مدرسه علمیه خان مروی دو قرن قدمت دارد ( لیلا اصلانی)
اهالی سالخورده تهران قدیم که میخواستند رد و نشانی از مدرسه قدیمی شهر بدهند نام محله عودلاجان را به زبان میآوردند. اما حالا دیگر از سرحدات این محله و طول و عرض فراخش جز یک نام چیزی باقی نمانده. برای همین است که وقتی سراغ از مدرسه ۲۰۰ ساله پایتخت را که بگیری یکراست حوالهات میدهند به خیابان ناصرخسرو و بعدش کوچه معروف مروی. کوچهای که نامش وامدار همین مدرسه استخواندار و مشهور است. مدرسه علمیه خان مروی.
گروه ایرنا زندگی – کوچه مروی با بوی خوش فلافل به رهگذران شتابزده راستههای بازار خوشامد میگوید. برای رسیدن به سردر مدرسه علمیه باید تا انتهای این کوچه سنگفرش شده را گز کنیم. حکمتش چیست که رهگذر اینجا حالا تبدیل به بورس بهروزترین لوازم آرایش و عطر شدهاست الله اعلم. کوچه مروی عرض باریکی دارد اما سر کاسبهایش تا دلتان بخواهد همیشه خدا شلوغ است. برای بازدید از مدرسه هماهنگی قبلی لازم است اما خیلی وقتها برای چرخی زدن در محوطه قدیمی مدرسه تحویل کارت ملی به نگهبان کفایت میکند.
هر که نماز شبش قضا نشده کلنگ بزند
این مدرسه توسط مرحوم «خان مروی» تأسیس و بنا گذاشته شده است. مرحوم خان مروی از نزدیکان دربار در دوره ناصرالدین شاه بود و اهتمام زیادی به علوم دینی داشت. نقل است زمانی که می خواستند مدرسه مروی را بسازند، مرحوم خان مروی، تمام علما و بزرگان را دعوت کرد و گفت: کسی که نماز شبش ترک نشده ولو به قضا، کلنگ این مدرسه را بزند، کسی حاضر نشد و جلو نیامد و ایشان خودش کلنگ مدرسه را میزنند و میگوید من از زمانی که به بلوغ رسیدم عهد کردم که نماز شبم ترک نشود. همین عامل باعث شد تا بعدها علمای بزرگی چون مرحوم آیتالله شهید مطهری، آیتالله حسنزاده آملی، آیتالله جوادی آملی (حفظهم الله) و علمای دیگر در این مدرسه پرورش یابند.
تولیتهای نامدار مروی
تقریبا سه سال قبل از فوت مرحوم خان مروی این تولیت به ایشان داده میشود. دومین متولی نیز مرحوم محمدحسن آشتیانی است که بعد از ایشان هم تا چند دهه خانواده آشتیانیها این منصب را بر عهده داشته اند. بعد از میرزا مسیح استرآبادی، مرحوم ملاعلی کنی تولیت را میپذیرند، دو نفر از خانواده کنی، خدمت بسیار بزرگی به این مدرسه کردند، اول ملاعلی کنی و دوم محمدرضا مهدوی کنی. ملاعلی کنی در دورۀ خودشان موقوفات زیادی را برای مروی به ثبت رساندند که در قوام مدرسه مروی بسیار مؤثر بوده است و هم چنین آیتالله مهدوی کنی، موقوفاتی که از دست رفته بود را احیا نموده و با تولیتی که ایشان از حضرت امام(ره) گرفت مدرسه مروی دوباره به روزهای اوج خود در تربیت طلاب نزدیک شد.
نام اینجا در ابتدا فخریه بود
مدرسه مروی در حقیقت بخشی یا مرکز مجموعه بزرگی است به همین نام که بیش از ۲۰۰ سال پیش توسط مرحوم محمدحسین خان مروی وقف تدریس علوم دینی شد؛ این مدرسه علوم دینی نقش مهمی را در تاریخ ۲۰۰ ساله خود در تربیت فضلا و علما داشته است. معماری آن به چشم نوازی مسجد سپه سالار یا مدرسه ایلچی نیست اما تزیینات داخلی آن همچنان یادآور معماری دوره عهد ناصری است. حاج محمد حسن خان معروف به فخرالدوله بود، به همین دلیل به این مدرسه در ابتدا نام فخریه را دادند.
با این که در ساخت مدرسه از معماران نامدار آن زمان کمک گرفته شد سادگی در تزیینات مدرسه چیره است. سردر مدرسه فاقد عناصر تزیینات دوره قاجار است اما در نماهای داخلی شبستانها و حجرهها ردی از کاشی کاری های هفت رنگ، مقرنسکاری، قاببندی به چشم میخورد. برخی از ایوانچهها کاشیهای لعابدار برجسته دارند که اکنون تعداد کمی از آن ها در خانهها و اماکن تهران قدیم به یادگار مانده است.
مسجد مروی محرابی بلند دارد. در زیر این شبستان تابستانه آب انبار وسیعی بود که اهالی عودلاجان از آن بهرهها میبردند. در زمان احداث مدرسه ۲۰۰ طلبه در این مکان ساکن شدند و تحت آموزش علمای نامداری قرار گرفتند.
اینجا همهمهها رنگ میبازند
بعد از گذر از هیاهوی خیابان ناصرخسرو و رفت و آمدهای بی وقفه کوچه مروی با سنگ فرش سنتی و پیاده روی هایی که در دوطرف آن طاقهای مسقف سایه بان باز کرده اند به سردر بلند مدرسه علمیه مروی که پر ابهت و شبیه به سردر حرم امامزادگان است و منقش به کتیبهای با کاشیهای آبی رنگ میرسیم. برای ورود به مدرسه باید ده پله ای پایین برویم. بعد از عبور از راه روی نسبتا بلند صدای همهمهها و شلوغی بیرون از مدرسه تمامی پیدا میکند و سکوت عارفانهای در فضا موج میزند انگار.
با ورود به حیاط مدرسه دو قرن از تاریخ معاصر پیش چشممان زنده میشود. حوض وسط حیاط آبی رنگ است و درختان قدیمی که قامتشان از ارتفاع ساختمان بلندتر است دور تا دور آن را قاب گرفته اند. طلبهها انگار حرمت سکوت فضای مدرسه را میدانند و آرام در پیاده راههایی که با انواع گلها و بوتهها آراسته شده و در آفتاب رنگشان به تندی میرود قدم از قدم بر میدارند و به سمت کلاسهای شان روانه میشوند.
مسجد مروی، میعادگاه مردم و طلاب
مسجد مدرسه مروی در بخش جنوبی این محوطه فراخ جا خوش کرده است. در گذر این سالها هم طلبهها از این مسجد بهرهمند شدند و به مدد دری که در کوچه مروی به این مسجد باز شد کسبه و اهالی میتوانند مهمان این عبادتگاه شوند. پیوند طلبهها با کسبه و اهالی در این مسجد دیرینه است. در زمان تولیت آقا ملاعلی کنی بخشی از آن به عنوان انبار غله مورد استفاده قرار میگرفت و بعد از آن این بخش جنوبی مدرسه به مسجد تبدیل شد و حالا طلبهها در کنار اهالی کوچه مروی در یک صف قرار میگیرند و نماز جماعت میخوانند.
معماری درخشان مدرسه مروی
معماری بینظیر مدرسه مروی هنوز هم مورد مطالعه دانشجویان رشتههای هنر و معماری است. این مدرسه دارای دو مسجد در بخشهای شمالی و جنوبی است. مسجد جنوبی سقف بلندی دارد و پیداست که تا بستان ها از آن استفاده بیشتری میشده است. اما مسجد شمالی سقف کوتاه تری دارد تا شبستانهای آن در طول زمستان گرمای بیشتری را در خود ذخیره کنند. حالا دیگر انواع وسایل گرمایشی و سرمایشی به این مدرسه قدم گذاشتهاند اما همین معماری نشان از دقت سازنده این عصر تاریخی در ۲۰۰ سال گذشته دارد.
درس و سکوت با هم آغاز می شوند
کلاسهای درس طلاب در حجرههای دور حیاط برگزار میشود. وقتی درس شروع میشود، عده معدودی رفت و آمد میکنند؛ در این وقت سکوت عارفانهای فضای مدرسه را در بر میگیرد. وقتی به انتهای حیاط میرویم، در انتهای حیاط پلکانی است که هدایتگر طلبهها به حیاط دوم میشود. در حیاط دوم باغچهها لبریز از گلهای رنگارنگ هستند. حوض وسط حیاط خنکای دلچسبی به محیط میدهد و حجرهها با طاقهای ضربی و گنبدی شکلشان شیشههای مشبک رنگی دارند. تحصیل در این مدرسه با ضرباهنگ آرامش پیش میرود.
حجرههایی در نهایت سادگی
عدهای از طلاب مشغول مرور کردن درسشان هستند و عده ای دیگر به آرامی با یکدیگر مشغول مباحثه هستند. داخل حجره ها هوای خنکی جریان دارد. همه چیز در نهایت سادگی کنار هم قرار گرفته است. کتابهای فقه روی طاقچهها کنار هم ردیف شدهاند و عباهای بلند از چوب رختی آویزان هستند. زی طلبگی از دیرباز با ساده زیستی عجین شده و در این مدرسه تجلی این همزیستی را میتوان به چشم دید.