ارمنی، نقش راهنما و مترجم دوم گروه را نیز بازی میکند، از معاون وزیر امور خارجه ارمنستان میپرسد: ما در ایران کلیساهایی با قدمت بسیار داریم که جزو میراث فرهنگی ماست و دولت هزینههای بازسازی آنها را تقبل میکند. در ارمنستان نیز مساجد، قبرستانها و کتیبههای ایرانی وجود دارد، آیا شما کاری برای بازسازی آنها انجام میدهید؟
آقای کوچاریان پاسخ میدهد: روابط دوستانه کشور، بدون احترام به ارزشهای یکدیگر امکان پذیر نیست. ما در همه نشستهای مان در سطوح مختلف بین المللی همواره تأکید داریم سیاست محبت آمیزی که ایران برای حفظ آثار ارمنی در پیش گرفته است، باید متقابل باشد. اخیرا آقای اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری کشور شما در سفر خود به ارمنستان، به مسجد کبود رفتند و در جشن ۲۵۰ ساله شدن این بنا شرکت کردند. حتی زمانی که من به عنوان نماینده ارمنستان با سفیر ایران در مسکو ملاقات داشتم، یکی از مسایلی که جزو اهداف ملت ارامنه اعلام کردیم، همین بود. اولین قدم ما بعد از استقلال ارمنستان بهبود بخشیدن به روابط مان با همسایگان مان بود. در آن زمان که مسجد کبود به عنوان موزه استفاده میشد و از هدف ساخته شدن خود دور مانده بود، ارمنستان اعلام کرد حاضر است بازسازی این مسجد را با حضور کارشناسان ایرانی انجام دهد و بسیار مهم بود که این امر در زمان محاصرهها، جنگ و کمبود سوخت اتفاق افتاد.
وی میافزاید: از یک سال پیش درخواست کردهایم این مسجد در فهرست یونسکو قرار بگیرد و از ایران هم خواستهایم این درخواست را پیگیری کند. حتی گفتگویی با آقای جهانگیری داشتیم که قرار است متخصصان ایرانی به ارمنستان بیایند تا نظرات آنها را در این مورد بدانیم. در روابط جهانی ۲ موضع گیری وجود دارد، اختلاف تمدنها یا مذاکره آنها. احترام متقابل ۲ تمدن ایران و ارمنستان به یکدیگر مثالی روشن در این زمینه است.
وقتی با مینی بوس به سمت فرودگاه «زوارتنوتس» میرویم تا ارمنستان را ترک کنیم، متوجه میشویم کوه آرارات در بدرقه ما، ابر را کنار زده و افتخار دیدارش را به ما داده است! وارسنیک دیگر همراه ما نیست، زیرا برادرش در همان روز ازدواج میکند. بنابراین کار خود را به همکارش، آقای نور داوتیان سپرده و البته آبنباتهای صورتی رنگی به شکل شاخههای گل را از کارخانه معروف شکلات سازی «گرند کندی» ارمنستان برای تک تک ما خریده و از طریق همکارش برایمان فرستاده است. در کنار کارت پستالهای یادگاری آقای داوتیان، این آبنباتها شیرینی دلگرم کنندهای به خاطرات سفر ما میبخشد؛ شیرینی از جنس دوستی دو ملت، با طعم مهربانی و به رنگ انار!
ارمغان زمان فشمی