مهندس محمد صادق مجتهدی شهرداری که صداقت را فدای حفظ پست نکردمقاله و یادداشت (جواد عظیمی اسد آبادی – کارشناس ارشد عمران و شهرسازی)

مهندس محمد صادق مجتهدی شهرداری که صداقت را فدای حفظ پست نکرد

  بزرگنمایی:  

پایگاه خبری نوید تربت: http://www.navidtorbat.ir

پس از تشکیل پنجمین دوره ی شورای اسلامی شهر در تربت حیدریه ، جدی ترین بحثی که در جلسات اعضای شورا در میگرفت، انتخاب شهردار جدید بود. شورا سعی داشت زمان را از دست ندهد، گزینه های مختلفی روی میز بود که درنهایت، این صادق مجتهدی بود که توانست از شورای شهر رای اعتماد بگیرد و شهردار تربت حیدریه  شود.

انتخاب مجتهدی در سطح شهر با هیاهو مواجه شد، عده ای از حضورش به عنوان یک متخصص  که تجربه حضور در شورای چهارم و ریاست نمایندگی سازمان نظام مهندسی ساختمان در تربت حیدریه را یدک می کشید استقبال کردند و عده ی دیگر این مقام را برای او زود می پنداشتند ، انتصابش را سیاسی میدانستند و نزدیکی وی را به  دفتر دکتر باستانی نماینده وقت مجلس ، بی تاثیر در این انتخاب نمی دیدند . هر چند وی و اعضای شورا این ادعا را بارها رد کردند و انتخاب مجتهدی را کاملا مستقل و بر پایه توانایی هایش عنوان کردند اما هیچگاه این اتهام دامن مجتهدی را رها نکرد .

حال تربت صاحب یک شهردار جوان، متخصص ، بومی و خوشفکر شده بود ،شهر انتظار این را میکشید که چرخ های توسعه سریعتر به گردش در آید. مجتهدی اساس کارش را بر صرفه جویی و جلوگیری از هدر رفت منابع محدود شهرداری بنا نمود . بیشتر قراردادهای شهرداری را با بخش خصوصی و برونسپاری ها را فسخ کرد. تصمیم گرفت با استفاده از توان و ظرفیت نیروها و امکانات موجود شهرداری، امور را پیش برد . به فکر راه اندازی خط تولید موزاییک، تهیه ماشین خط کشی خیابان، و مکانیزه کردن جمع آوری پسماند افتاد . تلاش کرد املاک مرده ی متعلق به شهرداری را احیا کند و در این راه موفق شد ملک مدرسه کمال معرفت واقع در ابتدای خیابان ابریشم و زمین تحت اختیار فرمانداری را که به ثمن بخس واگذار شده بود را برگرداند . او نگاه جدی به تملک زمینهای پیشکوه و بافت فرسوده داشت، معتقد بود تا تملکها کامل و قانونی نشود، ایجاد هر گونه فعالیت سرمایه گذاری در اراضی پیشکوه و بافت فرسوده کار بیهوده ای است زیرا چند صباح دیگر مالکان با در دست داشتن اسناد قانونی، هر آنچه شهرداری ایجاد کرده  با مراجعه به قانون از کف شهرداری خارج خواهند ساخت.

درب دفترش به روی همه باز بود و اگر در بازدید یا سفر کاری نبود از آغازین ساعات صبح تا اواخر شب در دفترش به میزبانی مراجعانش می پرداخت. اصلاحات زیر ساختی تمام ذهنش را تصرف کرده بود،خیابان ۱۶ متری حدفاصل کوچه درمانگاه موسی بن جعفر تا بافت فرسوده را تملک و بازگشایی کرد ، پل چهارراه خواف را که به معضل بزرگی برای شهر تبدیل شده بود با کمک شهروندان ساکن در اطراف آن تخریب نمود و بلاخره معضل حاشیه نشین های پل را مرتفع ساخت.

مجتهدی با چراغ خاموش، بدون تبلیغات،جنجال و استوری و بدون هشتگ و توییت به کارهایش می پرداخت، خود را متعهد به انجام برنامه هایش میدانست و شاید این بزرگترین ایراد مجتهدی بود که هیچگاه نتوانست به درستی فعالیتتها و برنامه هایش را انعکاس دهد و در معرض دید مردم قرار دهد.

نگاه او به شهرداری ورای ریختن مشتی آسفالت در چاله چوله های شهر بود، ولی معابر شهر آنقدر پر از چاله چوله بود که این نیاز اولیه هر لحظه در زندگی مردم احساس میشد . او تصمیم گرفت ملکی را که  به تازگی احیا کرده بود بفروشد و با مصوبه شورا پول حاصل را جهت خرید قیر و روکش آسفالت بلوار باهنر هزینه کند ،اما متاسفانه عمر مدیریتی اش به این فعالیت قد نداد .

بعضی ها او را فردی خود رای و تکرو میدانستند و استعفاهای مکررش از پستهای مختلف را دلیلی بر این تکروی قلم داد میکردند ، اما خودش مدعی است دلیل استعفایش عدم وجود فضای حاکم برکار کارشناسی در حیطه های مدیریتی است، او استعفای خود از شورای چهارم را نیز ناشی از همین نبود فضای کارشناسی حاکم بر بدنه ی شورا دانست، ولی وقتی به شهرداری رسید عنوان ساخت، فضای کار اجرایی در شهرداری با فضای کار شورا  متفاوت است و حال میتواند اندیشه هایش را اجرایی کند .

او در ادامه کار با شورای پنجم دچار مشکل شد، شورایی ها به خصوص ، کمیسیون عمران از او کار روبنایی و عمرانی میخواست، حداقل در بحث آسفالت معابر و پیاده رو سازی ها ، زیرا او نتوانسته بود در بحث تغییر سیما و منظر شهری کاری از پیش برد. طبق برنامه اش سال آخر دوره پنجم را برای تغییرات ظاهری سیما و منظر شهر در نظر گرفته بود و سه  سال اول را برای ساماندهی منابع مالی و تامین بودجه های عمرانی اندیشیده بود. تاحدی موفق شده بود بودجه های عمرانی را مطابق با سرفصل در آمدهای حاصل محقق کند. بدهی های شهرداری در دوره او افزایش نیافت حتی مقداری کم شد، حقوق پرسنل تقریبا بروز شد و در حسابی جداگانه پول قیر بلوار باهنر ذخیره گشت. او تصمیم گرفته بود در سال آخر دوره ی پنجم روکش آسفالت بلوار مدرس و باهنر را اجرا و پیاده راه سازی خیابان باغملی را به سرانجام برساند که تیغ تیز استیضاح مانع از این فعالیت ها شد.

شاید همین دیر جنبیدنش در حوزه های عمرانی حوصله شورا را سر برد و تصمیم به استیضاحش گرفتند. استیضاحش هم به مانند انتخابش سیاسی قلمداد شد، شاید خود او هم در این موضوع بی تقصیر نباشد زیرا فردای انتخابات مجلس یازدهم و بامشخص شدن نماینده ی جدید مجلس، نامه استعفایش را تقدیم وقفی رییس وقت شورا کرد. گرچه هیچگاه این نامه اعلام وصول نشد و به مجتهدی برگردانده شد ولی پچ پچ هایش در شهر اذهان مردم را درگیر ساخته بود، تا جاییکه ۵ نفر از اعضای شورا تصمیم به استیضاحش گرفتند و او را از کرسی شهرداری تربت بر کنار ساختن. رسانه های محلی به اصرار او جلسه استیضاح را پوشش دادند و هفته نامه نوید خراسان مدعی شد که  در واقع مجتهدی استیضاح کنندگان را استیضاح کرد .

در جلسه ی که به ریاست کمیسیون عمران و شهرسازی برگزار شد,  امانی و وقفی به بهانه غیرقانونی بودن روند استیضاح جلسه را ترک کردند و پنج عضو باقیمانده برعدم توانایی مجتهدی در اداره شهر رای موافق دادند.

به زعم خیلی ها عجیب ترین اقدام مجتهدی لغو قرارداد با شرکت زعفرانیه به عنوان کارگزار شهرداری در امور بافت فرسوده و خاموشی چراغ پروژه n2 بود , او بعدها مدعی شد شرکتی که نتوانسته در چهار سال کاری از پیش برد در این چهار ماه باقیمانده هم برنامه ی جهت پیش برد کار ندارد ،پس بهتر است همه چیز در اختیار شهرداری قرار گیرد تا بتوان با تهیه طرح و برنامه ی جامع زودتر تکلیف بافت فرسوده و n2 معلوم شود که البته با استیضاح مجتهدی این پروژه باز هم مسکوت ماند.

مجتهدی هر چه بود اهل ظاهرسازی و نمایش مشتی آسفالت در فضای مجازی نبود و به زعم نگارنده مهمترین اشکال او این بود که به فرهنگ و کار فرهنگی در شهر  نگاه جدی نمیکرد . او توسعه شهر را از کانالهای اقتصادی جستجو میکرد و شاید همین مساله بزرگترین پاشنه آشیل مجتهدی بود که حوزه فرهنگ را جزو زیرساختهای توسعه شهری به حساب نمی آورد. اگر او قدری نگاهش را به فرهنگ کانالیزه تر میکرد، شاید میتوانست سرمایه گذاری برای احداث سینمای امید در شهر تربت دست و پا کند، شاید میتوانست در بحث مدیریت جمع آوری پسماند،شهر را صاحب فرهنگ و به تبع آن شهرداری را صاحب ثروت و درآمد کند .

شورا به حق از اهرم استیضاحش استفاده کرد و نمی توان به آنها در استفاده از این حق خرده گرفت، آنها  حاضر نشدند سال آخر دوره پنجم را با مجتهدی به پایان برند و او از عرصه مدیریت شهری تربت حیدریه برکنارشد  ولی باید اذعان داشت که هنوز نام وی بر ذهن و زبان مردم شهر جاریست و شهروندان از او به نیکی، صداقت و پاکدستی یاد میکنند، او را فردی مبادی آداب،خوش برخورد و کاریزماتیک میدانند.

 اغراق نیست اگر بگوییم مهندس مجتهدی فردی جاه طلب است، البته جاه طلب از نوع مثبتش،او طول عمر خود را محدوده ی کوتاهی میداند که باید به بهترین شکل از آن استفاده کرد، هم در جهت پیشرفتهای فردی و هم پیشرفتهای اجتماعی، قطعا مجتهدی به عرصه مدیریت شهری برخواهد گشت، زمانش معلوم نیست ولی او فردی نیست که در خانه بنشیند و به امید قضا و قدر بماند . ما نیز برایش از درگاه خداوند آرزوی توفیق داریم و زحماتش را سپاس میگوییم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *